مقالات

نمایش تا از مورد
نتیجه جستجو برای :
  • اصل صحت | اَصْلِ صِحَّت، قاعده‌ای عقلی که به‌طور معمول افعال افراد را در رعایت مصالح جمعی صحیح می‌انگارد، مگر آنکه فساد آنها معلوم شود.
  • زمام | زِمام، دیوانی مستقل و نیز یکی از دوایر هریک از دیوانها، که رشتۀ اصلی آن دیوان یا دوایر دیگر را در دست دارد.
  • زلزله |
  • زمان | زَمان، مفهومی در طبیعیات و از عوارض جسم و حرکت. فیلسوفان و دانشمندان در چیستی و تعریف، و حتى در واقعیت زمان اختلاف دارند، زیرا زمان به هیچ‌یک از حواس پنج‌گانه درک نمی‌شود و درعین‌حال ملازم همۀ ادراکات است. زمان نسبتی نیز با دهر (ه‍ م) و سرمد دارد که ساحت بی‌زمانی است و غالباً آنها را در سلسله‌مراتب عالم در طو...
  • اصل حاکمیت قانون | اَصْلِ حاکِمیّتِ قانون، حاکمیت قانون ازجمله آرمانهای نظام سیاسی و اصول مکتب دستورگرایی است که به‌لحاظ تاریخی پیشینه در یونان باستان دارد. در آغاز برای بیان این مفهوم از واژۀ «ایزونومیا» استفاده می‌شد که معنای آن برابری در برابر قانون بدون توجه به ویژگیهای فردی بود. سپس این واژه به صورت «ایزونومی» به کار رفت ک...
  • اصل شخصی بودن مجازاتها | اَصْلِ شَخْصی بودَنِ مُجازاتها، از اصول اساسی حاکم بر مجازات که اِعمال هرگونه پاسخ کیفری در قبال عمل مجرمانه را فقط نسبت به شخصی که مرتکب جرم شده، جایز می‌داند. این اصل در ادبیات حقوق بین‌الملل به صورت «اصل مسئولیت فردی»2 تثبیت شده است. به‌رغم اینکه در برخی کاربردها، اصل شخصی بودن مجازات را در معنای «تناسب عق...
  • زمان شاه درانی |
  • زمخشری |
  • اصل سری بودن تحقیقات مقدماتی | اَصْلِ سِرّی بودَنِ تَحْقیقاتِ مُقَدَّماتی، اصلی مبنی‌بر محرمانه بودن اقدامات قانونی از سوی مقامات قضایی به منظور حفظ ادلۀ جرم و جلوگیری از فرار متهم.
  • اصل حظر | اَصْلِ حَظْر، نک‍ : اباحه.
  • زمر | زُمَر، سی‌ونهمین سورۀ قرآن کریم. این سوره دارای 8 واحد موضوعی (ركوع)، 75 (یا 73) آیه، 170‘1 كلمه و 780‘4 حرف است (نک‍ : «تنویر ... »، 1/ 385). نـام مشهور آن از دو بـار تکرار كلمۀ شاخص «زمر‌» در قرآن‌ کریم، و تنها در اين‌ سوره از قرآن برگرفته شده است که می‌تواند ناظر به ساختار خاص سورۀ یادشده با دسته‌های گوناگ...
  • زمزم | زَمْزَم، چاهی در مکۀ معظمه، در کنار رکن اسود و مقام ابراهیم (ع)، بخش شرقی مسجدالحرام در مسعى که نزد مسلمانان اهمیت والایی دارد.
  • زمهریر | زَمْهَریر، واژه‌ای قرآنی که در روایات تفسیری با مفهوم سرمای شدید، در عرض دیگر عذابهای الٰهی، در شمار سخت‌ترینِ آنها در جهنم معنا شده است. مفاهیم برآمده از این دست روایاتْ سبب شده است تا زمهریر، با همان معنایِ نوعی از عذابهای جهنمی، در اندیشه و باور دین‌مدار مسلمانان جای یابد.
  • زمین | زَمین، یکی از 8 سیارۀ منظومۀ خورشیدی. در زبان فارسی زمین افزون‌بر سیارۀ خاکی، معانی و تعابیری گوناگون، ازجمله سرزمین، سطح کرۀ خاکی، خاک، کشور، مملکت، مِلک، مُلک، تربت و جز اینها دارد و در ترکیبات مختلف، همچون زمین‌لرزه، زمین‌گیر و ایران‌زمین ( لغت‌نامه ... ) به کار می‌رود.
  • اصل تفکیک مقام تعقیب از تحقیق | اصْلِ تَفْکیکِ مَقامِ تَعْقیبْ اَزْ تَحْقیق، از اصول حاکم بر نظام دادرسی در نظام کیفری ایران.
  • رازی | رازی / râzi/ ، از گویشهای خراسان شمالی، که در شهر راز رایج است و از زیرشاخه‌های گویشهای ایرانی جنوب غربی به شمار می‌رود.
  • نطنزی | نطنزی /natanzi /، از گویشهای مرکزی ایران، متعلق به گروه شمال غربی زبانهای ایرانی نو، که در قسمت قدیمی شهر نطنز، در کوهپایۀ شرقی کوه کرکس رواج دارد. نطنزی را که در میان مردم به آن «راسّا» یا «راسّه» گفته می‌شود، به‌سبب جمعیت بسیار کم گویشورانش که بیشتر آنها نیز سالمند هستند، باید گویشی درحال زوال به شمار آورد ...
  • اصل تفکیک قوا | اَصْلِ تَفْکیکِ قُوا، از برجسته‌ترین اصول مؤثر بر قوانین اساسیِ دولتهای مدرن. این اصل در خالص‌ترین برداشت عبارت است از سرشکن کردن قدرت و حکومت میان قوای سه‌گانۀ مقننه، مجریه و قضائیه که عمدتاً با هدف جلوگیری از انباشتگی قدرت و استبداد حکومت صورت می‌گیرد.
  • اصل تخییر | اَصْلِ تَخْییر، بیان‌کنندۀ وظیفۀ عملی مکلَّف در هنگام شک میان دو الزام متقابل.
  • اصل تاثیر مرور زمان در دعوی | اَصْلِ تأثیرِ مُرورِ زَمانْ دَرْ دَعْوی، اصلی حقوقی که بنابر آن پس از گذشت مدتی قانونی از زمان استحقاق مطالبۀ حقی توسط مدعی و عدم اقدام قانونی از سوی او، دیگر دعوی وی شنیده نمی‌شود یا اینکه بعد از گذشت مهلت قانونی از آخرین اقدام مدعی در پرونده، دعوی اقامه شدۀ وی ساقط می‌گردد.
  • سرخی | سرخی / sorxi/ ، گویشی از گروه زبانهای غربی ـ جنوبی، رایج در منطقۀ کوهمره سرخی، از دهستانهای شهرستان شیراز. گویشوران سرخی در روستاهایی چون بَگدانه، رُمقان، شوراب و سیاخ ساكن‌اند (حسام‌پور، 16).
  • آبادان، موزه | آبادان، موزه \mūze-ye, ābādān\، موزه‌ای در شهر آبادان، ویژۀ باستان‌شناسی و مردم‌شناسی.
  • راجی | راجی \râji\، یا گویش دلیجان، متعلق به شاخۀ مرکزی از دستۀ زبانهای ایرانی شمال غربی. زبانهای مرکزی در ناحیۀ مرکزی ایران رواج دارند و خود به چند گروه کوچک‌تر تقسیم می‌شوند: منطقۀ کاشان (راجی)، منطقۀ اصفهان، گبری (زردشتیان یزد)، نائینی، نطنزی، سمنانی، خوری و لهجه‌های نقاط شمالی تهران (اُرانسکی، 319-320؛ مدنی، 7)....
  • اصل بی طرفی قاضی | اَصْلِ بی‌طَرَفیِ قاضی، نک‍ : رد دادرس.
  • اصل برابری در مقابل قانون | اَصْلِ بَرابَری دَرْ مُقابِلِ قانون، برابری در کنار مفهوم عدالت از آرمانهای دیرین انسان است و ادیان و به‌ویژه دین اسلام همواره برآن تأکید نموده‌اند. شاید مهم‌ترین وجه دین اسلام و دعوت پیامبر اکرم (ص) برای مردم شبه‌جزیرۀ عربستان و سپس کلیۀ مردم آن عصر که با این دین آسمانی روبه‌رو شدند، عدالت فراگیر در تمامی اح...
  • اصل انفصال قوا | اَصْلِ اِنْفِصالِ قُوا، نک‍ : اصلِ تفکیک قوا.
  • اصل انتقال حقوق | اَصْلِ اِنْتِقالِ حُقوق، نک‍ : حق.
  • اصل امضایی بودن احکام معاملات | اَصْلِ اِمْضایی بودَنِ اَحْکامِ مُعامِلات، نک‍ : احکام.
  • اصل آزادی دریا | اَصْلِ آزادیِ دَرْیا، نک‍ : دریایِ آزاد.
  • اصل | اَصْل، اصلاحی بنیادین در دانش حقوق. اصل واژه‌ای عربی است و به گفته ابن‌فارس (ذیل واژه) در 3 معنای بنیاد و مبنای چیزها، مار (حیوان) و ابتدای روز به کار‌ رفته است. اصل در فارسی معانی مانند بُن، پِی، بنیاد، ریشه، بیخ، بخش زیرین هر چیز، خاستگاه و قاعده و قانون دارد ( لغت‌نامه). اصل در دانشهای مختلف مانند فلسفه و ...
  • اشیاء پیدا شده | اَشْیاءِ پِیْدا شُدِه، یا لُقطه، اموالی مملوک که بدون متصرف یافت شوند.
  • اشخاص حقیقی و حقوقی | اَشْخاصِ حَقیقی وَ حُقوقی، افراد بشر و ماهیت اعتباری تشکیل شده توسط افراد بشر که جملگی مستقلاً طرف حق و تکلیف قرار می‌گیرند.
  • سدهی | سدهی / sedehi/ ، از گویشهای مرکزی ایران (متعلق به گروه زبانهای ایرانی شمال غربی)، که در محلۀ ورنوسفادران (/ varnusfɒderɒn/ ، به گویش محلی،/ benesfoʔun/ ) خمینی‌شهر رواج دارد.
  • اشتباه قاضی | اِشْتِباهِ قاضی، اصطلاحی مربوط به خطا و اشتباه قاضی برخلاف شرع مبین در صدور حکم دعوی و دیگر امور محول شده به او.
  • اشتباه | اِشْتِباه، اصطلاحی فقهی ـ حقوقی، به معنای پنداری نادرست از واقعیت یا تصوری خلافِ واقع. اشتباه از نظر تاریخی و در قالب نظریه‌ای مستقل در متون فقهی مطرح نشده است. گرچه با تدقیق در آرا و نظرات فقها آشکار می‌شود که شرایط و آثار اشتباه به روشنی در مسائل مدنی و کیفری ذکر شده است (نظری، 55).
  • اشاعه | اِشاعه (مالِ مُشاع)، نک‍ : اموال.
  • اسیر جنگی | اَسیرِ جَنْگی، فردی نظامی یا مسلح که در نبرد، به‌ دست نیروهای دشمن افتاده باشد. براساس بند 1 مادۀ 43 پروتکل الحاقی شم‍ 1 (مورخ 12 دسامبر 1977 م/ 22 آذر 1356 ش) به معاهدۀ ژنو (مورخ 12 اوت 1949 م/ 22 مرداد 1328 ش) قاعدۀ واحد برای شناختن اسیران جنگی در مخاصمات مسلحانۀ بین‌المللی چنین است: همۀ نیروها، گروهها و وا...
  • اسیدپاشی | اَسیدْپاشی، جرمی که در آن با ترکیبی از نوعی مادۀ شیمیایی اقدام به جرح یا قتل دیگری صورت گیرد. تعبیر اسیدپاشی در 1879 م در فرانسه و پس از 16 موردِ پیاپی ارتکاب این عمل، برای نخستین‌بار از سوی جراید مورد استفاده قرار گرفت (ولش، 22).
  • اسناد قرضه | اَسْنادِ قَرْضِه، نک‍ : اوراقِ قرضه.
  • اسناد | اَسْناد، یا اوراقِ تِجاری، در روابط تجاری اسناد و اوراق متعدد و متنوعی رایج است که هرکدام کاربردهای اقتصادی و آثار حقوقی خاص خود را دارند. این اسناد و اوراق را می‌توان بنابر برخی اشتراکات طبقه‌بندی و دسته‌بندی کرد. به این معنا اصطلاح اسناد یا اوراق تجاری، در دو مفهوم عام و خاص به کار می‌رود.
  • اسم تجاری | اِسْمِ تِجاری، یا اسم تجارتی، عنوانی در حقوق تجارت که تاجر آن را برای تمایز مؤسسۀ تجاری خود از دیگر مؤسسات تجاری برمی‌گزیند. معمولاً اعتبار یک مؤسسۀ تجاری بستگی به اسم تجاری آن دارد. در قوانین ایران تعریفی از اسم تجارتی نشده است. شاید قانون‌گذار مفهوم اسم تجاری را امری بدیهی و روشن فرض کرده، ازاین‌رو صرفاً به...
  • اسلحه | اسْلَحِه، نک‍ : سلاح.
  • اسکناس | اِسْکِناس، نک‍ : پول.
  • اسقاط کافه خیارات | اِسْقاطِ کافِۀ خیارات، نک‍ : خیارات.
  • اسقاط | اِسْقاط، اصطلاح فقهی و حقوقی به معنای صرف‌نظر کردن صاحب حق از حق خود. اسقاط از مادۀ سقط به معنای افتادن، الغا، ایقاع (ابن‌منظور، فیروزآبادی، راغب، ذیل واژه) و در اصطلاح فقهی به معنای صرف‌نظر کردن مالکیت یا حقی از خود (اصالتاً) است. به عبارت دیگر هدف اولیه از انجام این عمل حقوقی، ازالۀ مالکیت یا حقی از خود است...
  • استیناف | اِسْتیناف، نک‍ : تجدیِدنظر.
  • استیفا | اِسْتیفا، بهره‌مندی از عمل یا منفعت مالِ غیر بدون عقد قرارداد و توافق. استیفا مصدر باب استفعال از ریشۀ «وفی» به معنای به‌جای آوردن، تمام فراگرفتن و تمام گرفتن است. همچنین استیفای حق یا مالِ خود از کسی به معنای گرفتن تمام مال یا حق خویش از او ست ( لغت‌نامه). استیفا در اصطلاح عبارت است از بهره‌مندی از عمل یا من...
  • استنکاف | اِسْتِنْکافْ، اصطلاحی حقوقی در معنای خودداری مقام قضایی، به‌‌رغم وظیفۀ قانونی، از رسیدگی به شکایات و تظلماتی که براساس قانون نزد او برده شده است. این عمل جرم و برابر مادۀ 597 قانون مجازات اسلامی، مصوب 1375 ش، مجازات دارد. چنین شخصی در اصطلاح حقوقی، «مستنکف از احقاق حق» شناخته می‌شود.
  • استنطاق | اِسْتِنْطاق، نک‍ : بازجویی.
  • استنباط | اِسْتِنْباطْ، استخراج حکم با استفاده از چهارچوبی روشمند.

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: