مقاله

نتیجه جستجو برای

خداشناسی عقلی بر سه دسته مبادی تصدیقی، یعنی مبادی معرفت شناختی، زبان شناختی و هستی شناختی استوار است که مهم ترین مبنای هستی شناختی آن، قانون علیت و فروع آن است. درمجموع چهار دیدگاه در مناط نیاز به علت و به بیان دیگر، چهار تقریر از قانون علیت وجود دارد که پذیرش هر یک، نتایج خاصی در خداشناسی فلسفی در پی دارد.

( ادامه مطلب )

مباحث و نقل‌قول‌های زیادی وجود دارند که تا حد زیادی از تصویر یک هگل راست‌گرا، دولت‌‌محور و حامی استبداد و سلطنت دفاع می‌کند. این همان قرائتی است که بسیاری از مفسران (از هگلیان جوان (چپ) در مقام منتقد تا هگلیان پیر (راست) در مقام مدافع) از فلسفه سیاسی وی داشته‌اند. اما حال پرسش اصلی این است که آیا می‌توان از هگل در برابر این انتقادات دفاع کرد و تا چه میزان؟

( ادامه مطلب )

مسئله تسلسل ازجمله کهن ترین مسائل فلسفى است که ارسطو آن را مطرح کرده است. نخستین پژوهش جدى در مسئله تسلسل تنازلى را میرداماد انجام داد. تسلسل تنازلى یعنى علت در ابتداى سلسله قرار گیرد و معلول ها به انتها نرسند. میرداماد با شرایط ویژه اى که براى ابطال تسلسل تعریف مى کند، تسلسل تنازلى را محال نمى داند. وى دو شرط اجتماع عقلى معلول در علت و همسویى جهت ترتب با جهت بى نهایت بودن علت ها را در تسلسل تنازلى موجود ندیده، حکم به عدم استحاله آن مى کند. دلیل این امر آن است که میرداماد بنا بر حدوث دهرى و سرمدى، و مسبوقیت معلول به عدم فکّى خویش در علت و مبانى تقدم بالعلیه، معتقد است که این تسلسل محال نیست.

( ادامه مطلب )

آقاى ملکیان در این مقاله به نقد کتاب شناخت از دیدگاه قرآن اثر شهید بهشتى پرداخته است. به نظر ایشان، دکتر بهشتى از هشت مسأله مهم معرفت‏شناسى به چهار مسأله اشاره‏اى نکرده است و در بقیه موارد نیز صرفاً بر فهم عرفى اتکا کرده که این خود جاى نقد دارد. همچنین به نظر آقاى ملکیان حل و فصل مسائل فلسفى از طریق ارجاع به قرآن درست نیست. مسائل مطرح در کتاب همان مسائلى است که در کتاب‏هاى مارکسیستى و شبه مارکسیستى آمده است و نوعى عمل‏زدگى نیز در نحوه طرح مباحث دیده مى‏شود.

( ادامه مطلب )

اخلاق از واژه هایی بشمار می رود که تاریخ آن همزاد و همراه با آفرینش انسان است؛ زیرا انسانیت انسان با اخلاق معنا پیدا می کند. بر همین اساس است که در آموزه های دینی بالاخص معارف قرآنی به اخلاق و مؤلفه های آن به صورت ویژه پرداخته شده است. قرآن کریم به عنوان آخرین وکاملترین ذخیره ی خداوند سبحان، به مؤلفه های اخلاقی نگاه بی بدیلی داشته است.

( ادامه مطلب )

مازندران طی قرنها، در تیول طوایف و امیران مختلف بود و هر بار که پادشاهی قصد فتح آن دیار را می کرد، چاره ای جز استفاده از امیران محلی و ابقای آنان را نداشت. بدین ترتیب، مازندان هیچ گاه درست به بدنه ایران وصل نشد. این وضع حتی در باره تیمور هم که فاتح عالم لقب گرفت، صادق بود. اواخر دوره تیمور، یعنی اوائل قرن نهم هجری، کیومرث بن بیستون (807 _ 857) با زحمت تمام، بخش میانی مازندران یا به عبارت درست تر، مازندران غربی را در اختیار گرفته، در منطقه رستمدار (شامل نور و کُجور) حاکم شد. با درگذشت او، ولایتش میان فرزندانش اسکندر و کاوس (و سپس جهانگیر فرزند کاوس) تقسیم شد. از این زمان تا اوائل قرن یازدهم هجری، این منطقه در اختیار این دو خاندان بود.

( ادامه مطلب )

اگرچه مرگ و مردن در فرهنگِ غربی به لحاظِ تاریخی به شدت متأثر از فرهنگ مسیحیت بوده است، امّا امروزه شاهدِ آنیم که اکثرِ این جوامع سکولار شده‌اند. باید در نظر داشته باشیم که نقطۀ مرجعیتِ مرگ در این فرهنگ‌ها دیگر خدا نیست بلکه انسان است. به عبارتی مرگ به مثابه پایانِ زندگیِ فردی انسان به جای زندگیِ در بهشت دیده شده است. این نوشتار، در دو قسمت، به تأثیر سکولارشدن در جوامع غربی بخصوص انگلستان و سپس آمریکا خواهد پرداخت و نشان خواهد که این تغییر ماهیت چگونه بر نگرش مرگِ افراد و شیوۀ عزاداری و برگزاری مناسکِ مرگ تأثیرگذار بوده است. در روشِ پژوهشی‌ای که والتر در اینجا ارائه داده معتقد است که پیش از پرداختن به مسألۀ سکولارشدنِ مرگ و مردن بهتر است ابتدا به نظریاتِ اجتماعیِ «سکولار» پرداخته شود.

( ادامه مطلب )

یکی از مباحثی که اندیشه فیلسوفان و اندیشمندان را در غرب و شرق به خود مشغول ساخته، تعیین ارزش صدق جملات دارای لفظ لاوجود و نیز چگونگی درک محتوای معنایی این جملات می‌باشد، به طوری که هیچ فیلسوفی را نمی‌توان یافت که به این موضوع نپرداخته باشد. اما تا جایی که نگارنده مطلع است تاکنون بررسی معنی شناختی صرف، دست‌کم در زبان فارسی در قالب زبان‌شناسی درباره الفاظ لاوجود صورت نگرفته است. هدف از نگارش این مقاله طرح فرضیه‌ای تازه در زمینه چگونگی ارجاع و طبقه‌بندی الفاظ لاوجود از دیدگاه معنی‌شناسی زبانی می‌باشد. به عبارت ساده‌تر، در این مقاله کوشش خواهد شد تا فرضیه‌ای تازه در محدوده معنی‌شناسی و نیز شناخت ماهیت الفاظ لاوجود معرفی شود.

( ادامه مطلب )

اخلاق و دین از ابتدای زندگی آدمی همواره از موضوعاتی بوده­اند که نقش هدایتگری در رفتارهای وی داشته و از این جهت پیوسته در زندگی انسانی نقش تاثیرگذاری را ایفا نموده­اند. در رابطه تاریخی این دو تردیدی نیست و در هر دینی بخش قابل توجهی از متون، توصیه­ها و توجهات آن دین را مسائل و موضوعات اخلاقی تشکیل داده است. از این نظر و از منظری درون دینی اخلاق بخش جدایی ناپذیری از ادیان مختلف به حساب می­آید.

( ادامه مطلب )

تصور می‌كنم مهم‌ترین دلیل فلسفی حكیمان ما برای اثبات عالم مثال، بر قاعده امكان اشرف مبتنی است. بیشترین استناد و اشاره به این قاعده را برای نخستین بار در آثار شیخ اشراق می‌توان یافت. و البته با توجه به تأكید وافر وی بر عالم مُثُل معلقه و اشباح نوری، چنین چیزی دور از انتظار نیست. همانطور كه ملاصدرا نیز اشعار دارد،‌سهروردی در همه آثارش به این قاعده توجه جدی نشان داده است. نه فقط در آثار مبسوطش مانند مطارحات،‌تلویحات،‌حكمه‌الاشراق،‌ بلكه در رساله‌های مختصری چون الواح عمادیه،‌هیاكل النور و پرتونامه،‌ این «قاعده» را برای اثبات عقول، ‌مُثُل نوریه، ‌ارباب انواع و مانند آن به كار بسته است.

( ادامه مطلب )

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: