در تاریخ ادبیات ایران مواردی یافت میشود که بر اثر اشتباهی کوچک در نقل سخنی یا خوانش غلط یا نوشتاری که به درستی استنساخ نشده است،نکته ای،شعری و یا واقعه ای به شخص دیگری انتساب یافته است که سهوا خشت اول بنایی کج نهاد شده و تا ثریا همچنان کج میرود. البته باید افزود که گویش و بیان عمومیدر دامن زدن به این قبیل موضوعات نقشی بسزا دارند و صد البته در دوران ما که میدان تاخت و تاز، از آنِ دنیای مجازی است طبعاً این قبیل مسائل و مطالب پر رنگتر و پر بسامدتر نشر پیدا میکنند.
مکان ویژگیهای شناختهشدهیی دارد که همة متفکران پذیرفتهاند؛ مانند اینکه مکان ظرف متمکن است، متمکن مکان را پر میکند؛ امکان ندارد دو متمکن در یک زمان و در یک مکان وجود یابند، متمکن میتواند با حرکت مکان را طلب کند یا آن را ترک کند، مکان، قابل انقسام به مکانهای کوچکتر است و... ازاینرو، وجود مکان در خارج امری بدیهی تلقی شده است.
شاید هرگز نتوان بطور دقیق و مسلّم معلوم کرد که علم و فلسفه در کدام نقطه از عالم و در نزد کدام مردم شروع شد و چگونه رشد و تکامل یافت؛ ولی قدر مسلّم این است که علم و فلسفه نمیتواند دارای یک زادگاه مشخص باشد. هرگز نباید تصور کرد که یک عده خاص و معینی یا ملتی مشخص آن را ساخته و پرداخته باشند، ولی اینکه کدام ملت گامهای اولیه را در بسط و ترقی و تکامل این معرفت پر ارج برداشتهاند، جای بحث است
این پژوهش با بهرهگیری از روش تحلیل محتوا میزان آثار و نشانههای مستقیم و غیرمستقیم پنج امشاسپند را در مجموعة مصنفات شیخ اشراق بررسی میکند. پس از استقراء ویژگیهای عمومی و اختصاصی امشاسپندان با رجوع به منابع و متون مزدایی مانند اوستا، بندهش و سایر متون علمی و تحلیلی، به جستجوی این ویژگیها در آثار سهروردی پرداخته، همة مواردی را که ضمن آنها بصراحت از این امشاسپندان نامی بمیان آمده و نیز تمامی مواردی که ویژگیهای عمومی و اختصاصی امشاسپندان را دربردارند استخراج و شمارش کردیم
ده سال پیش (1389ش) برای نخستین بار، کتابخانه مجلس، تصمیم گرفت، تمامی نسخ خطی خود را روی وبسایت کتابخانه بگذارد و این کار را به عنوان یک تصمیم کبری انجام داد. علاوه بر آن، با موافقت هیئت امناء وقت کتابخانه مجلس، مجموعه تصاویر نسخ را در اختیار ده کتابخانه بزرگ هم گذاشت که کار را بسیار آسانتر کرد. در طول این ده سال، صدها بار، پژوهشگران تشکر خویش را ابراز کرده اند، و خاطرم نمی آید، کسی نسبت به آن اقدام اعتراضی کرده باشد. نسخ خطی کتابخانه مجلس، بیش از 22 هزار بود و طی این سالها، پژوهش های فراوانی بر اساس آن نسخ انجام شد که اگر آزادانه در اختیار نبود، انجام آن کارها ممکن نمی بود.
درباره ۲۸ ماه نخستوزیری پرتلاطم دکتر محمد مصدق بسیار نوشتهاند و داستانها گفتهاند. من ۳۰ سال در انگلیس زندگی و طبابت کردم و بارها به مدارك موجود در اداره بایگانی ملی انگلیس (National Archives – kew, London, England) مراجعه کردم و در بیش از ۲۰ سال گذشته بارها از آخرین خانه و بازداشتگاه و آرامگاه دکتر محمد مصدق در احمدآباد آبیک دیدن و با نزدیکان و موافقان و مخالفان دکتر محمد مصدق در داخل و خارج صحبت کردهام؛ در شصتوششمین سالگرد کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، بهنظر من مصدق در دوران خویش از نظر افکار و رفتار و بینش سیاسی، اقتصادی و اجتماعی فردی استثنائی بوده كه لیاقت آن را دارد که نام و ایدههای مردمی و وطنخواهی او را برای آیندگان هم زنده نگه داریم.
در پی شیوع ویروس کرونا، ما با پدیدهای با ابعاد بیسابقه و پرسشبرانگیز مواجه شدیم. طبیعتاً در عرصه اندیشگی، فلسفی و فکری هم سؤالات جدی مطرح شد و افراد بسیاری به تأمل واداشته شدند؛ از جمله این پرسشها، این بود که وضعیت کنونی تا چه اندازه با مسئولیت اخلاقی، آن هم در عرصه علم و مناسبات انسانی و اجتماعی گره خورده است؟
شکست نهضت ملی ایران در دهه 1330 دلایل مختلفی داشت اما بیتردید حزب توده با رفتار خود نقش مهمی در این شکست ایفا کرد. به اعتقاد غلامرضا نجاتی، حزب توده چون مترسکی بود که انگلیس از آن در راستای اهداف خود – به منظور جلب همکاری آمریکا - بهرهبرداری کرد. این حزب از سال 1322 به بعد همواره علیه منافع مردم ایران و به نفع بیگانگان عمل میکرد.«روش حزب توده که ابتدا در نقش طرفداری از خواستهای شوروی و سپس به صورت فرمانبرداری از دستورات مسکو درآمد و همه جا علیه منافع ملت ایران عمل کرد درست در جهت هدف امپریالیستهای انگلیسی و آمریکایی بود.»
وقتی قرار شد مطلبی به مناسبت همزمانی با سالگرد اعدام میرزا رضا كرمانی قاتل ناصرالدین شاه قاجار بنویسم، به یاد مجموعه بازجوییهای بسیار جالب مقامات قضایی آن زمان افتادم كه بعد از قتل ناصرالدین شاه از میرزا رضا و كسانی كه به نحوی با او ارتباط یا برخورد داشتند، شده و سرگه بارسقیان با دقت آنها را جمعآوری و تنظیم كرده است. پیش از اشاراتی به آن مجموعه بد نیست اشارهای به شرایط زمان بشود. دوره سلطنت ناصرالدین شاه به نیم قرن و خودش به هفتاد سالگی نزدیك میشد.
این مقاله ترجمه فصلِ چهارم از كتابِ مشهورِ آگون حمزه با عنوان آلتوسر و پازولینیست. این مقاله، كه به تنهایی مداخله جالب توجهی درباره كتابِ پیر ماشری (با همین عنوانِ هگل یا اسپینوزا) به حساب میآید از موضعی ژیژكی تلاش میكند تا پاسخی به مجادله مذكور نیز ارایه كرده باشد. این نوشته شاید یكی از بهترین نمونههایی است كه میتواند به راستی زمینه نظری و سیاسی مساله هگل و اسپینوزا را از خلالِ اندیشه آلتوسر(و با موضعی ژیژكی) صورتبندی كند.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید