دینداری در دنیای معاصر به خلاف تصور خاماندیشانه پیشین، از میان نرفته است، بلكه شیوههای آن دگرگون شده است. این تحول از یك سو ناشی از تغییرات جدی در زندگی بشر در جهان متكثر و به هم مرتبط متجدد است و هم به علت پیشرفتهای علم و تكنولوژی كه موجب شده از مفاهیم دینی، تفاسیری جدید ضرورت یابد.
مارتین هایدگر، با وجود همه مخالفتها معتقد بود، کانت به متافیزیک معتقد است اما هرگز نتوانست منتقدان خود را قانع کند، کتاب «کانت و مسئله متافیزیک» او، تاکیدی بر این نظریه است.
این تنها تفسیر خاص ایرانی از تفكر هایدگر در ایران نیست كه بحثبرانگیز است، بلكه ورودش به سیاست در دورانی تاریك از تاریخ آلمان قرن بیستم و همكاریاش با حزب ناسیونالسوسیالیسم باعث شده كه تا به امروز پرداختن به او حتی ازسوی علاقهمندان به فلسفه محض، در سطحی جهانی با ظن و تردید همراه باشد.
افکار و اندیشه های ارسطو در طول تاریخ توجه اندیشمندان و فلاسفه را به خود جلب کرده است. گروهی آن اندیشه ها را پذیرفته و گروهی به نقد آن نشسته اند. یکی از بزرگترین اندیشمندان در جهان اسلام، صدرالمتألهین است که با شناخت همة اندیشه های مشائی، اشراقی، عرفانی و کلامی، طرحی نو در انداخته و فلسفهیی تازه بنا نهاده است. وی اندیشه های بسیاری از اساتید فلسفه را در حکمت متعالیه خود مورد بررسی قرار داده است. یکی از این بزرگان اندیشه، ارسطوست. در این مقاله همة آرایی که ملاصدرا در کتاب بزرگ اسفار از ارسطو نقل کرده و به او نسبت داده، شناسایی و مستندسازی شده اند و مورد نقد و بررسی قرار گرفته اند.
کتاب درآمد به متافیزیک، درس گفتارهای مارتین هایدگر درسال ۱۹۳۵، است. از شواهد چنین بر میآید که خود هایدگر اهمیت خاصی برای این بخش از درسگفتارهایش قائل بوده است. اولاً این درس گفتارها، نخستین بخش از مجموع درسگفتارهای وی بود، که آن را برای انتشار برگزید، و پیش از انتشار در شرح و بسط و حک و اصلاحشان کوشید. دیگر اینکه خود هایدگر در ویراست هفتم شاهکار خویش، وجود و زمان،کتاب درآمد به متافیزیک را به نوعی بخش دوم وجود و زمان معرفی میکند. جدای از این، هر خوانندهای این کتاب را بهویژه برای بحث درباره «وجود» کتابی عمیق و منسجم خواهد یافت
واژه علم و علوم انسانی در طول تاریخ تطورات فراوانی به لحاظ معنا داشته است. قبل از پرداختن به بررسی علوم انسانیاسلامی ابتدا باید تلقیهای مختلف از مفهوم علم را بررسی کرد؛ تلقیهایی که به لحاظ مفاهیم و معانی در ارتباط وثیق با فرهنگ و تاریخ غرب هستند.
بنابر تفسیر آلن بدیو نیچه فیلسوف نیست بلکهAnti-philosopher پادفیلسوف است. پاد فیلسوف نمی خواهد فلسفه ای دیگر به تل انبوه نظریه های متافیزیکی بیفزاید بلکه کنش پادفلسفی anti-philosophy فلسفه را ویران خواهد کرد.
متافیزیک در سیر تاریخی خود رویکردهای متعددی را پشت سر نهاده است. در فلسفه قدیم یونان توجه اساسی به شناخت طبیعت بود تا هنگامی که سوفسطائیان و سقراط آن را به شناخت تواناییهای ادراکی انسان سوق دادند و بحثهای متافیزیکی بیش از هر چیز به معرفتشناسی تبدیل شد.
در این مقاله اظهار شده است علم و فرهنگ و تکنولوژی و به ویژه سیاست نمی تواند از فلسفه جدا و بی نیاز باشد. علم بدون فلسفه چنان که دکارت گفت مانند درخت بی ریشه است و علم به عنوان میوه همواره به فلسفه به عنوان ریشه نیاز دارد.
رورتی فلسفه را ژانر ادبی خاصی می شمارد. در این منظر، شیوه اندیشه ادبی را برای جامعه انسانی آرمانی ترسیم و پیشنهاد می کند. جامعه ای که مسیری را از مذهب به فلسفه و از فلسفه به ادبیات طی کرده است. او بر خصلتِ فرهنگی شناخت بشری تأکید می کند و ادبیات را عرصه فرهنگی ای می داند که با سایر سطوح فرهنگ همپوشانی دارد. رورتی سخن از فرهنگی ادبی می کند، فرهنگی که غرب را دربرمی گیرد.به عقیده او، ادعای دین یا فلسفه اصیل، ادعایی بی فایده است.آنچه که به عنوان دین، فلسفه، روانکاوی یا علم گفته می شود بخشی از یک فرهنگ ادبی است. رورتی بر این است که فرض سرشت و معنای درونی و اصیل برای زندگی فرضی بلاموضوع است؛ بدین سان در خصوص مسئله و معنای زندگی دو دیدگاه را نشان می دهد: یکی رویکرد متافیزیکال و ماهیت گرایانه است که مبتنی بر دکترین معنایابی و کشف حقیقت است و دیگری رویکردی غیرمتافیزیکال،که مبتنی بر نگرش معنابخشی و حقیقت سازی برای زندگی است.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید