پرسش از راز برتری حكمت صدرا و تفوق آن بر سایر نحلههای فلسفی، سؤالی است اساسی در حوزه فلسفه اسلامی كه میتوان آن را با تكیه بر روششناسی ملاصدرا پاسخ گفت. در باب روششناسی ملاصدرا مجموعاً هفت نظریه قابل گزارش است. نظریه مختار نگارنده، ملاصدرا را در برخوداری از منابع متنوع و متكثر خود، دارای یك الگوی پژوهشی میداند كه با پیروی از آن موفق به ابداع نظریات جدید میگردد و بدینسان نوآوریهای فراوان وی را قابل تبیین میداند.
از دلیل هاى چهارگانه اى که در استنباط احکام فقهى از آن سود جسته مى شود (سنت) است. گرچه نوعاً ازدلیل سنت در عرض سه دلیل دیگر: کتاب و عقل و اجماع نام برده مى شود ولى از آن جا که بیش تر استخراج و استنباط احکام به وسیله روایات صورت مى گیرد مى توان گفت: (سنت) مهم ترین دلیل دستیابى به احکام است و در سیر اجتهاد و فقاهت بیش ترین سهم و بالاترین نقش را دارد.
ناصرالدین شاه جمیعا چهار سفر به خارج از کشور داشته است،اولین سفر وی سفر به عتبات عـالیات میباشد که در سال ۱۲۸۷ هـ ق انجام گرفته است،در این سفر عدهء زیادی از زنان حرم مانند سفرهای داخلی با وی همراه بودهاند.در سه سفر فرنگستان که به ترتیب در سالهای ۱۲۹۰، ۱۲۹۵ و ۱۳۰۶ هـ ق صورت میگیرد،امکان این امر را نمییابد،بهطوری که در سفر اول که از مـحیط فـرنگستان بیاطلاع بوده علاوه بر زنانی که تا انزلی وی را همراهی میکنند
مکبث خنجربهدست به اتاق پادشاه رفت، در همان لحظه خنجری را در هوا دید که معلق است و از آن خون میچکد، وقتی دست به سوی آن دراز کرد خنجر ناپدید شد. مکبث آن را خیال پنداشت، لذا با یک ضربه خنجر خود پادشاه خفته را به قتل رساند. در مکبث خون ریختهشده نه استعاره که واقعی است که از خود بر دست و چهره لکه بر جای میگذارد، اما شاید بتواند لکه خون را با مقداری آب شست. این توصیهای است که لیدی مکبث به همسر خود که پادشاه تازهبهتخترسیده است میکند «برو، آبی بیاب و این شاهد ناپاک را از دستانات بشوی»١
برخی صاحبنظران بر این باورند که چون دیپلماسی بر پایه «گفتوگو» شکل میگیرد و چون ما در عرصه علم ارتباطی یکسویه با غرب داریم و چندان چیزی برای عرضه نداریم بنابراین «دیپلماسی علمی» در مورد روابط علمی ما مفهوم پیدا نمیکند. به باور من، دانش پدیدهای جهان شمول است. نمیتوانیم ادعا کنیم دانش و دانشگاه مکان سیاست و روابط خارجی است. کدام دانشگاهی در دنیا پلهای روابط خارجی و سیاست خارجی میشود؟ کار دانشگاه تولید علم است. علم و دانشی که قابلیت آزمون در همه جای دنیا را داشته باشد.
نورالدین على بن حسین عبدالعالى, مشهور به على بن عبدالعالى, محقق ثانى(2) و خاتم المجتهدین, در حدود سال 870 هجرى در منطقه جبل عامل در کرک نوح متولد شد و در سال 940 در گذشت.(3) محقق دوره اصلى تحصیلات خود را در کرک نوح گذراند. از مهم ترین اساتید او بعد از پدر, على بن هلال جزایرى(متوفاى 928 ه') عالم بزرگ عصر بود که کرکى بسیار به او احترام مى گذاشت.(4) حوزه هاى شیعى جبل عامل در این زمان تحت تإثیر مکتب فکرى شهید اول (شهید در 786 ه') قرار داشتند. از ویژگى هاى این مکتب فکرى, شیوه اصولى ـ اجتهادى و تإکید بر اختیارات فقیه به عنوان نایب امام است. همچنین همزیستى نه چندان مسالمت آمیز با اهل سنت, علماى شیعه این ناحیه را به فراگیرى مذاهب فقهى و کلامى اهل سنت و حتى تدریس آنها وامى داشت.
در حقوق خصوصی، برای نشان دادن تفاوت فشارهای متعارف و نامشروع، دو واژه «اضطرار» و «اکراه» را در برابر هم مینهند: معامله ناشی از اضطرار، به دلیل درونی بودن فشارهای متعارف اجتماعی، نافذ است، ولی معامله ناشی از اکراه غیرنافذ؛ زیرا تصمیم نخستین ناشی از اراده آزاد است و معامله مکره، به دلیل اختلاط روانی ناشی از ترس در او، نفوذ حقوقی ندارد.
با توجه به اینکه افلاطون و سهروردی در موضوع ماهیت نفس و چگونگی تعلق آن به بدن دارای اشتراکات نظری هستند، درعینحال تفاوت های بنیانی در آرا و نیز شیوه آنها وجود دارد. در این مقاله ابتدا به عالم نفس که از دیدگاه هر دو فیلسوف منشأ نفس انسانی است، پرداخته شده، سپس نظرات آندو در مورد ماهیت نفس و همچنین نظرات و استدلال آنها در مورد حدوث و قدم روح بیان میشود.
از انقلاب مشروطه فاصله تاریخی زیادی نداریم، اما بسیاری از وجوه این جنبش اجتماعی پنهان مانده یا توجه كافی به آن نشده است. از جمله نظریهپردازیهای سیاسی كه صرفنظر از میزان تاثیر آنها در روند تحولات، نشانگر بالندگی فلسفه سیاسی در این دوره است، میتوان به شیخ اسماعیل محلاتی اشاره كرد كه حتی زودتر از علامه نایینی به تبیین مشروطهخواهی پرداخت و آن را دركتابی تحت عنوان «لئالی المربوطه فی وجوب المشروطه» درسال ١٢٨٦ ه. ش، یك سال بعد از انقلاب مشروطه منتشر كرد.
ناگزیر ابتدا یک اشارهی کوچکی به بحث خاطره در فلسفهی سنتی میکنم و بعد به تحلیل خاطره از منظر ریکور میپردازم؛ اینکه چگونه تعبیر ریکور از خاطره از تحلیل سنتی فلسفی جدا و متفاوت میشود. در ادامه بهصورت خاص به عبارتهایی نظیر «باید به خاطر آورد» و یا عبارتی که خود ریکور میسازد، یعنی عبارت «کار عزا» یا «کار خاطره» میپردازم. بحث اصلی من در واقع بحث سوءاستفاده از خاطره است که شامل استراتژیهای تزریق فراموشی و یا عبارت «به گونهای دیگر روایت کردن» میشود (که عبارت خود ریکور است)؛ استراتژیهای تزریق فراموشی برای مسخ کردن دلالتهای نمادین مکانها.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید