در فرهنگ ایرانی جشن های بسیاری وجود دارد که یادگار دوران کهن و قبل از اسلام می باشد. این جشن ها که ریشه در باورها وآیین های باستانی کهن دارد با وجود تهاجم های ویرانگر اقوام مختلف به خاک ایران نه تنها از بین نرفته بلکه هنوز هم در میان عامه مردم مقبولیت داشته و اجرا می گردد. پژوهش حاضر به بررسی آیین جشن سده و نحوه ی برگزاری آن در دوره معاصر پرداخته است و با بررسی در ادبیات و شعر ایرانی مقبولیت و باور داشت مردم نسبت به این آیین را مورد بررسی قرار داده است.
بخش نخست این نوشتار که درباره درستی دانش دریایی حکیم توس است، هفته گذشته در همین صفحه به چاپ رسید. اینک بخش پایانی و دنباله سخن که مستند به دلایل تاریخی و شواهد مکتوب جغرافیانویسان است. گفتنی است که این مقاله از جلد بیستم پژوهشهای ایران شناسی برگرفته شده که به یادبود ادیب وایرانشناس گرانمایه، مرحوم دکتر محمدامین ریاحی در مجموعه نامواره دکتر محمود افشار (آفریننامه دکتر ریاحی) به چاپ رسیده است.
بانو بدرالزمان قریب، زبانشناس پرتلاش و از اعضای پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی در سال ۱۳۰۸ در تهران به دنیا آمد و تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در همین شهر گذراند. اصلیت او به روستای گَرَکان در شهرستان آشتیان بازمیگردد. پس از دریافت مدرک لیسانس زبان و ادبیات فارسی، سال ۱۳۴۰ با استفاده از بورس شاگردان اول، به دانشگاه کالیفرنیا در برکلی وارد شد و با راهنمایی پروفسور هنینگ به تحقیق پرداخت و پایاننامه دکتری خود را با عنوان تحلیل ساختاری فعل در زبان سُغدی نوشت.
درخت آسوریک که یک مناظره ساده اما دلنشین میان بز و نخل است، حاوی اطلاعات متنوعی درباره فواید این دو موجود نیز هست. همچنین اطلاعات وسیعی درباره واژگان کهن به خواننده می دهد که در اینجا به مرور واژگان مربوط به پارچه لباس در این منظومه می پردازیم:
یکسال پس از انتشار مقالۀ قرائت نبوی از جهان در فصلنامه مدرسه (1386ش، شماره 6) در کتاب «زادالمسافرین» ناصر خسرو به نظریهای دربارۀ قرآن برخوردم که بخش هایی از آن شباهت زیادی با نظریه قرائت نبوی از جهان دارد که صاحب این قلم پیش از آن با تأملات خود بدان رسیده بود و در سلسله مقالات قرائت نبوی از جهان به تقریر آن پرداخته است. در درسگفتار 58 یا 59 از سلسلۀ درسهای خدا راز جهان (که در همین سایت منتشر شده است) نظریه ناصر خسرو را توضیح دادهام. مدتی در این فکر بودم که بخشهای اصلی سخن ناصر خسرو را در این وبسایت نیز بیاورم تا خوانندگان آن سلسله مقالات از آن نظریه نیز آگاه شوند. اینک خوانندگان گرامی میتوانند سخن ناصر خسرو را که از کتاب زاد المسافرین (ناشر کتابفروشی محمودی ،تهران، بی تا) انتخاب شده در زیر از نظر بگذرانند:
«کتاب الحروف» فارابی که بسیاری آن را تفسیری بر «مابعدالطبیعة» ارسطو میدانند، متضمن برخی آرای زبانشناختی اوست که در میان زبانشناسان به طور دقیق شناخته و معرفی نشده نیست. از میان زبانشناسان ایرانی، فرخنده (۱۳۷۸)، ارکان (۱۳۸۰)، افراشی (۱۳۸۰)، حقبین (۱۳۸۰، ۱۳۹۲)، بشیرنژاد (۱۳۸۳) و ناصح به معرفی اجمالی در مقالات یا کتابهایی تحت عناوین کلیتر زبانشناسان و یا دانشمندان ایرانی پرداخته اند؛ اما اثری که اختصاصاً به شرح و بسط بپردازد، تا کنون زبانشناسان ننگاشتهاند. این کتاب برای اولین بار پس از تذکر پدر در جریان برگزاری «نخستین همایش تبادلات فرهنگی و تمدنی ایران و قزاقستان» توسط دو تن از همکاران (دکتر طیبه سیفی و خانم فراهانی) در دانشگاه شهید بهشتی به فارسی ترجمه شده است.
«تحصیل نامشروع مال در حقوق اسلامی» نام کتاب جدید استاد محقق داماد است که در شش فصل تنظیم شده: اکل مال بالباطل، احتکار، تطفیف، قمار، ربا، ارتشاء، و انتقال مال غیر. مؤلف گرامی در مقدمه توضیح دادهاند که این کتاب، مباحث بهروز شدة شیخ انصاری در کتاب «مکاسب» است تا برای زندگی معاصر به کار بیاید. نوشتار حاضر سومین مبحث آن کتاب است.
به طور کلى بردگى با هر مفهومى که وجود داشته باشد، [جامعمشترکى دارد.] درست است که بردگیها در دنیا تفاوت داشته است، ولىجامع مشترک همه اقسام بردگى این است که یک نفر مالک فرد دیگرباشد؛ یعنى همین طور که مالک سایر ثروتها مىشود، مالک اشیا مىشود، مالک جمادات و نباتات و حیوانات مىشود، مالک انسان بشود و این انسان جزء ثروت او قرار بگیرد و در نتیجه اختیار آن برده ومملوک در دست این باشد، او تابع میل و اراده و هوا و هوس این باشد.جامع مشترک رژیمهاى مختلف بردگى که در دنیا بوده، همین است کهیک فرد از انسان مالک انسان دیگرى باشد.
متن زیر گفتاری از دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی است که در شماره ششم ماهنامه گفتمان الگو منتشر شده است: درباره رابطه گفتوگو و فلسفه باید گفت که گفتوگو ذات فلسفه است و فلسفهای که در آن گفتوگو نباشد، فلسفه نیست. اساساً گفتوگو از فلسفه معنا میگیرد، یا قدری بالاتر برویم: از انسان. انسان را ناطق گویند. از قدیم الأیام، از ارسطو پیش از ارسطو، در تعریف انسان گفتهاند: حیوان ناطق. همچنان، بهترین تعریف انسان همین است. امروزه تعاریف بسیاری برای انسان به دست دادهاند: حیوان صنعتگر، حیوان مخترع، حیوان اقتصادی از نظر مارکسیستها، حیوان اراده کننده و دیگر تعاریف، اما هنوز هم هیچ تعریفی مانند تعریف انسان به حیوان ناطق نیست. اگر انسان ناطق نباشد، اقتصادی نیست؛ اگر انسان ناطق نباشد، خلاقیتی نیست اگر انسان نباشد چه و چه نیست.
از روزگار طرح نظریه برخورد تمدنها به سال 1993 تاکنون، معارضان و منتقدان متعددی بر سر نقد و تخطئه آن تلاش کردهاند. گفتن ندارد که هر یک از این نقد ونظرها از منظر و موضعی متفاوت صورت گرفته است. اگر سراغ نقدهای چپگرایانه باشید، نقد کسانی چون سمیر امین خواندنی است؛ اگر به دنبال نقدهای راستگرایانه هستید منظومه انتقادی کسانی چون آنتونی گیدنز و نیز طرفداران فرانسیس فوکویاما قابل تأمل هستند؛ اگر طالب نقدهای فلسفیتر باشید نقد اندیشمندانی چون ادوارد سعید قابل توصیه است
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید