تعریف اهداف فرهنگی برای «جامعه کلان اسلامی» - که «امت اسلامی» نام میگیرد- یک ضرورت اجتنابناپذیر است. در میان این اهداف، اساسیترین آنها ایجاد و تعمیق هویت اسلامی در مسلمانان با قطع نظر از مذاهب آنان است. «هویت اسلامی» یک هدف کلان است که باید در جامعه اسلامی ایجاد و تعمیق شود و هر فرد در عین وابستگی به مذهب خود، به آن ارزش نهد تا در نهایت همه با هم، آهنگ یک هویت جامع را سر دهند.
به منظور دریافت چگونگی اوجگیری هنر مستظرفه بهویژه خوشنویسی در عصر شاهعباس صفوی و دورة میرعماد قزوینی نگاهی به پیشینة سیاسی و اجتماعی و فرهنگی دارالسلطنة هرات ضروری است. جاذبة هنر و ادب ایرانی گردنکشان صحرانورد مغول را شیفته و دلباختة زیباییهای سحرانگیز خود ساخت، چنانکه شمشیرهای آخته را به آرامی انیس قلمدانهای خوشنویسی کردند و بر چهار بالش فرمانروایی از بام تا شام، محو آفرینشهای هنری هنرمندان ایرانی شدند و در این راه از هیچ کوششی فروگذار نمیکردند.
رویین تنی، یعنی داشتن بدنی نیرومند و محکم که ضربت اسلحه بر آن کارگر نباشد.[1] مفهوم دیگر رویین تنی آن است که یکی بتواند برتر از دیگران قرار گیرد. آدمیان تا زمانی که بتوانند همدیگر را زخم بزنند و از پای در بیاورند، با هم برابرند. اگر در میان آنان کسی پیدا شود که ضربه ی هلاک بر او کارگر نیفتد، از همهی آنها برتر میشود و بدینگونه واجد صفت قهرمان بی همتا می گردد که تجسم آن یکی از نیازهای روانی بشر بوده است.[2] از این رو، رویین تن کسی است که هیچ ضربه ای بر او اثر ندارد، نیروهای مافوق طبیعی او را شکست ناپذیر کرده اند و فقط یک نقطه از بدن او رویینه نیست، یعنی یک نقطه نقص و ضعف دارد.
امروزه یكی از تأسفبارترین گرایشهای غالب در بعضی از مناطق خاص جهان اسلام، اقتباس بعضی مكاتب و اندیشههای احیاناً مُد شده در غرب، و چسباندن پسوند «اسلامی» به آنهاست. چنین است كه ما شاهد اصلاحاتی همچون «دموكراسی اسلامی»، «سوسیالیسم اسلامی» یا «راسیونالیسم اسلامی» و غیره هستیم. این گرایشها سعی میكنند با مدرن نشان دادن و به روز كردن اسلام، آن را قابل پذیرش سازند و بدین طریق با تقلیل و فروكاستن اسلام از یك مجموعهی تام اصول و مبانی و از یك جهانبینی كامل، به صفتی كه اسمی را توصیف میكند، آن را تحریف میكنند. به طوری كه این كاربرد معنا و مفادی كاملاً متفاوت با آنچه در چارچوب فكری تمدن غربی زایندهی این اصطلاحات از آنها اراده میشود، پیدا میكند.
دانش و آگاهی ما از مسائل فرهنگی جامعۀ زیدیان ایران در قرون هفتم تا دهم هجری بسیار اندک است، هر چند آثار تاریخ نگاری از برخی ادوار قرون اخیر در دست است اما توجه اصلی متون اخیر بر تاریخ سیاسی است. یکی از مهمترین متون متداول تألیف شده در قرن هفتم هجری توسط عالمی زیدی به نام ابوالفضل بن شهردویر (دبیر) بن یوسف بن ابی الحسن گیلانی، اثری تفسیری مشهور به تفسیر کتاب الله است. نوشتار حاضر ضمن بررسی دربارۀ فرد اخیر و دیگر وابستگان خاندان او، به شناسایی نسخه های مختلف تفسیر اخیر که عموما به عنوان قرآن یا تفسیر کشاف در فهارس معرفی شده، می پردازد.
پس از درگذشت پیغمبر بزرگوار اسلام(ص)، اختلافات گوناگونی میان مسلمانان پدیدار گشت که مهمترین آنها اختلاف در پارهای از مسائل مربوط به اعتقادات و من جمله در مسأله امامت بود. اختلاف در عقاید از آنجا پیدا شد که مردم درباره صفات خدا و عدالت و کلام او و همچنین قضا و قدر همداستان نبودند و اختلاف در مسألهامامت از آنجا ناشی گشت که برخی امامت را به اتفاق و اختیار امّت و برخی دیگر با نص و تعیین صاحب شریعت اثبات میکردند
یکی از کتابهای سودمند که در چند ماهه اخیر خواندهام کتاب «فقه و سیاست در ایران معاصر» (1) است. نویسنده محترم کتاب که به بحثهای جدی ارتباط فقه و سیاست پرداخته است در یکی از فصلهای کتاب نظریهای را به نام «خطابات قانونیه» مطرح کرده و از آن دفاع نموده است. صاحب این قلم آن نظریه را که به مشغلههای فکر او نیز مربوط است، صواب و قابل دفاع نمیداند و مایل است خوانندگان را از نقد خود بر آن نظریه آگاه سازد.
«تمدن» اصطلاحی پیچیده و چندلایه و مناقشهبرانگیز است؛ پس در وهلۀ اول باید معنایِ آن را روشن گردانیم. نخستین پرسشی که باید بدان پاسخ دهیم این است که ماهیتِ موجودیتی که «تمدن» مینامیم چیست. این پرسش، بیواسطه، راه به پارادوکسی میبرد؛ به نظر میرسد که این اصطلاح، و صفتِ آن [یعنی متمدن]، در دو سطحِ متفاوت به کار میروند. از یکسو، تمدن به موجودیتهایِ عظیمی اشاره دارد که خود شاملِ مجموعههایِ کلانِ دیگری، مانندِ ملتها و جامعهها، میشود. در این سطح از تحلیل، تمدن در معنایی «حدی» به کار میرود. «توینبی» هنگامی که تمدنها را بهعنوانِ واحدهایِ مناسب برایِ تحلیلِ تاریخ به کار میبرد، همین کاربرد از اصطلاحِ تمدن را پیشِ چشم دارد؛ او بیست و شش تمدن را [بهعنوانِ واحدهایِ تحلیلِ خود] در طولِ تاریخِ بشری از هم باز میشناسد. در واقع، توینبی فقط خودِ انسانیت را واحدی بزرگتر از تمدن محسوب میکند.
بررسی همه ی نقشه هایی که در قرون نخستین اسلامی برای ایران و به ویژه به صورت ناحیه ای برای سواحل جنوب دریای خزر توسط جغرافیدانان ایرانی و عرب ترسیم شده نشان می دهد که محدوده ی گیلان امروزی و مراکز جمعیتی آن در این نقشه ها به صورت ناقص و با دقت بسیار اندک نمایانده شده است. این نقیصه به ویژه در سه قرن نخست هجری قمری و حتا تا چند قرن بعد از این دوره نیز بسیار مشهود است. همین نقشه ها نشان می دهند که به عنوان مثال طبرستان یعنی شرق رودخانه ی چالوس که از نظر فاصله و شرایط زیست جغرافیایی نزدیکترین پهنه با گیلان بوده با مراکز شهری متعدد و با جزئیات بسیار دقیق در همین نقشه ها انعکاس وسیعی یافته است.
قران در طول تاریخ بر مطالعات خاورشناسان، اصل مسلم و بدیهیای سایه افکنده است، اینکه قرآن از طرف خداوند نیست، بلکه از طرف خود محمد است؛ تمام همّ و تلاششان این بوده است که رابطهای وهمی و یا موضوعی بین قرآن و کتاب مقدس به اثبات برسانند! با این سابقه باز مدعی روش علمی بیچونوچرا هستند! البته روش علمی، موضوعمحور و بیطرفی در این عرصه، الزامات معرفتی بسیاری دارد که نمیشود آنها را نادیده گرفت.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید