مکتب بغداد مکتب بین المللی عباسی که اولین مکتب نگارگری جهان اسلام است و به سده های اولیه هجری و دوران خلافت عباسیان گفته میشود. مکتب بغداد یا مکتب عباسی را نمیتوان مکتبی ایرانی نامید چراکه از یک سو زیر تأثیر هنر بیزانس و از سویی دیگر در استیلای هنر ایرانی (ساسانی) است. از این روی این مکتب را مکتب بینالمللی نیز گفتهاند.
تصحیح متون کهن ادب و فرهنگ در هر زبانْ پایهای استوار برای شناخت روشنتر و فراگیرتر از آن زبان و فرهنگ فراهم میآورد و پژوهشگران را در دیگر رشتههای وابسته به زبان و فرهنگ تاریخی یک سرزمین یاریرسان میشود.
مفهوم شهروندی در سالهای منتهی به انقلاب مشروطه مورد توجه قرار گرفت و مقصود از آن عمدتاً این بود که مردم حق دارند به عنوان عضو جامعه خواسته های مشروع و پذیرفته شده ای را از حکومت طلب کرده و برای مطالبه آن بکوشند. تبدیل رعیت به شهروند در انقلاب مشروطه؛ گام مثبتی بود که نیمه کاره ماند. انقلاب مشروطه به عنوان یکی از مهمترین تحولات سیاسی- اجتماعی تاریخ معاصر ایران توانست خواسته های به حاشیه رانده شده ایرانیان را پس از مدتها به متن آورد. خواسته هایی همچون برخورداری از حقوق شهروندی که البته به واسطه ثابت ماندن ساخت قدرت محقق نشد.
سخن از آنکه زیباییشناسی جایگاه اثباتشدهای در فلسفهی اسلامی داشته، سخن گزافه و مبالغهانگیزی نیست. با توجه به آستان تاریخی فهم فلسفی از معرفت در تمدن اسلامی و وجود سه نگرش اساسی در باور اندیشمندان مسلمان، آن هم در نحوهی بیان اتفاقات جاریه در هستی، بهانهی بجایی شد تا سخنان مغفولماندهی سه تن از سردمداران تفکر اسلامی اعصار گذشته را با نگاهی تطابقی به مباحثی همچون ماهیت زیبایی، خلقت زیبایی، عالم خیال، عارف و هنرمند به ضیافت تحقیق بنشینیم؛ مراد از این سه مسلمان فیلسوف، «شیخالرئیس ابنسینا»، «شیخالشهید سهروردی» و «صدرالمتألهین ملاصدرا» است.
مقاله های «پیکاسو» و «اولیس» نوشته ی جیمز جویس، از کتاب *روح انسان،هنر و ادبیات* جلد 16 مجموعه ی آثار یونگ رگزیده شده است. در مقدمه ی مقاله ی * ادبیات و روانشناسی* در همین مجموعه، چنین می خوانیم: «پدیدار شناسی روان چنان در صور و معانی رنگین است که امکان انعکاس آن تنها در یک آیینه میسر نیست و از آنجا که روان در تمامی فعالیت های ذهن آدمی جلوه گر است، روانشناس موظف است که با جلوه ها و نمود های گوناگون آن آشنا شود.
آنچه بر حسب ظاهر، از این بیت استنباط میشود، این است که مولانا دو کس را قادر به تفسیر معانی آیات قرآنی دانسته است؛ نخست خود قرآن کریم که در مصرع اول نیز بدان اشاره میکند و در این راستا، ذهن را به سمت سخن قدما میبرد. آنجا که میگفتند: «بخشی از قرآن بخش دیگری از آن را تفسیر میکند.» جالب این است که این سخن اختصاص به قرآن ندارد. هر کتابی و متنی چه مقدس و چه غیرمقدس، عرفانی، الهیاتی، فلسفی و... همه متون از آن حیث که «متن» هستند، تفسیرشان از رهگذر تفسیر بخشهای دیگری از آن میسر میشود.
کتاب هابرماس و روشنفکران ایرانی پس از ۱۰ سال ممنوعیت انتشار بالاخره به همت طرح نقد به چاپ رسید[۱] و نتیجهی تلاش نویسندگان کتاب (علی پایا و محمدامین قانعیراد) برای شناخت نسبت اندیشهی ۱۶ نفر از روشنفکران ایرانی با آرا و افکار هابرماس در دسترس خوانندگان علاقهمند قرار گرفت. روشنفکران و اندیشهورزان مورد مصاحبه در این کتاب را میتوان در سه دسته قرار داد: حلقهی مرکز تحقیقات استراتژیک، حلقهی ارغنون و روشنفکران ایرانی مقیم خارج.
آیا ترجمه ادبی پدید آوردن مستقل است یا،حداکثربازسازی وفادارانه؟ و آیا مترجم هنرمند است یا صنعتگر؟ عمر این بحث به قدمت حرفه ترجمه است.کسی که در این موضوع روشنتر از دیگران اندیشه کرده است،یری لوی دانشمند چک است. او بر این عقیده است که ترجمه را باید به منزله هنر برگرداندن در نظر گرفت،مانند هنر موسیقیدان یا بازیگر. نوازنده ارکستر تا جایی که امکان دارد اثر را از زبانی،که همان خط موسیقی باشد،به زبانی دیگر،یعنی ماده صوتی«برمی گرداند».
جریان های معنا شناسی معاصر را میتوان به دوره متقدم و دوره متاخر تقسیم کرد. در دوره متقدم که جریان های معنا شناسی، خصوصا در اروپای غربی،متاثر از دیدگاه های سوسور است، مکاتب معرفی شده عمدتا در تکمیل دیدگاه های او حرکت کرده اند. در حوزه اروپای مرکزی، جریان های برخاسته از فرانسه و دانمارک و حوزه آلمانی زبان و کشورهایی که تحت عنوان کشورهای اروپای شرقی شناخته می شوند،به همراه اشاره به حرکت های مختصری که در روسیه انجام شده بود، مورد توجه قرار گرفته اند.جریان های حوزه آلمانی زبان و کشورهای اروپای شرقی کمتر شناخته شده اند.
لازم میدانم در این جلسه در خصوص اهمیّت فلسفۀ حقوق و جریانهای مختلفی که در ذیل این بحث در قرن بیستم مطرح شدند نکاتی را عرض کنم. در مباحث نظری، نطفۀ اوّلین و شاید بتوان گفت مهمترین بحثها در این مورد در آلمان بسته شد. همانطور که مورّخین ذکر کردهاند، آلمان در ابتدای قرن بیستم از سویی دچار بحرانی درونی شد و از سویی دیگر از بانیان و مسبّبان جنگ جهانی اول (۱۹۱۴-۱۹۱۸) گشت، و کشتارهای عظیمی در اروپا خصوصاً فرانسه به همین سبب اتّفاق افتاد.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید