تحمل بارزترین مصداق مدارا و محور و پیام اصلی آن است تا آنجا که میتوان گفت تمام مظاهر و جوانب مختلف مدارا، ناگزیر به گونهای بدان بازمیگردد. تحمل جلوههای متفاوتی دارد و به صورتهای گوناگونی ظاهر میشود. از این رو جای آن دارد که نظر خواجة شیراز در این باره به تفصیل و تحت عنوانهایی جداگانه بررسی شود:
تامس نیگل (Thomas Nagel) از نویسندگان و اندیشمندانی است که در مقام استاد فلسفه و حقوق دانشگاه نیویورک، در زمینه فلسفه اخلاق، فلسفه سیاسی و معرفتشناسی پژوهشهای وسیعی انجام داده و آثارش در غرب و بهخصوص محافل دانشگاهی و روشنفکری، محل بحث و بررسی و مداقه است.
یک شاخۀ مهم از آثار تاریخی، سندها و آثار بازمانده از حیات و ممات و روابط و تجارت و قبالجات و ودایع میان مردم بوده و هست. تاریخ اجتماعی و اقتصادی، که در مکتب آنال و تاریخنگاری جدید متمرکز شده، از تاریخنگاری سیاسی ـ نظامی، فتوحات و تغییر موازنههای سیاسی فاصله میگیرد تا بتواند تصویری عینی و عمیق از حیات مردم و طبقات اجتماعی ارائه کند. تاریخ، بیانگر زندگی نیاکان ماست و نیاکان فقط امرا و پادشاهان نبودهاند، بلکه مردمان کوچه و بازار، شهرها و روستاها، عشایر و مهاجران، و سرانجام ابداعگران گمنامی هستند که در گوشه و کنار جهان آمده و آرمیده و کوشیده و زیستهاند، و بیآنکه نامی، حتی بر گوری باقی بگذارند، این جهان پراضطراب را ترک کرده و گذشتهاند.
ريشه ثلاثی«ذ ک ر» به عنوان يکی از ريشههای پرکاربرد در قرآن کريم، از دو طيف کاربرد برخوردار است؛ طيف نخست با محوريت واژۀ «ذِکـْر» به معنای ياد کردن، و طيف دوم با محوريت واژۀ «ذَکَر» به معنای نر و نرينگی. واژۀ ذِکر در قرآن 76 مورد کاربرد دارد و بيشتر از 200 مورد هم مشتقات آن به کار رفته است. واژۀ ذَکَر نيز 14 مورد کاربرد مستقيم دارد و 4 مورد کاربرد همخانوادههای آن ديده میشود.
وقتی تبارشناسی یک مفهوم را دنبال میکنیم، پرده از شیوههای متفاوتی برمیداریم که شاید در روزگاری پیشتر مورد استفاده قرار گرفته باشند. از این رهگذر، خود را به اسباب تأمل موشکافانهای مجهز میکنیم که دریابیم آن مفهوم درحالحاضر چگونه درک میشود.
ایرانزمین در طول تاریخ سرافراز خود، سخنوران سترگ و نامور بسیاری به خود دیده است؛ اما بیگمان هیچیک از نظر نفوذ کلام و تسخیر قلوب و کسب شهرت و محبوبیت ـ چه در مقیاس ملی و چه در سطح جهانی ـ به مرتبه و منزلت حافظ نایل نشدهاند. در تأیید این مدعا کافی است به نمونههایی از انبوه القاب، عناوین و اوصافی که حافظپژوهان و شیفتگان خواجه شیراز در مقام تجلیل و تحسین او به کار بردهاند نظری بیفکنیم:
میبینیم چگونه با تکیه بر این تضاد بریدگی مورد بحث معنا مییابد و همگام با آن حسی که حاکی از شناخت زیبایی در شعر است، ما را غافلگیر میکند. آنچه در آغاز چالهای در متن روایت به نظر میرسید، اکنون عنصر معنابخشی است که از پیوند دادن دو تجربۀ متضاد هستی سرچشمه میگیرد.
اجلاس فرانکوفونی در تاریخ ٢٠ مهرماه در ارمنستان برگزار شد و بار دیگر اذهان ایرانیان را متوجه آینده و سرنوشت زبان فارسی کرد. از قریب سه هزار زبان در آفریقای 100 سال پیش، بیش از 2500 زبان ظرف این یک قرن از بین رفته اند. می گویند تا کمتر از 100 سال دیگر ممکن است بسیاری از زبان ها از جمله فارسی از صفحه روزگار محو شود!
گفت حافظ آشنایان در مقام حیرتند دور نبود گر نشیند خسته و مسکین غریب در مقدمه نخستین دیوان حافظ، محتمل جمع آوری شده توسط محمد گلندام یا به تعبیر سودی یکی از احباب (دوستان) او، نویسنده حافظ را چنین معرفی میکند:
ژول ریشار معروف به موسیو ریشارخان در سال ۱۸۱۶ در فرانسه و در خانواده ای یهودی متولد شد، بعدها ریشار سه سال در انگلستان اقامت داشته وعلاوه بر فرا گرفتن زبان انگلیسی با مقدمات پزشکی نیز آشنا شده بود . وی در سال ۱۲۶۰ه.ق(۱۸۴۸ میلادی) وارد تهران شد. و در خانه مادام عباس فرانسوی سکونت کرد.ریشار در یادداشتهای خودش می نویسد:
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید