مقالۀ تیرگان – از آقای دکتر پرویز رجبی – که با نثری زیبا و استوار، دربارۀ این جشن دیرینۀ ایران زمین، تحقیقی جالب و ارزنده به خوانندۀ شمارۀ اول داده بود، مرا بر آن داشت که این مختصر را در تتمیم فایدۀ آن به عرض خوانندگان محترم برسانم.
دیری است که باستان نگاران، اصطلاح دژنبشت فارسنامۀ ابن بلخی را از آغاز سدۀ ششم هجری، بدون تأمل در محل قرار گرفتن آن، به کار می برند، «چون زرتشت بیامد، وشتاسف، او را به ابتدا قبول نکرد و بعد از آن، او را قبول کرد، و کتاب زند آورده بود به حکمت، و بر دوازده هزار پوست دباغت کرده، نبشته بود به زر. وشتاسف، آن را قبول کرد
پرداختن به تیرگان و دیگر جشن های ایران باستان از این روی ارزشمند است و هژیر، که شناخت این جشن ها رفتار آدمی را در برگزاری آن ها مستدل می کند و به آن معنی می بخشد.
برای نوشتن درباره پرویز رجبی که نویسندگی، روزنامهنگاری، پژوهشگری و ترجمه کتابهای مهمی را در کارنامه خود دارد، میتوان به زمینههای کاری و فکری مختلف او پرداخت. اکنون که در پنجمین سالروز درگذشت او هستیم و این نوشته هم با هدف یادآوری و گرامیداشت نام اوست، بهتر آن دیدم که به دو اثر او که یکی نشریهای است که در سالهایی دور در اوایل دهه 60 مدیر و سردبیر آن بود و دیگری به کتابی که بیش از 25 سال بعد منتشر شد و به یک معنا جامعهشناسی مهاجرت است و میتواند نشانی از سیر تحول فکری او نیز باشد، اشاره کنم.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید