سال جهانی نور چندینمناسبت دارد. یکی از مناسبتهای بسیار مهم آن، هزاره تالیف کتاب المناظر توسط «ابنهیثم» است. این کتاب سرآغاز نورشناسی یا اپتیک مدرن است. «ابنهیثم» یکی از دانشمندانی است که نقش مهمی در نگرشهای علمی پس از خود و در نتیجه در تاریخ علم داشته است، از جمله تأثیرهای وی میتوان به پایهریزی علم نورشناسی نوین و مدرن اشاره کرد. در اینجا، منظور از مدرنبودن این است که ما هنوز هم در زمینه و روش تفکر در علم تجربی، از روشی پیروی میکنیم که او بهکار گرفته است.
مخاطبان اصلی ترویج علم ایران، عموم مردم هستند. به بیان دیگر هدف اصلی انجمن ترویج علم، آشناکردن عامه مردم با شاخههای مختلف علم و کاربردهای آن در زندگی روزمره یا تاثیر یک دانشمند یا جریان فکری در تاریخ و فرهنگ ماست. به همین دلیل ما نیز این فرصت را مغتنم میشماریم تا به بیان نقش ابنهیثم و دیگر دانشمندان مسلمان در پیشرفت نورشناسی، علم فیزیک و همچنین دیگر شاخههای علم و فرهنگ بپردازیم.
یکی از اهداف اصلی آثار اکسل هونت تا به امروز این بوده که دریافتهای هگل را در خصوص اهمیت بهرسمیت شناختهشدن در فرایند خودتحققبخشی فرد در نظریه اجتماعی انتقادی معاصر به کار بندد و به ثمر بنشاند. از آنجا که هگل این دریافتها را بر اندیشههایی متافیزیکی درباره تاریخ و طبیعت استوار کرده بود؛ اندیشههایی که امروزه توجیه آنها دشوار مینماید، تلاش هونت این بوده تا نظریهای در خصوص بهرسمیت شناختهشدن بپروراند که بر بنیادی تجربی و پسامتافیزیکی استوار باشد.
نکتهی اساسی هایدگر میتواند این باشد که مورخ تلاش میکند انسانها را بـفهمد و نـه ماشینها را. انسانها شیء نیستند و به همین دلیل ملاکهای فهم آنها با ملاکهای شناخت اشیایی مـثل مـاشین یـکسان نیستند. ... بدینترتیب، گزارش تاریخنگارانه از انسانهای تاریخی کدام مفهوم از حقیقت را مفروض میگیرد؟
بهترین کتابی که من درباره عشق خواندهام «سوانح» احمد غزالی است. نظیر آن در هیچ زبانی نیست. اگر هم باشد من ندیدهام. راجع به ماهیت عشق است، چگونگی پیدایش آن، رابطهاش با جان و دل، رابطهاش با حسن و زیبائی، با درد و بلای عشق، بی دردی عشق، فراق و وصال، حقیقت وصال، همهاش سخن گفته است.
بسی روشن است که برای بحث پیرامون هر پدیدهای و مسائل مربوط به آن، باید نخست به شناخت عوامل به وجودآورنده آن اقدام کرد. درباره طبیعت، محیطزیست و علل پیدایش بحرانهای معاصر نیز باید نخست از مقوله هستی سخن گفت منشأ وجودی اجزای آن را شناخت و روابط میان آنها را مورد ارزیابی قرار داد.
در سالهای آغازین دهه ١٣٧٠ خورشیدی، یعنی زمانهای كه جامعه ایران در پی انقلاب سیاسی و اجتماعی عظیمی یك جنگ سخت و دشوار هشت ساله را نیز به انجام رسانده بود و در همه ابعاد نیازمند بازسازی و نوسازی بود، مباحث مربوط به توسعه و پیشرفت اصلیترین موضوعی بود كه ذهن نه تنها سیاستمداران كه روشنفكران و پژوهشگران را به خود مشغول داشته بود.
معصومه آقاجانپور: همایش «جهان انسانی، حکمت اسلامی» به همت کانون اندیشهی جوان و مؤسسهی اشراق با حضور حمید طالبزاده، رئیس گروه فلسفه دانشگاه تهران و دبیر کارگروه تحول علوم انسانی، حجتالاسلام عبدالحسین خسروپناه، رئیس مؤسسهی پژوهشی حکمت و فلسفهی ایران و محسن جوادی، رئیس گروه فلسفهی اخلاق دانشگاه قم در تالار کمال دانشکده ادبیات دانشگاه تهران برگزار شد. آنچه در زیر میخوانید سخنان محسن جوادی در این همایش است.
تمایلات نظری هستی و زمان شیوهی تبدیل تاریخ به یک مسئله و ضرورت تشخیص آن بهصورت امری مؤثر به شیوهی تحلیل «پدیدارشناسانه» تاریخ را معین میکند. نـتایج این تحلیل در هستی و زمان ضرورتاً بـا نتایج کلی مقالهی «ایدهی زمان» متضاد نیست، ولی جهتگیری آنها متفاوت است. مقالهی «ایدهی زمان» با تأمل بر گذشته آغاز میشود و استدلال میکند که غیریت گذشته، حـال را بـه یک آگاهی نظری مـیراند.
مارکس فیلسوف نظری از مفهوم «میوه» دست میکشد، ولی ایـن دسـت کـشیدن به شیوهای تصوری و اسرارآمیز است، یعنی انگار که از آن دست نکشیده است؛ بنابراین، او تـنها بـه گونهای ظاهری انتزاعات خود را تعالی بخشیده است، او تقریباً اینگونه استدلال میکند: اگـر سـیب، گـلابی، هلو و موز چیزی جز جوهر، یعنی مفهوم انتزاعی میوه نیستند پس چرا گاهی بـهصـورت سیب، گاهی گلابی و گاهی هلو در نظر ما جلوه میکنند؟
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید