در اين بخش، به اين نکته خواهيم پرداخت که مجموعه امور درون يک جامعه چندفرهنگي به وسيله آنچه دموکراسي مبتني بر ديالوگ مي ناميم، به بهترين نحو اداره و رهبري مي شود. من پژوهش خود را با بحث کوتاهي درباره جوامع چندفرهنگي معاصر آغاز مي کنم و ماهيت و منطق چندفرهنگ گرايي را به مثابه جنبشي فلسفي_ سياسي بررسي خواهم کرد. سپس ماهيت و محدوديت هاي ديالوگ چندفرهنگي را تحليل خواهم کرد و مقاله را با خصلت نمايي و تبيين خصوصيت هاي دموکراسي مبتني بر ديالوگ به پايان خواهم برد.
پرسش اصلی این بحث آن است که آیا اساسا ارتباطی میان مرگ و معنا وجود دارد یا خیر و در صورت وجود، این ارتباط از چه نوعی است؟ آیا مرگ زندگی را به شکل کامل بیمعنا میکند یا در آن تاثیری دارد یا برعکس زندگی را بیمعنا میکند و اگر معنادار کند آیا شرط لازم است یا شرط کافی هم هست. اینگونه مباحث عمدتا در سنت فلسفه تحلیلی معنای زندگی مطرح شده است. اصل داستان این است که انسان موجودی میراست. به تعبیر هایدگر مرگ سه ویژگی برای ما دارد. اول اینکه مرگ، مرگ اول شخص است؛ هرچند سعی میکنیم مرگ را به شکل مرگ سوم شخص مطرح کنیم؛ درواقع بیشتر با ضمیر غایب یا دیگری از مرگ سخن میگوییم.
در پنجاه ساله اخیر در ایران مطالعات در حوزه فلسفه اسلامی شتاب بیشتری نسبت به گذشته پیدا کرده است. متنهای زیادی تصحیح شده و برخی از کتابهای فلسفی نیز به فارسی ترجمه شده است. به ویژه شناخت ما از فلسفه ملا صدرا با انتشار تقریبا کامل آثارش و نیز ترجمه و شرح نویسی بر آن بسیار بهبود یافته است. کتابهایی مانند بدایه الحکمه و نهایه الحکمه هم آخرین نمونه های متنهای درسی فلسفی است که به ویژه برای شناخت یک دوره فلسفه اسلامی بسیار با اهمیت قلمداد می شوند. در این میان خاصتاً در این سی سال اخیر همتی وجود داشته برای انتشار تقریرات و یا صورت مکتوب جلسات درسهای فلسفه، به ویژه درسهایی که در حول و حوش متنهای فلسفه صدرایی مانند شرح منظومه در قم و تهران ارائه می شده و یا همینک در جریان است.
این نوشتار، یادی است از آن عالم فقید و نگاهی است اجمالی به اهم فعالیتهای بنیاد طباطبایی؛ مؤسسهای علمی و پژوهشی در شهر مقدس قم که براساس میراث علمی سیدعبدالعزیز طباطبایی تأسیس گردیده و محور فعالیتهایش احیای متون شیعی و آثار کهن مرتبط با میراث معرفتی اهلبیت(ع) است.
پرسش از راز برتري حكمت صدرا و تفوق آن بر ساير نحلههاي فلسفي، سؤالي است اساسي در حوزه فلسفه اسلامي كه ميتوان آن را با تكيه بر روششناسي ملاصدرا پاسخ گفت. در باب روششناسي ملاصدرا مجموعاً هفت نظريه قابل گزارش است. نظريه مختار نگارنده، ملاصدرا را در برخوداري از منابع متنوع و متكثر خود، داراي يك الگوي پژوهشي ميداند كه با پيروي از آن موفق به ابداع نظريات جديد ميگردد و بدينسان نوآوريهاي فراوان وي را قابل تبيين ميداند.
خلیل ملکی نظریهپرداز سرشناس و برجسته جنبش چپ مستقل ایران در سال ۱۲۸۰ حدود پنج سال قبل از انقلاب مشروطیت در تبریز در خانوادهای بازرگان به دنیا آمد و در تیرماه سال ۱۳۴۸ در تهران درگذشت. او تحصیلات مقدماتی خود را در تبریز و اراک و تحصیلات متوسطه را در تهران در مدرسه صنعتی آلمانها به پایان برد. در سال ۱۳۰۷ در دوره پهلوی اول برای ادامه تحصیل به آلمان رفت. در آلمان ملکی با اندیشهها جدید و مکاتب نوین سیاسی و اجتماعی و اقتصادی اروپا آشنا گردید.
خلیل ملکی در سال ۱۳۱۶ همراه با گروهی که به ۵۳ نفر شهرت یافتند دستگیر، محاکمه و زندانی شد. بعضی از اعضای این گروه در مجله غیرسیاسی «دنیا» ـ که دکتر تقی ارانی منتشر میکرد ـ مقاله مینوشتند ولی بیشترشان فقط آن را میخواندند. ملکی در هنگام درس خواندن در آلمان در سالهای بحرانی ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ به سوسیال دموکراسی تمایلاتی پیدا کرده بود ولی مانند اغلب دیگر زندانیان در زندان ۵۳ نفر مارکسیست شد.
برهان دوم دکارت نیز به همین شیوه بر مبنای موضوع «تقسیمپذیری» اقامه شده است. نفس و بدن، تمایز تام دارند؛ چرا که بدن تقسیمپذیر است، در حالی که در مورد نفس هیچ تقسیمی تصور نمیتوان کرد. «واقعاً وقتی نفسْم یعنی خودم را به عنوان چیزی که میاندیشد، لحاظ میکنم، نمیتوانم اجزائی را در خود تمیز دهم، بلکه خود را چیزی واحد و تام میبینم.
عمل سیاسی به همان اندازه که تنزیه و تعالی یافته، تعابیر «دوستان» و «دشمنان» نیز مفاهیمی انتزاعی و کلی یافته است. در نظریه اشمیت معیار تقابل دوستی و دشمنی، مستقل از معاییر دیگر و از آن متمایز است. این معیارها اساساً باید تعریفی از هستیشناسی داشته باشد و بنابر این دوستی و دشمنی بر معنای خیر و شر و همچنین معنای زیبایی و زشتی غلبه دارد؛ زیرا از این معیارها نیرومندتر است. «تعریف امر سیاسی تنها با کشف و تعریف مقولات خصوصاً سیاسی ممکن است. در تقابل با قلمروهای متنوع و نسبتاً مستقل اندیشه و عمل بشری، خصوصاً اخلاق، زیباییشناسی و اقتصاد، امر سیاسی هم معیارهای خاص خودش را دارد که خودشان را به شیوهای ویژه بیان میکنند.
آنچه این جستار در پی بررسی آن است، معنای این سخن مکرر ابن سیناست که وجود عرضِ ماهیت و یا عرضی آن است. محققان همواره تلاش کرده اند این نکته را در قالب یکی از معانی عرضی در باب مقولات، ایساغوجی و یا برهان تفسیر کنند. همانطور که از اعتراضات ابن رشد بر می آید، با توجه به اینکه تعبیر معنای عرض باب مقولات برای وجود همواره برای محققان بسیار عجیب و غیر قابل قبول به نظر می رسیده است، معنای عرضی در دو باب دیگر تنها راه گریز بوده است
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید