ایران سرزمین كهنی است كه تاریخی كهن و طولانی دارد اما همه كشورها مثل ایران زمین صاحب تاریخ كهن و ملی نیستند. من صحبتم را با تاكید بر نكته تاریخ ملی و اهمیت آن آغاز میكنم. در اینجا هم چندین بار گفته شده كه تاریخ نوشته شده تاریخ ملی ما است. به نظرم تاریخ ملی داشتن مساله مهمی است چرا كه یك ملت میتواند تاریخ بنویسد اما باید گفت كه خیلی از كشورها مانند ایران نه تاریخ دارند و نه ملت. معمولا گفته میشود كه در تاریخ فلسفه هگل نیز آمده و در ایران نیز ترجمه شده تاریخ جهانی با ایران كوروش آغاز میشود، چرا كه كوروش نخستین بار دولت را با معنای دقیق امروزی آن درست كرد. اما اصطلاح مهمی كه هگل به كار میبرد كلمه رایش است. هگل معتقد است كه ایران یك امپراتوری عظیم و رایش بود.
ایران اسلامی با پیشینه تمدنی غنی و سرشار از افتخارات و حماسهآفرینیهای تاریخساز، نهتنها در معرفی و عرضه خود به جهانیان گامهای اساسی و حركتهای مؤثری برنداشته بلكه در شناساندن این سرزمین پرعظمت به نسلهای جدید خود هم نقصهایی داشته است. در اغلب كشورهای پیشرفته و حتی در بسیاری از كشورهای درحالتوسعه، آشنایی با تاریخ و هویت یك ملت به صورت الزام آموزشی مورد تأكید و توجه مسئولان است و تعلیم تاریخ در مدرسه و دانشگاه امری مهم تلقی میشود. این مسئله در كشور ما هم باید جدیتر گرفته شود و آموزش تاریخ و آشنایی نسل جوان و آینده كشور با پیشینه و عقبه تاریخی خود در تراز بالاتری از آنچه امروز در سیستمهای آموزشی كشور جاری است، قرار بگیرد.
چنین که پیداست در بین رویکردهای نظریه ادبی معاصر، «تاریخیگرایی جدید» در قیاس با نحلههایی مثل «ساختارگرایی»، «پساساختارگرایی»، و «ساختارشکنی» در عرصه نقد ادبیات ایران و در کارنامه منتقدان فارسینویس از اقبال کمتری برخوردار بوده است. تاریخ ادبیات در ایران همچنان از موازین تاریخنگاری سنتی تبعیت میکند. مضافا این که در صد سال اخیر با پدیده جدیدی مواجه بودهایم که شاید بتوان از آن با نام «ادبیات تاریخی» یاد کرد.
هویت، بنیاد هستیِ فردی، اجتماعی و ملی است. هستیِ بدون هویت، بیمعناست. من بارها از هویت ملی و تشبیه آن به مثلث سخن گفتهام و گفتهام که مثلث هویت نیز، چونان هر مثلثی، سه ضلع دارد: ضلع نخست که بنیادیترین ضلع این مثلث است، ضلع زبان و ادب ملی است که بدون آن، هویت ملی معنا ندارد. زبان ملی ما، زبان فارسی است که اساس هویت ماست. اگر به هجوم سنجیده و حسابشده و برنامهریزیشده دشمنان هویت ما به زبان و ادب فارسی توجه کنیم و در شیوههایشان تأمّل کنیم، به زبان و ادب ملی خود پی میبریم و اینگونه نسبت به آن بیاعتنا نمیمانیم و آنجا که باید به میدان آییم از خود سلب مسئولیت نمیکنیم و به تعبیر بچههای «بیخیالِ» امروز نمیگوییم: «بیخیال»!؛ بلکه همه فکر و خیال خود را متوجه این زبان و دفاع از آن میکنیم و به سهم خود در حفظ و حراست آن میکوشیم که به قول مارتین هایدگر، فیلسوف مشهور و معاصر آلمانی، «زبان، خانه هستی است» و هستیِ بیهویت، چنانکه گفته شد، بیمعناست.
14 سال پیش اندیشه تدوین تاریخی جامع و فراگیر از سوی آقای سیدکاظم موسویبجنوردی، سرپرست و معمار اندیشمند دایرهالمعارف بزرگ اسلامی، مطرح شد. این موضوع با اصحاب شورایعالی مرکز دایرهالمعارف به شور گذارده شد و پس از بحث و تبادلنظرهای مکرر، سرانجام تصویب شد. از همان زمان، بخش ایران باستان به دوست و همکار ارجمند اینجانب دکتر حسن رضاییباغبیدی و بخش مربوط به تاریخ دوران اسلامی ایران به دیگر همکار گرانقدر جناب آقای دکتر سیدصادق سجادی سپرده شد. تلاشهای این دو استاد گرانمایه در تدوین و تدارک تاریخ جامع ایران بینظیر بوده است. پس از مأموریت علمی آقای دکتر رضاییباغبیدی، ادامه این طرح در بخش ایران باستان به اینجانب سپرده شد.
آنچه امروز بهعنوان جوامع معاصر تجربه میکنیم، محصول هزاران سال تعامل انسان با محیط خودش است؛ مطالعه این فرایندها و نیروهای مؤثر بر آنها، وظیفه سترگ یک مورخ است. علاوهبراین، برای شناخت تاریخ هر جامعهای، ما باید از اولین دورههای تاریخی آن جامعه شروع کنیم و همچنین تکامل جهانبینی، اندیشهها، اقتصاد و ارزشهای آنها را نیز بررسی کنیم. همانطور که قابل درک است ما غالبا به تأثیرگذارترین رویدادها و اندیشههای یک جامعه علاقهمند میشویم؛ چراکه آنها عمیقترین تأثیرات را روی حافظه جمعی گذاشتهاند.
نام ایران در تاریخ همواره با حوادث و تحولات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی عجین بوده و بهراستی ایران زخمی سربلند بحرانهاست. از یورش اسکندر تا استیلای تیموریان، نهتنها هیچکدام نتوانستند ریشههای مستحکم فرهنگ و تمدن این سرزمین را از جای درآورند، بلکه خود به مدافعان فرهنگ، تمدن و زبان ایران بدل شدند و ایران و ایرانی همچنان از مدعیان برحق کهنترین تمدنهای بشری است.
«تاریخ جامع ایران» که مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی، آن را مدون کرده است، مجموعهای است که علاوه بر تاریخ سیاسی، تاریخ اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی را هم دربر میگیرد. ابتدا باید بدانیم تاریخ سیاسی بسیار مهم است و نمیتوانیم آن را کنار نهیم. چند دهه پیش بود که عدهای معتقد بودند باید از تاریخ سیاسی و شرح زندگی سلاطین و نبردها عبور کرد، اما متوجه شدند اینگونه نمیشود؛ زیرا سیاست جزئی از چارچوب تاریخ است؛ زیرا وقایع رخداده در تاریخ تا حدی در دست حاکمان و پادشاهان بوده است و نادیدهگرفتنشان معقول نیست، اما در این مجموعه این دو، تاریخ اجتماعی و سیاسی، باهم آمده است که البته کار بسیار مشکل و بینظیری است.
موضوع تاریخنگاری از فرازهای فاخر و شگفت فرهنگ و تمدن اسلامی- ایرانی است و با آنکه بسیاری از پژوهشگران و محققان، تحقیق دراینباره را مبنای همت خود قرار داده و بر گوشههای تاریک آن پرتویی از تحقیق و دانش افکندهاند، باید گفت که همچنان موضوعی دلکش و جذاب است و پرسشهای بسیاری در باب سیر تکوین آن مطرح است و سزاست که همچنان از جوانب گوناگون به آن نگریسته شود.
این اثر جدید و جامع که به کوشش مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی، به ریاست جناب آقای سیدکاظم بجنوردی، به چاپ رسیده است یقینا سهم بسزایی در درک عمیقتر تاریخ ایران و فرهنگ این سرزمین کهن خواهد داشت. از دید بنده، تاریخ جامع ایران، اثری است که میتواند یک برهه مهم تاریخی را برای پژوهشهای ما رقم بزند. ازاینروی بسیار مفتخر هستم که سهمی، هرچند کوچک، در نگارش این مجموعه داشتهام، بنابراین وظیفه خود میدانم تا از سرویراستاران این اثر، آقایان حسن رضاییباغبیدی، محمود جعفریدهقی و صادق سجادی، سپاسگزاری کنم.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید