بشر پیوسته در مسیر پیشرفت و توسعه مدنیّت گام برداشته است و بی تردید جوامع متمدّن امروزی مرهون تلاش های نخستین انسان هایی است که گاه به صورت فردی و عالمانه و گاه به شکل جمعی و احیاناً تصادفی و به طریق آزمون و خطا مسیر تمدن و زندگی نوین بشری را فراهم آورده و سنگ بنای جوامع کهن را نهاده اند.
شاهنامه فردوسی زندگی نامه، شرح سرگذشت و فراز و نشیبِ حیات و برآمدن و بالیدن قوم ایرانی است و وجوه و ابعاد مهم و ارزنده فراوانی دارد. یکی از این ابعاد مهم، چند و چون تدبیر و چاره اندیشی شاهان، پهلوانان و دانایان ایرانی و حتی غیر ایرانی در برخورد با مشکلات، تنگناها، بحران ها و امور مهم و سرنوشت ساز است.
کتاب «سرودههای رودکی»، به کوشش دکتر علی رواقی، به تازگی از سوی فرهنگستان زبان و ادب فارسی منتشر شده و در دسترس علاقهمندان قرار گرفته است. این اثر ماحصل سالها مطالعه و تأمل دکتر رواقی بر سرودههای رودکی است.
ولادیمیر فِدِرُویچ مینورسکی(۱۸۷۷-۱۹۶۶م) بخش مهمی از زندگانی خود را در ارتباط با ایران سپری کرد؛ حدود شانزده – هفده سال آن، از اوایل قرن بیستم تا پیش آمد انقلاب ۱۹۱۷ روسیه، در چارچوب مجموعهای از مناصب دیپلماتیک در ایران که زمینهٔ اصلی آشنایی و دلبستگی وی را به فرهنگ ایران فراهم آورد و آنگاه تداوم پُربار این آشنایی و دلبستگی در خلال یک دورهٔ طولانی از تدریس و تتبع در مراکز دانشگاهی و شرقشناسی اروپایی و انتشار مجموعهای از مقالات و کتب گرانبها دربارهٔ تاریخ و جغرافیای تاریخی ایران.
صابئین مندائی اعضای قوم-دینی هستند که در ایران و عراق زندگی میکنند. ایشان حامل سنّتی غنوصی متکی بر متونی مقدسی به زبان مندائی هستند. به عنوان اقلیتی کوچک و تحت تهدید مستمرِ امحای فرهنگی از جانب همسایگان غالب، مندائیان مناسک طهارت مفصلی را بسط دادهاند که به نوعی مرجع هویت گروهی ایشان است و به طور نمادین و نیز عملی مرزهای هویتی ایشان را حفظ و بازتولید میکند.
جلال ستاری مینویسد: «روانکاوی به استناد ماهیت بهشتیِ اصل و آغاز آدمی (از لحاظ روانکاوی این “بهشت” همان مرحله جنینی یا دوران کودکی تا هنگام بازگرفتن کودک از شیرخواری است) معتقد است که با “یادآوری” یا “بازگشت به گذشته” می توان برخی از حوادث آسیب زای نخستین دوران کودکی را زنده کرد و از میان برداشت»
گمان می رود نگارش متون عرفانی در ادب فارسی از نیمۀ دوم قرن پنجم هجری آغاز شده است. در این آثار بسیاری از آیات قرآن کریم و احادیث به طور پراکنده شرح و تفسیر می شود؛ البته اطلاعات دقیقی از نخستین تفسیرهای عرفانی قرآن کریم و احادیث به زبان فارسی و شیوۀ بیان آنها در جمع های علمی و عرفانی در دست نیست.
هرچند تاریخ کتابت و کاربرد خط و نگارش در درون مرزهای جغرافیای در ایران کنونی به حدود پنجهزار سال پیشاز این میرسد، فرهنگ ما بیشتر جنبه و وجهِ شفاهی دارد و بر آدابورسوم آئینهای زنده و گوناگون تکیه میزند و یادگارهای نامکتوب میراث کهن را انتقال میدهد.
از دیرباز در ایران، برای سرگرمی، انواع معرکهها برگزار میشده که هریک آدابی داشته است. در این مقاله، ضمن اشاره به معرکههای نمایشی و بازی و کلامی و انواع هریک، نوع و شیوۀ آن را ازمنظر شرقشناسان و سفرنامهنگاران بررسی میکنیم.
ظاهراً بر همین اساس است که خواجه شمس الدین محمد حافظ شیرازی، در مقام «حافظ قرآنی» که به «چهارده روایتِ برخاسته از چهارده قرائت» مسلط است، شاید بتواند با استفاده از یکی از روایتهایش، با اطمینان بگوید: «مکن به چشم حقارت نگاه در من مست / که نیست معصیت و زهد بیمشیت او».
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید