هر نویسنده با آثاری ثبت شده، مطمئنا" از رهگذر نگاه خود شرحی از زندگی خویش را هم نوشته است. حال اگر کسی که در روزگار آن نویسنده زندگی نمی کند بخواهد زندگی نویسنده را مورد بررسی قرار دهد، چه آثاری را باید بیشتر مورد توجه قرار دهد: آثار خود نویسنده، آثار کسانی که در دوران نویسنده زندگی می کرده اند، یا آثار کسانی که نزدیک به دوران نویسنده بوده اند اما ارتباطی با واسطه داشته اند. این نکته می تواند بستگی به رویکرد و هدفی که از تحقیق است داشته باشد. مثلا ممکن است کسی بگوید برای من گفتن حقیقت از همه چیز برتر است، شاید این فرد فکر کند می تواند به خواسته ی خویش از رهگذر تلاش در جستجوی منابع دست اول برسد، یعنی این فرد می خواهد با ذهن کسی که در گذشته زندگی می کرده همنفسی کند تا مبادا دیدگاه خود را با او آمیخته کند.
شادروان استاد زرياب خويی در مقاله ابن فورک، در دائرة المعارف بزرگ اسلامی (۴/۴۲۱) از کتابی منسوب به ابوبکر ابن فورک، متکلم نامدار اشعری ايران ياد می کند به نام النظامي في اصول الدين که حاجی خليفه (۲/۱۹۶۰) آن را به وی نسبت داده و گفته ابن فورک آن را برای خواجه نظام الملک وزير ساخته بوده است. مرحوم زرياب به حق نسبت چنين کتابی را به وی رد می کند، چرا که امکان ندارد ابن فورک کتابی را برای وزيری ساخته باشد که دو يا چهار سال پس از مرگ وی تازه به دنيا آمده بوده است.
چند روز پیش یکی از دوستان محبوبم از تهران تماس گرفت و فرصتی شد تا اندکی درباره برخی مسائل عالقه با وی گفتگو کنیم. از جمله مسائلی که مورد گفتگو قرار گرفت این بود که ایشان فرمود در نظر دارد تا مجلداتی درخصوص برخی نام آوران ایرانی در حوزه مطالعات اسلامی و قرآنی را آماده سازی کند؛ البتّه یکی از نام آوران، از دید من و ایشان و شماری زیادی از دانش پژوهان جناب استاد دکتر احمد پاکتچی هستند. دوست محترم خواست که نگارش مقالی در خصوص رویکرد تاریخی جناب استاد را این کمترین بر عهده گیرد.
بین سالهای ۲۰۱۳ تا سال ۲۰۱۴ میلادی که نگارنده این سطور در دوره «تلاقیهای فکری در جهان اسلام» در دانشگاه آزاد برلین مشارکت جست، موفّق شد تا پژوهشهایی را در چند حوزه بین الأدیانی پیگیری و پیریزی کند که برخی از آنها منتشر شده و برخی دیگر در مسیر نشر قرار گرفته است. امّا متأسفانه تمام این پژوهشها به زبان انگلیسی نگاشته شد و تاکنون فرصت ارائه بازگردان یا خلاصهای از آنها به زبان فارسی فراهم نیامده است. یکی از این پژوهشها که برای نگارنده از اهمیّت و جذّابیّت بالایی برخوردار بوده و هست، پژوهشی درباره دعای سَمات ـ و نه سِمات ـ و پیجویی ریشههای آن در تلمود بابلی است. در این پژوهش علاوه بر آن تلاش شده است تا نگاهی گذرا به تاریخ تداول این متن به مثابه «بنیاسرائیلیترین مناجات شیعی» در تاریخ اندیشه امامیّه فراهم آید.
کارل مارکس در جملهای مشهور بر آن است که دیالکتیک هگل را که بر روی سرش ایستاده بود، در فلسفهی خود و انگلس وارونه کرده و بر پاهایش استوار کرده است. در اینجا مارکس علاوه بر آن که بر خطای هگل در ایدهالیستی بودنِ فلسفهاش تأکید میکند، به نحو تلویحی بر بنیان و روش مشترک اندیشهی خود و هگل نیز صحه میگذارد. در ماتریالیسم تاریخیِ مارکس نقش دیالکتیک هگلی کاملأ واضح است اما در بحث حاضر مسئله پیچیدهتر است. هایدن وایت و فرانک انکراسمیت، اندیشمندانی پستمدرن در حوزهی فلسفهی انتقادی تاریخ، فلسفهی خود تحت عنوان «روایتگراییِ استعاری» را درست در نقد مفروضات پوزیتیویستی و بیاعتبار ساختن آرمان تجربیگرایانهی مورخان سنّتی عرضه داشتهاند.
شخصیتهایی از علما، عرفا، ادبا، و هنرمندان در طی بالغ بر هزار سال در برهههای مختلف تاریخی به هر شیوه ممکن با زبان فقه و فهم و فلسفه و شعر و هنر درصدد ایجاد اتحاد اسلامی بودهاند که متأسفانه به عللی هنوز با تمام تلاشها و تشکلها و نشستها، سیمایی از آن چهرهها و حرکتهای آنها ارائه نشده است و همچنان یاد و نامشان در غبار بیاعتناییهاست؛ حتی تحرکات سیدجمال اسدآبادی و یاران او در ایران و عثمانی و مصر اگر منجر به نهضت مشروطیت نمیشد، شاید امروز اسمی هم از او و یارانش در این حوزه نبود.
محدوده امروزین كشور افغانستان كه در گذشته خراسان نام داشت، در دوران تیموریان(771- 911ق.) محل حضور سه فرقه مهم صوفیانه شیعی این عصر بود. این سه فرقه، در همین دوران شكل گرفتند و گسترش یافتند. طریقه نعمت¬اللهیه، نخستین این فرقههاست كه شاه نعمت الله ولی بنیان گذار آن بود. طریقه حروفیه، دومین این فرقههاست كه فضل الله استرآبادی بنیان گذار آن بود و پیروان آن در هرات به جان شاهرخ خان تیموری سوء قصد كردند. نوربخشیه نیز سومین فرقه است كه در این مقطع و در این منطقه از سرزمین های اسلامی حضور و نفوذ داشت و سید محمد نوربخش، رهبر آن بود.
از مهمترین و اساسی ترین بنیادهایی که در مکتب معارفی میرزا مهدی اصفهانی بر آن تأکید شده و بر اساس آن بسیاری از مباحث از جمله مسئله وجود و ماهیت، خلقت، علم بلا معلوم، جبر و اختیار، معرفت و مسائلی دیگر ساخته و نظریه پردازی شده است، مسئله وجود عالم و یا عوالم مختلف ذر، طینت اولیه، اشباح و اظله، خلقت ارواح پیش از ابدان و تفسیر خلقت بر اساس این باورهاست. مستند میرزای اصفهانی در مورد این مسائل طبعاً احادیث است و البته احادیثی که متضمن بحث درباره این گونه باورها و مسائلند عموماً در آثار اصلی و معتبر حدیثی شیعی نیامده و یا اگر هم نقل شده بسیار جنبه حاشیه ای در این کتابها، مانند کتاب کافی کلینی دارند. این احادیث معمولاً در آثاری با گرایشات باطنی و یا غالیانه نقل شده و بعدها هم به ویژه شخصی با گرایشهای غالیانه مانند حسن بن سلیمان حلی در آثارش به انتشار این دست احادیث همت کرد.
صحیفۀ سجادیه، گزارشی است از روح بلندِ عبودیت، که تار و پود والایی و زیبایی را در هم آمیخته و از آبشار دعا، گنج زر ریخته. این است آن گرامی نامه که در وصف آن بحق باید گفت: فاش گویم آنچه در دل مضمر است این کتابی نیست چیزی دیگر است چون که در جان رفت، جان دیگر شود جان که دیگر شد جهان دیگر شود این گرامی نامۀ آسمانی، مجموعهای است فراهم آمده از ۵۴ دعای حضرت سیّد الساجدین که امام صادق علیه السلام بر اساس نسخۀ پدر و عمویش ـ امام باقر علیه السلام و جناب زید ـ از امام سجاد علیه السلام روایت کرده است.
تعدادی از مقولات (یا ترمینولوژی های) موسیقی، در کنار برخی از موضوعات تئوریکی، که از سده های گذشته در موسیقی شناسی ایران به کار می رفته اند، اکنون بدون نقد و بررسی، همچنان به کار گرفته می شوند. لازم است در نوشته دیگر به بررسی تئوریکی گذشتگان پرداخته شود. با این حال، در این نوشته تنها به پرسش ترم "مقام" و حواشی آن می پردازم. تعریف "مقام" و کاربرد آن در موسیقی ایرانی، علی الخصوص در دهه های اخیر به حدی تشنج و بی بند و باری به بار آورده که حقیقتاً نشان آشکار از آشفتگی بی اندازه موسیقی شناسی ایرانی دارد.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید