اخبار

نتیجه جستجو برای

ـ در بردگى شرایط حیات براى برده فراهم نیست و این امر منجر به انقراض برده‏ها مى‏شود. سازمان ملل مى‏گوید برده را آزاد کنید تا هر طورى که دلش مى‏خواهد، زندگى کند.

( ادامه مطلب )

كنيز در اسلام همان قيود و حدود عفافى را دارد كه يك زن آزاد دارد. كنيز مى‏تواند مزوّجه باشد، مى‏تواند مزوّجه نباشد؛ يعنى مى‏تواند رسماً شوهر داشته باشد در عين اينكه كنيزاست، مى‏تواند شوهر نداشته باشد. اگر شوهر داشته باشد، مى‏تواند شوهرش مثل خودش برده باشد و مى‏تواند شوهرش مثل خودش آزاد باشد؛ و نيز مى‏تواند خود همين مالك، شوهرش باشد منتها تا بخواهد اين را تزويج كند آزاد مى‏شود، بعد مى‏شود زن او.

( ادامه مطلب )

.جنگ: بعد منتسکیو در باب علل بردگى مى‏گوید: علماى حقوق (به نظرم‏ مقصودش علماى حقوق قدیم روم است) سه منشأ یا سه دلیل براى حق ‏بردگى ذکر کرده‏اند. او هیچ کدام را قبول نمى‏کند. مى‏گوید علماى حقوق‏گفته‏اند که حق بردگى یکى از اینجا ناشى مى‏شود که حقوق بین‏الملل درجنگها کشتن دشمن را جایز مى‏داند. امروز هم مى‏بینید که در خودجنگ، کشتن جرم نیست و جنگ تابع زور است.

( ادامه مطلب )

هر چیزى که مانع بروز استعدادهاى بشر باشد، بر خلاف قانون طبیعت است و هر چیزى که موافق با بروز استعدادهاى بشر باشد، ولو برخلاف اراده و میل او باشد و حتى مستلزم نوعى اجبار و اکراه و الزام باشد، برخلاف ‏قانون طبیعت نیست. جاهل اگر در جهل خودش تعصب بورزد و بخواهد با عالم شدن مخالفت کند و اراده‏اش این است که دلم مى‏خواهد، نمى‏خواهم باسواد باشم، خودش در مقابل استعداد انسانى خودش ‏ایستادگى کرده است. اینجا اگر کسى بیاید با اراده او بجنگد، این ‏برخلاف اصل آزادى نیست؛ طبیعت او را آزاد کرده، اراده‏اش را محدود کرده است. طبیعت بشر باید آزاد باشد نه اینکه اراده‏اش باید آزاد باشد.

( ادامه مطلب )

مى‏دانیم میان بردگى که در اسلام بوده با سایر بردگیهایى که در دنیا وجود داشته، اختلاف زیادى بوده است؛ مثلاً این قضیه معمول بوده که بسیارى ‏از پدران، خود را مالک پسران خود مى‏دانسته‏اند؛ زنهاى بسیارى در حدود ۲۰۰ تا ۳۰۰ زن مى‏گرفتند و از اینها یک فوج بچه درست ‏مى‏کردند و از این بچه‏ها استفاده تجارتى مى‏بردند و آنها را مى‏فروختند.آیا این جایز است؟ خود زور، صرف زور و نه جنگ و حال محاربه با فکر ناحق عاملى براى برده‏گیرى بوده؛ کارى معمول و شبیه دزدى ‏بوده؛ مى‏رفتند میان قومى که آنها را برده بگیرند. آیا این کار جایز است؟ این هم جایز نیست. اسلام از موجبات بردگى فقط جنگ را با تعیین‏مقدماتى جایز شمرده و این مقدمات عبارت است از بیان حق [و ابلاغ ‏پیام اسلام] و قبول نکردن آن از طرف مردم و اینکه بعد جنگ ایجاد شود و عده‏اى به صورت اسیر درآیند؛ فقط در اینجا [با صلاحدید ولى ّ‏امر مسلمین برده‏گیرى] جایز شمرده شده است.

( ادامه مطلب )

اسلام نظر خاصى در مورد کسانى که پرستش غیر خدا را مى‏کنند، دارد و براى آنها هیچ حقى قائل نیست و مى‏گوید باید اسلام وتوحید را به آنها عرضه کرد، اگر پذیرفتند که بسیار خوب، و اگر نپذیرفتند باید با آنها جنگید، اگر مغلوب شدند اسیر جنگى و احیاناً برده‏ مى‏شوند.

( ادامه مطلب )

اشاره: از استاد شهيد، مرحوم آيت‌الله مرتضى مطهرى آثار متعدد ارزشمندي به جا مانده كه با گذشت سي‌وپنج سال از تاريخ شهادتش، هنوز مشتاقان را بر خوان گستردة دانش خويش ميهمان مي‌كند. از آن جمله است متن حاضر كه به تازگي چاپ شده و با عنايت «انتشارات صدرا» در اختيار ما قرار گرفته است. در مقدمه ناشر مي‌خوانيم:

( ادامه مطلب )

اينكه مرحوم مطهري از مهم ترين منتقدان دكتر علي شريعتي و همچنين مرحوم صالحي نجف آبادي بوده است چيزي نيست كه كسي از آن بي اطلاع باشد اما نكته يي كه وجود دارد جنس نقد آن مرحوم به آثاري مانند «حسين وارث آدم» و «شهيد جاويد» از سويي و راي و نظر خود او در مورد حادثه عاشورا و ماهيت قيام امام حسين (ع) است.

( ادامه مطلب )

گروه سومى كه در قرآن بیشتر تدبر و تعقل كرده‏اند، معتقد شده‏اند كه‏در مسئله خداشناسى هر دو راه را قرآن تأیید كرده است، ولى نه به‏صورت دو راه صرف مستقل، بلكه دو راهى كه به كمك یكدیگر مى‏آیند؛یعنى اى انسان خدا را از طریق عقل و فكر و استدلال و علمت بشناس، ‏اما در این مرحله مایست، بلكه بعد آنچه را كه از راه عقل و علم و استدلال‏به دست آورده‏اى در عمل مورد آزمایش قرار بده، وارد معامله و داد وستد با خداى خودت بشو، ببین اثرش را مى‏بینى یا نمى‏بینى. حال مثالى مى‏زنم. به ما گفته‏اند احسان و نیكوكارى به خلق‏خدا مطلقاً، در دنیا و آخرت اثر نیك دارد؛ نه تنها در آخرت، در دنیا هم‏اثر نیك دارد، بالاخص نیكى به ارحام كه اسمش «صله ارحام» است ومخصوصاً نیكى به پدر و مادر.

( ادامه مطلب )

حال بر این دو پایه چه قرار گرفته است؟ قرآن تمام شئون دیگر زندگى‏انسان را بر این اساس مى‏داند؛ نه این كه بخواهد بگوید همه انسانها این‏گونه‏اند، بلكه مى‏خواهد انسان مترقى و انسان متعالى و انسان كامل‏بسازد. انسان كامل قرآن یعنى آن كسى كه ریشه اصلى [او ایمان به]خداست و شخصیتش دو ركن دارد: اندیشه و اراده؛ و تمام شئون‏زندگى‏اش بر اساس این اندیشه و اراده قرار گرفته است. انسانى كه قرآن‏مى‏خواهد این است. پس خدا در زندگى انسان یعنى اینچنین باید بود واینچنین مى‏شود بود، نه این كه بخواهد بگوید همه انسانها این گونه‏هستند.

( ادامه مطلب )

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: