دانشنامۀ تهران بزرگ

دانشنامۀ تهران بزرگ

آنچه امروزه تهران بزرگ خوانده می‌شود، نتیجۀ گسترش باغ ـ روستایی است کهن که نام آن نخستین بار در نام و نشان محمد بن حمّاد تهرانی رازی، از محدثان و رجال نامدار سدۀ 3 ق/ 9 م آمده است. وجود این نسبت در آن تاریخ، مبین آن است که روستای تهران دست‌کم در دو سدۀ نخستین دورۀ اسلامی، و به احتمال بسیار، پیش از آن نیز وجود داشته است. با این حال، تا پیش از حملۀ مغول، تهران به‌صورت روستایی نه‌چندان معتبر باقی بود و برپایۀ اسناد و مدارک تاریخی، روستاهای همسایۀ آن همچون دولاب، تجریش و حتى ونک نسبت به آن، دارای شهرت بیشتری بودند. یاقوت حموی در اوایل سدۀ 7 ق/13 م، تهران را روستایی بزرگ با باغهای در هم تنیده و خانه‌های زیرزمینی توصیف کرده است؛ خانه‌هایی که به نوشتۀ زکریا قزوینی بیشتر به لانه‌های موش کور شباهت داشته است. 
تهران زمانی در تاریخ اهمیت یافت که شاه تهماسب صـفـوی (سل‍ 930-984 ق/1524-1576 م)، در 961 ق/ 1554 م بر گرد آن بارویی برپا کرد. عامل اصلی توجه شاه تهماسب به تهران را باید بیش از هرچیز، موقعیت جغرافیایی این شهر به‌عنوان گذرگاهی بر سر راههای خراسان و مازندران دانست؛ زیرا یکی از نگرانیهای اصلی شاه تهماسب مسئلۀ ازبکها بود که مرتباً خراسان را آشفته، و گاه سراسر ایران را تهدید می‌کردند. سرکشیهای حکام مرعشی مازندران نیز موجب دیگر نگرانی شاه تهماسب بود. دشت ورامین و جلگۀ تهران به‌سبب گستردگی و برخورداری از آب، سبزه، درخت و کشتزار هدف مهاجمانی بود که به دنبال تأمین 
آذوقه و علوفه بودند و می‌توانستند از تهران به‌عنوان پایگاه حمله به قزوین ــ پایتخت آن روزگار صفویان ــ استفاده کنند؛ ازاین‌رو، وجود شهری محصور با برج و باروی استوار در این ناحیه به دیدۀ شاه تهماسب ضروری می‌نمود. در این صورت، تهران به شکل دژی درمی‌آمد که هم سپر دفاع از قزوین بود و هم انبار تدارکات برای لشکرکشی به مازندران و خراسان و هم پایگاهی برای مقابله با تهاجمات عثمانیها به نواحی غرب و شمال غربی ایران. 
شـاه تهمـاسب در لشکرکشیهـایش بـرای مقابلـه  بـا تهاجمات ازبکان، گاه از تهران به‌عنوان اردوگاه استفاده می‌کرد و بی‌تردید به اهمیت نظامی این شهر واقف بود؛ ازاین‌رو، به دستور او در تهران بازاری ساختند و برج و بارویی به دور آن کشیدند. این بارو درازایی در حدود یک فرسنگ ــ یعنی حدود 6 هزار گام ــ و 114 برج به شمار سوره‌های قرآن کریم و 4 دروازه داشت. 
تهران برپایۀ برج و باروی شاه تهماسبی و برحسب نام خیابانهای کنونی، از شمال به خیابان چراغ‌برق، میدان توپخانه و خیابان امام خمینی؛ از شرق به خیابان ری؛ از جنوب به خیابان مولوی؛ و از غرب با اندکی انحراف به خیابان وحدت اسلامی محدود بود. بیشتر زمینهای درون حصار تهرانِ آن زمان، پوشیده از زمینهای بایر و باغهای گسترده و کشتزار بود و مناطق مسکونی بخش کوچکی از زمینهای درون حصار را تشکیل می‌داد. 
مهم‌ترین سبب گستردگی زمینهای داخل حصار، حفاظت از منابع آب شهر بود؛ زیرا منابع آب تهران آن روزگار عبارت بودند از دو چشمه به نامهای «سرچشمۀ بالا» و «سرچشمۀ پایین» که در شمال شرقی تهرانِ آن زمان در محلۀ سرچشمۀ کنونی جاری بودند؛ و در مرکز حصار ــ جایی کـه بعـدها ارگ سلطنتـی در آن ساخته شد ــ قناتی آفتابی می‌گشت و در شمال غربی در محلۀ سنگلج نیز قناتِ آب‌پخش‌کن واقع بود. این منابع حیاتی آب بایستی در درون حصار شهر قرار می‌گرفتند تا در هنگام جنگ و حملۀ احتمالی دشمن، از ویرانی و آسیب در امان باشند. بسته‌شدن این منابع یا تغییر مسیر آنها منجر به بی‌آبی و موجب سقوط شهر می‌گردید. از سوی دیگر، سراسر نواحی غربی و شرقیِ زمینهای تهرانِ متصل به بارو پوشیده از باغ و کشتزار بود و ضرورتهای اقتصادی و جنگی ایجاب می‌کرد که باروی شهر، آنها را نیز در بر گیرد تا از آسیب دشمن در امان باشند. ...

 

 

 

 

اشتراک گذاری:

مشخصات

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: