شکل گیری زیدیه به عنوان یکی از فرق شیعه به اوایل قرن دوم هجری برمی گردد. این فرقه در ابتدا توسط دو گروه از شیعیان کوفه با عنوان «جارودیه» و «بتریه» شکل گرفت. هویت این فرقه با قیام و فعالیت بر ضد حکومت جور و ظلم شکل گرفت و این مطلب سبب تلاش آنها برای خروج از سیطره حکومت مرکزی گردید. این جریان در ادامة حیات خود در مناطق شمالی ایران و جلگه های یمن به فعالیت پرداخت و در ضمن آن به گروههای فرعی مختلفی تقسیم شد. زیدیان ایران در قرن دهم به صورت رسمی به مذهب امامیه گرویدند اما در یمن تا امروز به بقای خود ادامه داده اند. در این نوشتار، نویسنده به ارائه تاریخ مختصری از جریانهای گوناگون این مذهب شیعی به همراه بیان اجمالی اعتقادات آنها پرداخته است.
شعر حافظ در عین انسجام ساختاری، ظاهری پاشان و گسسته دارد. برخی منکران، به اعتبار این ظاهر بر حافظ خرده می گرفتند که هر بیتش سخنی مجزاست، برخی نیز برای بی اعتبار کردن حرف اصلی حافظ، ابیات او را از هم تفکیک می کردند تا از زهر انتقادهای وی بکاهند، لیکن در دوره معاصر بدون توجه به این سابقه تاریخی، استقلال ابیات را هنر حافظ شمرده اند.
آلن واتس، دینشناس و الهیدان بزرگ روزگار ما، کتابی دارد با عنوان حکمت بیقراری. وی در این کتاب «اعتقاد» و «ایمان» را از یکدیگر تفکیک میکند و میگوید، در غالب موارد، اعتقاد و ایمان با هم خلط میشوند، در حالی که این دو واقعیت کاملاً خلاف یکدیگرند و ویژگیهایی دارند که ساخت آنها را از یکدیگر جدا میکند. اما چه تفاوتی میان اعتقاد و ایمان وجود دارد؟ بر اساس تعریف ایشان، صاحب اعتقاد کسی است که میگوید جهان همانگونه است که من باور دارم، اما صاحب ایمان کسی است که میگوید من باید جهان را آهسته آهسته بشناسم و از آنجا که هیچوقت خود را در مقصد احساس نمیکنم، همیشه حاضرم به سوی آن حرکت کنم و این یعنی آمادگی برای تغییر عقیده.
نویسنده در این مقاله مفهوم تمدن را در مقاله ساموئل هانتینگتون که با عنوان «رویارویی تمدن ها» منتشر شده است را به پرسش میکشد. به نظر شایگان برای آنکه بتوان از رویارویی صحبت کرد باید وجوه مستقلی را برای تمدن هایی که به باور هانتینگتون در مقابل هم قرار خواهند گرفت قائل بود، حال آنکه یک چنین استقلال هویتی از تمدن غرب را نمیتوان در جایی سراغ گرفت. سایر تمدن ها امروز در جهان و دقیقاً برای هماهنگ ساختن خود با تمدن غرب چندان تغییر یافته اند که دیگر نمیتوان از مستقل بودن آن ها از یکدیگر صحبت کرد .
گمان می کنم که چند پدیده ای که خصوصیات حیات ادبی را در پایان جنگ جهانی اخیر تعیین می کردند اکنون ناپدید شده اند،اگر چه بعضی هنوز راجع به آنهاصحبت می کنند. ما اکنون به واقع دوره ی ادبیات بعد از جنگ را پشت سر گذاشتیه ایم و مسائلکنونی مسائل 195 نیستند. مشکلات اساسی بر جای باقی است بخصوص اگر اکنون وارد یک دوره ی پیش از جنگ می شویم. در هر حال من گمان می کنم که تاکید بر توضیح مسائل به صورتی که در 1945 مطرح بودند،بی معنی است.
مبتنی بر جریانات اخیر که به واسطه ممنوعشدن کنسرتها در بعضی شهرها اتفاق افتاده است، دوباره بحث بر سر نسبت اسلام و سنت با موسیقی شکل گرفته است. اینبار تاریخپژوهان و اسلامشناسان پا به عرصه گذاشتند و از منظر علمی، تاریخی، نسبت با سنت و آنچه تاریخ شیعه اذعان دارد به مساله موسیقی پرداختهاند. یکی از این شخصیتها نصرالله پورجوادی، عضو هیاتعلمی سابق دانشگاه تهران، نویسنده، محقق و اندیشمند حوزه اندیشه اسلامی است.
پيشكشي به دكتر مظفر بختيار پاییز بود گمانم که در دفتری که در نشر نقره داشتیم، با دکتر محمدعلی صوتی سخن از دکتر بختیار رفت و کاری که میخواهد کرد بر میرزا غلامرضا. و این باب آشنایی شد با مردی خدنگ. سالهای شصت بود. و من گوشه گرفته به نشر نقره. بختیار را که دیدم، فارغ از این همه، دامن از دست داده کار خویش. همسن بودیم بهتقریب. اما پختگی در او به پیرانگی میزد و شازدگی ایلی به تلفظ رسای کلمات و زبانورزی، چیزی میان سعدی و متنبی. در دورانی که لُمپنیزم سکه رایج بود و تفاخر منهج، بیپیرایه مردی چنین شریف، بوی شرافت بود و فخامت ایران.
هر چه یک ورزش روزها را سپری می کند،بر قدمت خود می افزاید و جزو سنت و آیین آن سرزمین شناخته می شود. بدون شک ایران با قدمت تاریخی بسیار کهن خود دارای ورزش هایی بوده که در سرتاسر دنیا با نام ایرانی شناخته می شود. چند صد سال پیش درباریان و اطرافیان پادشاهان ایران با اسب های خود حرکاتی را به نمایش می گذاشتند تا سرگرمی برای پادشاه وقت به وجود آورده باشند.
با آغاز جنگ جهانی دوم در اول سپتامبر 1919م.9شهریور1318ش.دولت ایران بی طرفی خود در این جنگ را رسما اعلام کرد. اما طولی نکشید که با حمله آلمان به شوروی،دامنه جنگ به مرزهای ایران نیز کشیده شد. ارتش شوروی از شمال و ارتش انگلیس از جنوب و غرب –به بهانه حضور جاسوسان آلمانی در ایران- وارد کشورما شوند و پس از تصرف شهر های سر راه،به سوی تهران پیش روی کنند.
گفتمان و رفتار سیاسی، بنا بر تعریف و پیش از ظهور نظامهای دموکراتیک، روندهایی آمرانه و استوار بر تنبیه، تحمیل درد و عذاب و محرومیت بودهاند. این ساختار تنبیهی که به قول ماکیاولی مبنای خود را بر «ترس» برپا میکرد، تا زمانی که قدرتها مدعی بودند یا باشند که مشروعیت خود را یا از خدایان به دست میآورند یا از اشرافیت خون ونژاد و هر نوع برتری «طبیعی»، نیاز به شکل و محتوای دیگری از مشروعیت با عنوان «محبوبیت» و «مورد پسند بودن» نداشته و ندارند.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید