چند روز پیش از آغاز ماه محرم، معتقدان در مسجدها و تکیهها گردهم جمع میشوند، و هر شب سوگواری میکنند. مسجدها و تکیهها با گُل و جامهایِ شیشهای آویخته و پارچههایِ گرانبهای آویخته آراسته شدهاند، و هنرمندان نقشهای خود را، برای شرکت در سینهزنی و زنجیرزنی آماده میکنند. (نگاه کنید به سرفصل رقصهای مذهبی)
بالاخره پس از فراز و نشیبهای بسیار بود که سال گذشته عدهای از معلمان کُرد مهاباد گرد هم آمده و بخش جانبیای برای کتاب درسی ادبیات فارسی تدوین کردند که به زبان و ادبیات کردی میپرداخت. دولت تدبیر هم برای جامه عمل پوشاندن به یکی از وعدههای انتخابی خویش، با توزیع این کتاب در سطح مدارس مناطق کردنشین موافقت نمود و بدین ترتیب تا آنجا که نگارنده میداند برای نخستین بار در کشور، آموزش زبان مادری در مدارس جامه عمل به تن کرد.
تایماز افسری نیما دقیقا در دورهای كه شاعران مشروطه با زبان و فرم كهن از دغدغههای روز میگفتند، با زبان خراسانی شعر میگوید، اما بعد از مشروطه نیما كه در مدرسه سنت لویی فرانسویها در تهران درس خوانده، متاثر از شاعران رمانتیك و سمبلیك فرانسه افسانه را میسراید كه در آن وزنهای عروضی را تغییر میدهد؛... نیما پای تاریخ را به شعر باز میكند كه فهم آن مستلزم بررسی شعر رمانتیكهای فرانسوی است.
همیشه با دوست و به یاد دوست بود. در بیمارستان شنید که مریضم. با وضع بحرانی و نزاری که داشت و با اختاپوس سرطان دست و پنجه نرم می کرد، با من تماس گرفت و به گفت و گو پرداخت. با آوایی سخن می گفت که گویی از بُن چاه فرامی آمد. با این همه، احساسی نیرومند و امیدوار به زندگی و دوام آن نشان می داد. می کوشید که از خود تصویری خوب و زیبا در ذهن بگذارد. وضع و حالش را خوب و دور از نگرانی می نمود. می گفت به دماوند خواهد رفت و در هوای پاکیزۀ آنجا مدتی خواهد ماند. نوید می داد که بزودی به زندگی عادی روزانه باز خواهد گشت
آنتیگونه عدالتی که ارسطو در اخلاق نیکوماخوس مطرح میکند در ارتباطی تنگاتنگ با دو مقولهی «فضیلت» و «قانون» قرار میگیرد. در اخلاق نیکوماخوس ارسطو از «تبعیت از قانون موضوعه و احترام به برابری» و «فضیلت کامل» سخن میگوید؛ این در حالی است که در تراژدیِ آنتیگونه، عدالت در ارتباط با دو نوع قانون که در تقابل با یکدیگر قرار دارند مطرح میشود، به این معنی که کرئن عدالت را تبعیت از «قانون موضوعه پادشاه» میداند، ولی آنتیگونه عدالت را «تبعیت از قانون خدایان» میداند.
قریب دو ماه از وفات استاد والامقام ارجمند، فرشتة مجسّم به صورت آدمی، آن دانشمند وارستة فروتن نجیب، ذریّه پاک حضرت زهرای اطهر سلامالله علیها، دکتر سید ابوالحسن جلیلی رحمهالله علیه میگذرد. او عالم فاضلی بود که به تعبیر حضرت حکیم سنائی: علم کز تو تو را بنستاندر جهل از آن علم بهْ بود صد بار؛ علم او و فلسفه وافی محققانة او، او را از خودش و از «من و ما» گفتن و مبالغه کردن دربارة آنچه از فلسفه و عرفان و نیز ادب هر سه زبان عربی و فارسی و فرانسه میدانست، بهکلی گرفته و ستانده بود.
بیهق نام دیرینه بخشی از خراسان بوده است که شهر بزرگ آن اکنون سبزوار است. ابوالفضل محمدبن حسین بیهقی نویسنده توانا و تاریخنگار فرزانه ایران از این سرزمین دانشمندپرور برخاسته است. همشهری این مورخ نامی، ابوالحسن علی بنزید بیهقی در «تاریخ بیهق» که در نیمه دوم قرن ششم تألیف شده و با تصحیح و تعلیقات مرحوم احمد بهمنیار استاد فقید بزرگوار در سال ۱۳۱۷ش به چاپ رسیده است، درباره بیهقی چنین مینگارد: «او دبیر سلطان محمود بود به نیابت ابونصر بن مشکان، و دبیر سلطان محمد بن محمود بود و دبیر سلطان مسعود، آنگاه دبیرسلطان مودود، آنگاه دبیر سلطان فرخزاد. چون مدت مملکت سلطان فرخزاد منقطع شد، انزوا اختیار کرد و به تصانیف مشغول گشت.
فارابی یکی از دانشمندانی است که درباره جامعه مطلوب صحبت کرده است. یکی از سوالاتی که پیشروی اندیشمندان امروز ایران قرار دارد، این مساله است که بعد از انقلاب و پایهگذاری جمهوری اسلامی ایران بهعنوان یک اصل، این حکومت چه جامعه مطلوبی را برای خود ترسیم کرده است؟ همچنین اندیشمندان ما باید به این سوال پاسخ دهند که جامعه مطلوب چه مولفههایی دارد؟ فارابی مشخصا درباره جامعه مطلوب و مسائلی که میتواند در پیش روی ایجاد آن، به صورت موانع، وجود داشته باشد، صحبت کرده و مفاهیمی را در اختیار ما قرار داده که از قضا مفاهیمی بسیار کلیدی نیز است.
اشاره: آنچه در پی میآید، بخشهایی از گزارش دکتر عبدالله استاد زبان و ادبیات فارسی و مدیر بخش ایرانشناسی دانشگاه ابولیخان قزاقستان در باره وضعیت زبان فارسی در خراسان بزرگ (آسیای مرکزی) است.
سیدمرتضی در موارد مختلف از کتاب خود به کتاب «الامامه» ابنراوندی استشهاد جسته؛ از جمله در موضوع عصمت ائمه و منصوص بودن آنان و نیز۲۱ در موضوع حجت بودن امام در همه امور شرعی و عقلی۲۲ و نیز در برابر آنان که گفتهاند ابن راوندی برای نخستین بار ادعای وجود نص بر امامت حضرت علی بن ابیطالب را کرده، میگوید: او بدون دلیل ادعا نکرده و مخالفان خود را مجبور به پذیرفتن آن ننموده است،۲۳ و علت این اتهام را بدین بیان توجیه میکند که چون مخالفان شیعه، کلامی مجموع در نصرت نص پیش از ابنراوندی نیافتند، لذا او را متهم کردند که مبدع ادعای نص است، در حالی که تصنیف و جمع مطلبی هیچ گاه دلیل بر آغاز قول در آن نمیشود.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید