دوازدهمین هماندیشی حلقه نشانهشناسی تهران با موضوع «نشانهشناسی تاریخ» در مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی برگزار شد. در این هماندیشی ۱۳ مقاله ارائه شد و اساتید حوزه تاریخ و نشانه شناسی سخنانی ایراد کردند. در گزارشهای پیشین سخنان دکتر منصوربخت، محمدعلی اکبری، پاکتچی، شعیری و چند تن دیگر از اساتید ارائه گردید. گزارش پیشرو اختصاص دارد به سخنان محمد نصراوی.
ما چند گزاره را باید بپذیریم تا بتوانیم این بحث را ادامه بدهیم؛ اول اینکه ما بر این باور هستیم که نوع نگاه به دانشها و نوع صورتبندی دانشها به چگونگی مواجهۀ نشانهشناسی با موضوعاتش تأثیر میگذارد؛ بهبیاندیگر، نشانهشناسی در حال تغییر است و یک حوزۀ ایستا نیست. نشانهشناسی که ما امروز میشناسیم با آنچه که ما ۱۰۰ سال پیش میشناختیم کاملاً متفاوت است، هم موضوع آن فرق کرده و هم روش، آنچه تغییری نکرده هدف آن است که آن هم مطالعۀ دلالتپردازی است؛ به همین دلیل هم است که کماکان نشانهشناسی نشانهشناسی محسوب شود. یکی از دگرگونیهایی که باعث میشود نشانهشناسی تغییر بکند بحثهای در زمانی است؛ و نیازی نیست که بگویم ما در آغاز اسم آن را گذاشتیم نشانهشناسی، چون مطالعۀ نشانه میکردیم، اما الآن نشانه را مطالعه نمیکنیم، متن و فراتر از متن و گفتمان را مطالعه میکنیم.
دوازدهمین هماندیشی حلقه نشانهشناسی تهران با موضوع «نشانهشناسی تاریخ» در مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی برگزار شد. در این هماندیشی ۱۳ مقاله ارائه شد و اساتید حوزه تاریخ و نشانه شناسی سخنانی ایراد کردند. در گزارشهای پیشین سخنان دکتر منصوربخت، محمدعلی اکبری، پاکتچی، شعیری و چند تن دیگر از اساتید ارائه گردید. گزارش پیشرو اختصاص دارد به سخنان رامتین شهبازی که به ارتباط فرهنگ، تاریخ و ادبیات در حوزة نشانهشناسی فرهنگی پرداخت.
تبارشناختی ترجمهای از واژهی Genealogy است که من در اینجا از آن یک صفت ساختهام. بحث من این است که تا چه اندازه تبارشناسی میتواند نسبت نزدیک با نشانهشناسی تاریخی داشته باشد؛ یعنی نوع ویژهای در تاریخشناسی که به آن تبارشناسی میگویند و ارتباط آن با نشانهشناسی تاریخی چیست.
دوازدهمین هماندیشی حلقه نشانهشناسی تهران با موضوع «نشانهشناسی تاریخ» در مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی برگزار شد. در این هماندیشی ۱۳ مقاله ارائه شد و اساتید حوزه تاریخ و نشانه شناسی سخنانی ایراد کردند. در گزارشهای پیشین سخنان دکتر منصوربخت، محمدعلی اکبری، پاکتچی، شعیری، آزیتا افراشی و مرتضی بابکمعین ارائه گردید. گزارش پیشرو اختصاص دارد به سخنان محمد هاشمی که مطالعهای داشته بر درام تاریخی صادق هدایت از دیدگاه نقد تاریخگرایان نو یا جدید.
ناگزیر ابتدا یک اشارهی کوچکی به بحث خاطره در فلسفهی سنتی میکنم و بعد به تحلیل خاطره از منظر ریکور میپردازم؛ اینکه چگونه تعبیر ریکور از خاطره از تحلیل سنتی فلسفی جدا و متفاوت میشود. در ادامه بهصورت خاص به عبارتهایی نظیر «باید به خاطر آورد» و یا عبارتی که خود ریکور میسازد، یعنی عبارت «کار عزا» یا «کار خاطره» میپردازم. بحث اصلی من در واقع بحث سوءاستفاده از خاطره است که شامل استراتژیهای تزریق فراموشی و یا عبارت «به گونهای دیگر روایت کردن» میشود (که عبارت خود ریکور است)؛ استراتژیهای تزریق فراموشی برای مسخ کردن دلالتهای نمادین مکانها.
رویکرد نشانهشناسی - شناختی اساساً در دنیا نوظهور است و آثاری هم که با عنوان نشانهشناسی - شناختی بیرون میآید، ممکن است پس از مطالعه گمان شود که در این آثار حرف زیادی در خصوص نشانهشناسی - شناختی نمیتوان یافت. وجود این شواهد به این معنا نیست که نشانهشناسی - شناختی یک توهم است یا اینکه اهدافی ندارد، بلکه بیشتر این نکته را خاطرنشان میکند که نشانهشناسی - شناختی یک حوزهی نوظهور است و بهمرور زمان اهداف و روشهای آن قوت بیشتری پیدا میکند.
دوازدهمین هماندیشی حلقه نشانهشناسی تهران با موضوع «نشانهشناسی تاریخ» در مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی برگزار شد. در این هماندیشی ۱۳ مقاله ارائه شد و اساتید حوزه تاریخ و نشانه شناسی سخنانی ایراد کردند. گزارش نخست این هم اندیشی به سخنان دکتر منصوربخت اختصاص داشت که در خصوص وارونه خوانی (یا خوانش توهمی) از نشانه های تاریخ در جهان معاصر (نمونه موردی ایران) سخن راندند.
دوازدهمین هماندیشی حلقه نشانهشناسی تهران با موضوع «نشانهشناسی تاریخ» در مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی برگزار شد. در این هماندیشی ۱۳ مقاله ارائه شد و اساتید حوزه تاریخ و نشانه شناسی سخنانی ایراد کردند. گزارش نخست این هم اندیشی به سخنان دکتر منصوربخت اختصاص داشت که در خصوص وارونه خوانی (یا خوانش توهمی) از نشانه های تاریخ در جهان معاصر (نمونه موردی ایران) سخن راندند. بخش دوم گزارشی بو د از سخنان دکتر محمدعلی اکبری در این هم اندیشی با موضوع تاریخ بهمثابه خاطرهی جمعی و پروژهی هویتسازی ملی در ایران معاصر.
دغدغهی اصلی من و موضوع مطالعات من در تاریخ، هویت است و به طور خاص راجع به هویتسازی در ایران معاصر کار میکنم. اساساً موضوعی من را به بحث خاطرهی جمعی کشاند، دغدغهی من در مورد هویت بود. هویتها چگونه ساخته میشوند؟ نه در مقام تأسیس بلکه در مقام توضیح نقطهی عزیمت نظریهی خودم بر این باور هستم که هویتها تأسیسی هستند، هویتها ذاتی و جبلی نیستند، به خصوص هویتهای جمعی و اجتماعی؛ و چون اینگونه هستند هم به لحاظ پروسه و روندهای ساخته شدن و هم به لحاظ مبانی اثرگذار کیفیت ساخته شدن و نوع ساخته شدنها من را به سراغ حوزههای دیگر از علوم میکشانند.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید