قابل کتمان نیست که اگر مطبوعات نبودند، شعر چه در زمانه مشروطه و چه در زمانه مدرن، قدرت ظهور یا تغییر اوضاع ادبی، اجتماعی، سیاسی را نمییافت. بزرگترین دستاورد مطبوعات در این دوره زمانی، معرفی «چهره» به جامعه بود. این چهرهها البته، اغلب «ماندگار» نماندند یعنی توسط مخاطبان خاص ادبیات یا مخاطبان عام برای یک زمان طولانی پذیرفته نشدند و در نتیجه به «تاریخ ادبی» راه نیافتند. طبیعی هم بود، چون کار مطبوعات پیش از آنکه معرفی «هنرمند» باشد، معرفی «ستاره» است و «ستارگان» به همان سرعتی که مشهور میشوند از یادها نیز میروند.
درمقاله حاضر کوشش شده است که با تاکید بردو متغییر مستقل«قدرت سیاسی»و «جامعه مدنی»برای مطالعه ساختار مطبوعات مدلی عرضه شود.به اعتقاد نگارنده، این دو متغییر مستقل که به وسیله دو عامل «فرهنگ سیاسی نخبگان»و «دستگاه های حل و فصل تعارضهای اجتماعی» نیز تمدید یا تقویت می شوند، ساختار توسعه یافته یا توسعه نیافته مطبوعات را درایران شکل می دهند.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید