نوشتار حاضر که به بحث از تواناییهای فلسفة اسلامی در حوزۀ سیاست میپردازد، این پرسش را محور قرار میدهد که آیا فلسفۀ اسلامی استعداد و قابلیت ورود به حوزۀ سیاست یا پرداختن به مباحث فلسفۀ سیاسی را دارد؟ در این راستا، ضمن تبیین معنا و مفهوم «فلسفۀ سیاسی اسلامی» و اشاره به جایگاه فلسفه اسلامی در میان دانشهای اسلامی، نسبت فلسفۀ اسلامی و تاریخ تمدن اسلامی بهویژه در ایران، مورد بحث قرار گرفته است.
قصيده بلندى كه موسيقى شناس فقيد، حاج آقا محمد ايرانى مجرد، در سوگ استاد ابوالحسن صبا گفته و در آن به ارزش و اهميت شاگرد برگزيده اش ـ على تجويدى ـ اشاره كرده است. تجويدى در آن روزگار، سى و هشت ساله بود و بين استادان موسيقى وقت، جوان محسوب مى شد؛ جوانى برگزيده كه از ده سال پيش از فوت استادش به محفل حاج آقا محمد راه داشت و شايد كم سن و سال ترين فرد در بين آن نخبگان بود. او در جلسات انس خصوصى «حاج آقا» با موسيقيدانان و با چهره هاى شاخص فرهنگ و ادب ايران زمين، نظير سيدجلال الدين تهرانى و سيدمحمد محيط طباطبايى و علامه سيدمحمد مشكوه، يك آكادمى زنده موسيقى، با فضايى غنى و پربار و آكنده از حس محبت و صفا بين اهل هنر را مى ديد و از لحظه لحظه حضورش در آن جمع، بهره مى برد. او هنگامى كه آواز سيدحسين طاهرزاده و سليمان اميرقاسمى را با ويولونش همراهى مى كرد، نزديك چهل سال با آن استادان مسلم، اختلاف سن داشت...
22 وقتی سخن از میراث مردم شناسانه فرانسوی ( و تقریباً همیشه باید اضافه کرد بریتانیایی) برای کشور خود میزنیم و بر نیاز به چرخشی اساسی به سوی مدرن کردن این رشته و سوق یافتن به سمت انسان شناسی میبریم، ابداً با بحثی در مورد دو کلمه روبرو نیستیم. بلکه جهانی از اندیشه این دو واژه را از هم جدا می کند
موضوع صلح یک دغدغه عمومی و میانرشتهای است و تقریبا گروه زیادی از افراد و اقشار جامعه همواره دغدغه آن را دارند. از این نظر باید اشاره کرد که انجمن مطالعات صلح ایران با توجه به این ظرفیت سعی کرده است در حوزه مطالعات میانرشتهای بحثی را آغاز و همه رشتههای موجود دانشگاهی را در این بحث شریک کند. گزارهها و مویداتی وجود دارد که ناظر بر این مساله است که موضوع صلح یک موضوع جدی است. شاید اغراق نباشد که جامعه دانشگاهی ما بیش از گذشته دغدغه صلح داشته و دوست دارد مزایای صلح و معایب جنگ را به سنجش بگذارد. همچنین رویکرد عملگرایانه خود را بهگونهای بسازد که مسائل امروز جامعه جهانی با این تکاپوی علمی ارزش مضاعفی ایجاد کند.
کارل هرمان اِته،۱ ایرانشناس آلمانی. در ۱۳ فوریه ۱۸۴۴ در شهر اشترالزوند، واقع در ایالت مکلنبورگ آلمان متولد شد و در ۷ ژوئن ۱۹۱۷ در اثنای جنگ جهانی اول و در ایامی که هنوز ایرانشناسی انگلستان امیدهای بسیار به او داشت، در شهر بریستول درگذشت.
اشاره: در متون کهن فارسی و عربی از اندرزنامههای ایرانی متعددی یاد شده است که یکی از آنها اندرزهای اردشیر است. آنچه در پی میآید، بخشی تلخیصشده از کتاب اخلاقیات (نشر دانشگاهی) است که ذیل مقوله اندرز اردشیر، مطالب زیر را آورده است.
(عکس از مجید جمشیدی)ایران اسلامی (ص. 75 ـ 84)/« دلم می خواهد نمایش های شکسپیر، در نزد مخاطبان معاصر، حس ستایش و کنجکاوی را برانگیزاند، دلم می خواهد آقایان و خانم های دربار لویی چهاردهم با احساسات بسیار برای اجرای نمایش های راسین کف بزنند، باز هم دلم می خواهد اگمونتِ گوته و گفته های گیوم اثر شیلر، تخیلاتِ جوان آلمانی را به شکلی منحصر بفرد درگیر کند، اما وقتی به اجرای بسیار بدِ اُمِنید (Euménides) رجوع می کنم، وقتی که خشم های آشیل (Eschyle)، به گونه ای شتابزده روی صحنه به نمایش کشیده می شود و نمی تواند بینندگان را جذب کند، خواسته هایم در نظر پوچ می شوند. من تسخیر شدنِ تمامی وجودِ بیننده در نمایش را، فقط در تکیه های ایرانی پیدا می کنم؛ در این جا با تمام وجود این را پیدا می کنم و از آنجایی که این سِحر شدن را شخصا درک کرده ام و این کششِ دسته جمعی، این جاذبه ی گروهی که در آن نیرویی مانند الکتریسیته به همگان منتقل می شود را دیده ام، به این نتیجه ی گریزناپذیر رسیده ام که نمایش اروپایی چیزی نیست جز آراستگی تصنعیِ روح، یک سرگرمی و یک بازی، در حالی که نمایش در یونان یا نمایش در ایران یک رویداد عظیم است.» (روایت های گوبینو، ص. 453).
زیگموند فروید، پیامبر روان، به ما آموخت که میتوان عصبانی بود و از خشم خود خبر نداشت. همچنین میتوان فیلسوف بود و از آن خبر نداشت. و فروید همین طور بود: فیلسوف ناخودآگاهِ ناخودآگاه؛ فردی که به ندرت حرف مثبتی در مورد فلسفه میزد. به این غرغر او در سال 1933 توجه کنید:
الناس معادن، کمعادن ذهب و الفضه (امام جعفر صادق (ع): «مردم معدنند، همانند معادن طلا و نقره». روشن است که استعدادها، ظرفیتها، توانائیها و ارزشهای مردم مختلف است، همانطوری که ارزش معادن طلا و نقره با یکدیگر متفاوت است و همانگونه که برای کشف استخراج و پیدا کردن معادن نیاز به تلاش و جستجو است، برای کشف ویژگیهای معنوی و ارزشهای انسانی هم باید تلاش و کوشش کرد. بهطور کلی انسان دارای دو دسته ارزشهای فطری و ذاتی و ارزشهای اکتسابی بر اساس آفرینش و تجربیات محیطی است. همچنانکه استعدادهای فکری و ذهنی انسانها متفاوت است، زمینههای آموزشی، پرورشی و سرمایههای فکری و تجربی آنها نیز متفاوت است و برای کشف و استخراج این سرمایههای ارزشمند مادی و معنوی علم و ابزار متناسب مورد نیاز است.
صدام حسین یکی از چهرههای کلیدی و برجسته حزب بعث بود که در عراق کودتا و حاکمیت را قبضه کرد. این اقدام گروه بعث در دو مرحله اتفاق افتاد، اولینبار زمان عبدالکریم قاسم که منجر به کودتایی نافرجام شد و صدام جزء گروهی بود که با گارد عبدالکریم قاسم درگیری مسلحانه داشت و طی آن زخمی شد و اقدامش هم موفقیتآمیز نبود. بعد از آن صدام با همان حال فرار کرد و مخفیانه از مرز رد شد و مدتها در مصر بود. در مصر ارتباطات بیشتری برقرار کرد و به تقویت نظام داخلی خودشان پرداخت. گفته میشود صدام از همانجا توانست با سرویسهای خارجی ارتباط برقرار کند و به تدارک پشتوانههای حکومتی که نقشهاش را میکشیدند، بپردازد.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید