1395/5/17 ۰۷:۲۹
تکاپوی سیاسی ـ اجتماعی دیگر اجتماعیون در زمینه متحدکردن کارگران و ایجاد اتحادیه کارگران و نیز حمایت عملی و نظری از جنبشهای دهقانی صورت گرفت. در سال ۱۲۸۶ش اتحادیه کارگران چاپخانه در تهران و اصفهان، کفاشان، درشکهچیها و کارگران تراموای شهری تهران، قالیبافان کرمان، باراندازان و قایقرانان در انزلی ایجاد شد. با توجه به نبود پیشینه چنین فعالیتهایی، گریزی از پذیرش این نظر نیست که جز اعضای اجتماعیون که با چنین فعالیتهایی آشنایی نظری و عملی داشتند، جریان و نیروی دیگری در ایجاد آنها نقش نداشته است. این اتحادیهها در به وجود آوردن اعتصابهای صنفی در آن دوران نقش عمدهای ایفا کردند.
تکاپوی سیاسی ـ اجتماعی دیگر اجتماعیون در زمینه متحدکردن کارگران و ایجاد اتحادیه کارگران و نیز حمایت عملی و نظری از جنبشهای دهقانی صورت گرفت. در سال ۱۲۸۶ش اتحادیه کارگران چاپخانه در تهران و اصفهان، کفاشان، درشکهچیها و کارگران تراموای شهری تهران، قالیبافان کرمان، باراندازان و قایقرانان در انزلی ایجاد شد.
با توجه به نبود پیشینه چنین فعالیتهایی، گریزی از پذیرش این نظر نیست که جز اعضای اجتماعیون که با چنین فعالیتهایی آشنایی نظری و عملی داشتند، جریان و نیروی دیگری در ایجاد آنها نقش نداشته است. این اتحادیهها در به وجود آوردن اعتصابهای صنفی در آن دوران نقش عمدهای ایفا کردند. در این دوران یک هسته نظری مارکسیستی نیز در تبریز فعال بود که به بررسی تئوریهای مارکسیستی و تطبیق آن با شرایط ایران میپرداخت. از فعالان این حوزه که غالباً گرجی یا ارمنی بودند، میتوان از «واسو»، «مگه لادزه» و «کاراخانیان» نام برد. به نوشته طبری: «این حوزهها در سال ۱۹۰۸م (۱۲۸۷ش) با پلخانف و کائوتسکی وارد مکاتبه شدند و یک سلسله مسائل تئوریک را مطرح کردند. مهمترین مسأله این بود که: آیا در ایران شرایط عینی و ذهنی برای پیدایش پرولتاریا به وجود آمده؟ و آیا پرولتاریا باید در انقلاب مستقل عمل کند یا با قشرهای خردهبورژوازی همراه باشد؟» (طبری، ۱۳۶۰، ص۲۶۹)
بعد از فتح تهران، دستهبندیهای جدیدی در نیروهای سیاسی به وجود آمد و احزاب جدیدی در صحنه سیاسی شکل گرفتند و از جمله «حزب اجتماعیون ـ اعتدالیون» و «حزب دمکرات ایران» تأسیس شدند. در همین شرایط مرکز حزب اجتماعیون در قفقاز نیز با صدور اطلاعیهای اعلام داشت که با تعطیل شعبات خود در کلیه شهرهای ایران، به فعالیتهای خود پایان میدهد.(یزدانی، ۱۳۹۱، ص۲۸۲) بدین سان پس از نزدیک به چهار سال فعالیت، حزب اجتماعیون ـ عامیون به کار خود در ایران پایان داد.
حزب اتفاق و ترقی
علاوه بر دو حزب اجتماعیون ـ اعتدالیون و حزب دمکرات ایران که نقش اصلی در تحولات بعد از استبداد صغیر را برعهده داشتند، احزاب کوچکتری (همچون حزب اتفاق و ترقی) نیز در صحنه سیاست پدید آمدند؛ ولی عمرشان چندان بلند نبود و بعد از چندی از صحنه خارج شدند. «حزب اتفاق و ترقی» در ۱۲۸۷ش تشکیل شد و چهار نماینده در مجلس داشت. رئیس آن در خارج از مجلس، مستعانالملک بود. ارگان آنها هم روزنامه «استقلال ایران» بود. اتفاق وترقی با اینکه رگههایی از سوسیالیسم در افکارشان به چشم میخورد، ولی پیشنهاد اتحاد حزب دمکرات را نپذیرفتند و برعکس، با اعتدالیون متحد شدند.
اجتماعیون ـ اعتدالیون
تاریخ دقیق تأسیس حزب اعتدالیون مشخص نیست، به جز این، نام رهبر حزب نیز هنوز به طور دقیق و واضح مشخص نشده است. به علاوه درباره هدف از تشکیل آن و بانیان تأسیس نیزحرف و حدیث بسیار است. با آنکه این ابهامات در باره اجتماعیون ـ اعتدالیون وجود دارد، ولی آنچه مشخص است، این است که این حزب در برههای از زمان نقش مهمی را در تحولات سیاسی ایران ایفا کرد. مهمترین و شاخصترین اعضای این حزب عبارت بودند از: سیدمحمد صادق طباطبایی، ممتازالدوله، معاضدالسلطنه، وکیلالرعایا، ستارخان، باقرخان، علیاکبر دهخدا، سردار محیی و سپهدار تنکابنی. علاوه بر اینها، دو رهبر اصلی مشروطه یعنی آیتالله سیدمحمد طباطبایی و آیتالله سیدعبدالله بهبهانی نیز از حامیان اصلی آن به شمار میرفتند.
اعتدالیون دو روزنامه مهم داشتند که ارگان حزب محسوب میشد: «روزنامه مجلس» و «روزنامه وقت». اعتدالیون همچنانکه از نامشان برمیآید، مخالف روشهای انقلابی و طرفدار تدریج و اعتدال در امور بودند. در مقالهای در روزنامه مجلس در باره این روش حزب آمده است: «تغییر وضع… پیرو قاعده کلی است و سیری دارد که بایستی متدرجاً طی نماید و مسلم است در طی عبور خطوط ترقی، انسان دچار مضایق و مشکلات خواهد شد که باید با کمال دقت و مواظبت و نهایت احتیاط و مراقبت را درعبور از این موانع بنماید.» (روزنامه مجلس، ۲۲ رجب ۱۳۲۹، شماره ۱۲۵، به نقل از اتحادیه، ۱۳۶۱، ص۳۴۳)
از همان ابتدای تشکیل اعتدالیون که تقریباً مقارن با تأسیس حزب دمکرات بود، رقابت میان آن دو ـ چه از نظر فکری و تئوریک و چه در عرصه سیاسی واجتماع و بهویژه در صحنه مجلس شورای ملی ـ آغاز شد. اعتدالیون علاوه بر شیوه عمل اعتدالی خود و برنامههای اجتماعی ر اقتصادی که عرضه داشتند، به لحاظ اعتقادی نیز معتقد به مذهب بودند و مسائل و موضوعات مهمی همچون آزادی و مساوات را هم از درون مفاهیم و ارزشهای دینی استخراج و برداشت میکردند. در مقاله «فلسفه مسلک یا راه ترقی و تکامل» که در روزنامه مجلس به چاپ رسید، درباره اعتقادات مذهبی خود مینویسند: «هیچ وقت برخلاف آزادی و مساوات عقیده نداشته و نداریم. چون که شریعت محمدی مبنایش بر آزادی و تساوی حقوق افراد و ناس است و تمام مسلمین را برادر و از یک پدر و مادر فرض کرده است. پس ماها که پیرو این طریقه و معتقد به دین و آیین و مذهب هستیم، نمیتوانیم منکر یکی از اصول مذهبی شده در میان مردم فرق بگذاریم.»(منبع پیشین، ص۳۴۴)
در مرامنامه اعتدالیون بر تلاش در جهت ترقی کشور، رعایت حال رنجبران، افزایش ثروت عمومی جامعه، تعمیم معارف، افزایش و تقویت قوای نظامی کشور و نیز حفظ مناسبات خارجی تأکید شده بود. محمدامین رسولزاده در نوشتهای با عنوان «تنقید فرقه اعتدالیون یا اجتماعیون» دیدگاههای آنان را مورد حمله قرار داد. رسولزاده ابتدا مطرح ساخت که دو کلمه «اجتماعیون» و «اعتدالیون» با هم قابل جمع نیست و فرد سوسیالیست نمیتواند معتدل باشد و باید انقلابی باشد. او این گروه را همان «اشراف قدیم» خواند که در پی حفظ منافع خود هستند و از این رو آنها را «ارتجاعیون» نامید! (همان منبع، ۳۴۵، ۳۴۶)
حزب دمکرات ایران
بعد از فتح تهران (۲۴ تیر۱۲۸۸)، جمعی از حزب اعضای اجتماعیون ـ عامیون با آنکه در اطلاعیه انحلال کمیته مرکزی آن از اعضا خواسته شده بود که به دنبال احداث مدرسه و کارهای فرهنگی و عامالمنفعه بروند و پارتیبازی را کنار بگذارند، کار سیاسی را ترک نکردند و بار دیگر درصدد برآمدند تا با تشکیل یک حزب جدید، به فعالیت خود ادامه دهند: «در سال اول فتح تهران ۱۳۲۷هجری قمریر مطابق با ۱۹۰۸ میلادی در ایران دو حزب پیدا شد: یکی انقلابی، دیگری اعتدالی. و در همان سال بعد از افتتاح مجلس دوم، این دو حزب به اسم دمکرات و اجتماعیون ـ اعتدالیون رسمی شدند و خودشان را به مجلس معرفی کردند.» (بهار، ۱۳۷۱، ج۲، ص۱۱)
از سوی دیگر بهرغم آنکه در اطلاعیه انحلال اجتماعیون ـ عامیون اعضا از حزببازی پرهیز داده شده بودند، شواهدی در دست است که نشان میدهد تشکیل حزب دمکرات نیز با ارتباط میان سوسیالدمکراتها (احتمالا با راهنمایی سوسیالدمکراتهای روسیه) انجام شده است! به نوشته اتحادیه: «پس از اینکه تقیزاده در رجب ۱۳۲۷ (۱۲۸۸ش) به تهران مراجعت کرد، شروع به تشکیل کمیته موقت مرکزی حزب نمود. پیلوسیان از تبریز به او نوشت که باید در تشکیل حزب دمکرات و یک حزب اکثریت پارلمانی تعجیل کند.» (اتحادیه، ۱۳۶۱، ص۱۹۹)
در حزب دمکرات ۲۷ نماینده دوره دوم مجلس شورای ملی و از جمله تقیزاده، محمدعلی تربیت، حسینقلی خان نواب، سید محمدرضا مساوات عضویت داشتند. علاوه بر آنها، سلیمانمیرزا اسکندری، محمدامین رسولزاده و حیدرعمواوغلی از جمله رهبران مؤثر حزب به شمار میرفتند. رسولزاده نظریهپرداز (تئوریسین) اصلی حزب بود و اکثر مقالاتی که به توضیح و تشریح مبانی اساسی حزب پرداخته است، نوشته اوست. حیدر عمواوغلی از رهبران اجرایی بود که در خارج از مجلس شورا، امور حزب را سازماندهی میکرد. با آنکه چند تن از رهبران حزب مارکسیست بودند و گروهی دیگر همچون سلیمانمیرزا اسکندری سوسیالیست به شمار میرفتند، افراد لیبرال نیز در میان آنها وجود داشت. روزنامه «ایران نو» ارگان حزب بود و دیدگاههای حزب را منعکس میساخت. مقالات «ایران نو غالبا نوشته رسولزاده بود که علاوه بر مباحث اصلاحات اجتماعی…، تاریخ مختصر سوسیالیسم اروپایی را در بر میگرفت.» (آبراهامیان، ۱۳۷۷، ص۱۳۰)
طبری درباره نقش روزنامه «ایران نو» در مطرحساختن مارکسیسم در ایران مینویسد: «این روزنامه در بالا بردن اتوریتة مارکسیسم، معرفی مارکس و معرفی نقش سوسیالدمکراتهای روس در جریان مشروطیت نقش بزرگی داشته است…» (طبری، ۱۳۶۰، ص۲۶۷ـ ۲۶۸)
مرامنامه حزب شامل یک مقدمه و هفت فصل بود و تا حدود زیادی از مرامنامه سوسیالدمکراتهای روس متأثر بود. در مقدمه آن ضمن اشاره مختصر به تحولات جهان، ایران را در آستانه انقلابی دانسته است که بر مبنای تحلیل ماتریالیسم تاریخی از تحولات قرار دارد.
ادامه دارد
منبع: روزنامه اطلاعات
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید