پس از بیرون راندن پرتغالی ها از منطقه توسط شاه عباس، برای مدتی نسبتا طولانی، بحرین در سایه حکومت صفوی، آرام و رو به رشد بود، اما به دنبال حمله خوارج عمان به آن، بحرین آسیب جدی دید. بسیاری از ساکنان آن از جمله علما به منطقه قطیف و شماری به ایران رفتند.
شادروان دکتر علی شریعتی درباره حادثه عاشورا و کربلا سخنان ارزشمندی را به صورت سلسله سخنرانی و مباحث درس و بحث به یادگار گذاشته، بهویژه مطالب مکتوبشده «تشیع علوی و تشیع صفوی» که منبعی ارزنده و تطبیقی است. این قلم نیز همچون اکثریت قریب به اتفاق جوانان پیش از پیروزی انقلاب، از تمامی مجموعه آثار ایشان بهرهمند بوده است. مطالب تقریری و تطبیقی دکتر شریعتی نکاتی مهم از آرا و عقاید و اندیشه اسلامی را شاید برای نخستین بار با مباحث مشابه در حوزه تفکر غربی تحلیل و ارائه نموده است و پس از وی، این شیوه مورد استناد و استقبال بسیاری قرار گرفته است که فضیلت پیشروی با آن شادروان است.
از روز سوم محرم به بعد، کوفیان گروه گروه به سپاه عمر بن سعد میپیوستند. برخی مورخان، تعداد نفرات سپاه کوفه را بالغ بر 18 هزار تن نوشتهاند، حال آنکه تعداد یاران امامحسین(ع)، کمتر از 120 نفر بود. پسر سعد که نمیتوانست از خیر امارت ری بگذرد، ننگ جنگ با فرزند رسولخدا(ص) را پذیرفت. عُمَر، میدانست که در صورت عدم تمکین در برابر خواست ابنزیاد، هم امارت کوفه را از دست میدهد و هم، فرماندهی سپاه اموی را. روز هفتم محرم بود که نامهای دیگر از عبیدا... به دست پسر سعد رسید.
بیژن عبدالکریمی، مؤلف کتاب «شریعتی و تفکر آینده ما»، از مرحوم دکتر شریعتی تمجیدها، تحسینها و ستایشهایی واقعاً غلوآمیز کرده است؛ گویی شریعتی همهچیز و همهکس تاریخ ماست. شریعتی مقام و جایگاه خویش را در تاریخ معاصر ما دارد، همچنان آثارش خوانده میشود و دوستدارانی صمیمی دارد و واقعا چنان نیست که مؤلف پنداشته است که بهزعم عده کثیری «سخنگفتن از شریعتی امری مشمئزکننده و تهوعآور»١ است. در این مقال، مقصود طرح ملاحظاتی درباره پارهای از آرای مؤلف درباره شریعتی است
واقعه عاشورا یکی از حوادث مهم قرن نخست تاریخ اسلام است. مسلمانان 51 سال پس از وفات پیامبر(ص) نوه او را به شکل بیسابقهای به شهادت می رسانند. هرچند پس از این واقعه پشیمانیها و بعدتر، نهضتهایی برای خونخواهی آغاز شد، اما در هنگامه ای که فرزند رسول خدا نیازمند نصرت پیروان جدش بود، خود را درمیان اندک یاران وفادار خود تنها یافت. تحلیل چرایی این حادثه و پیامدهای آن و درسآموزی از آن در متن توجه مورخان و دانشمندان بوده است. باید بیندیشیم که مسلمانان در این سال چگونه وضعیتی داشتند که به کشته شدن فرزند پیامبر بدین شکل تن دادند.
امام علی (ع) در نهجالبلاغه میفرمایند:«لا تترکوا الامر بالمعروف و النهی عن المنکر فیولی علیکم شرارکم ثم تدعون فلا یستجاب لکم»: امر به معروف و نهی از منکر را ترک نکنید، که اگر ترک کنید اشرار، حاکمیت شما را قبضه خواهند کرد و آنگاه از خدا دفع شر آنها را میخواهید ولی این خواسته شما برآورده نمیشود. از این حدیث برمیآید که یکی از اهداف مهم امربه معروف و نهی از منکر، جلوگیری از به قدرت رسیدن اشرار است. یعنی انسان صالح موظف است نگذارد افراد شرور بر سرنوشت جامعه مسلط شوند و امر به معروف و نهی از منکر هم، چه به صورت زبانی باشد و چه به هر صورت دیگر، در راستای انجام همین وظیفه است
شاهکارهای شاعرانه حاصل تجلی صادقانه اندیشه، تجربه و عاطفه هنرمندی است که با تخیل خود بیانی زیبا و موسیقایی را به جامعه همزبان تقدیم میکند. خاقانی شاعری خلوتگزین و گوشهنشین نبود که تمام انگیزههای شاعری خود را از درون بکاود و از دنیای آفاقی و قدرتهای روزگار خود برکنار بماند. نمایش تجربههای این هنرمند با جلوهگری بیپروای عواطفش در شعرهایی ماندگار شده است که با ترکیبهای خیالیِ بدیع و تازهای تزیین شدهاند.
جنبش مذهبی اسماعیلیه برای اولین بار در نیمه دوم قرن سوم بر صحنه تاریخ اسلام ظاهر شد.و با سرعتی بس شگفتانگیز گسترش یافت.مرکز این فرقه ابتدا در خوزستان، جنوب غربی ایران بود، و مبلغان اسماعیلی پیام خود را به سرتاسر جهان اسلام، از ماوراءالنهر و رود سند گرفته تا«مغرب»*رساندند. شمار تازهکیشان اسماعیلی در شرق عربستان، یمن و در شرق«مغرب»آن قدر، افزایش یافت که توانستند تحت حاکمیت امام منتظر به تشکیل جماعات سیاسی خود همت گمارند
شناخت انسان و تحلیل رفتار او از دیدگاه های گوناگون مورد توجه صاحبان فکر و اندیشه بوده است. هر یک از متفکران بنابر مشرب فکری خود، که گرایشی به فلسفه و حکمت یا تصوف و عرفان یا دین و مذهب و یا ادب و هنر داشته اند، به گونه ای انسان و جلوات اندیشه و اخلاق و رفتار او را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و شیوه هایی را برای سوق دادن آدمی به سعادت دنیوی و اخروی و رهایی او از مفاسد و شرور به کار گرفته اند.
و این است کیفر سهمگین خدمت به انسان[۳] جهان پر از خدایان بیمناک است؛[۴] کارمایههایی هستند که از تعادل و توازنشان کیهان پدید میآید و چون هر حادثه و اقتداری به فرمان آنان روی میدهد و سررشتۀ هر کاری در دست ایشان است، با کسانی که در برابرشان قد میافرازند، سنگدلانه و آشتیناپذیر، مطلقالعنان و از روی نیشخند و زهرخند درگیر میشوند و همۀ نداها و فراخوانهای نوین زندگی را در هم میکوبند، سر به فرمان هیچ حکمی نمیسایند، خنده و شادمانی در قلمرو آنها برای انسان مقدر نشده است؛ آگاهی، مرگ در پی دارد و امید بیهوده است.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید