اخبار

نتیجه جستجو برای

الویشس مارتینیچ استاد دانشگاه تگزاس و هابزپژوه برجسته است. از او تابه‌حال آثار متعددی درباب هابز از قبیل «فرهنگ‌نامۀ هابز»، «توماس هابز»، «خدایان دوگانۀ لویاتان: آرای توماس هابز درباب دین و سیاست»، و «هابز: یک زندگی‌نامه» منتشر شده است. کتاب «مثل فیلسوف نوشتن» (آموزش نگارش مقالۀ فلسفی) تنها کتابی است که از او تاکنون به فارسی ترجمه شده است. مارتینیچ در این گفت‌وگو معتقد است اشتراوسی‌ها به تناقضات آشکار بسیار و غریبی در فلسفۀ هابز اشاره می‌کنند و به این نتیجه می‌رسند که هدف وی باید این بوده باشد که خواسته است یک نظریۀ سری دربارۀ دین ارائه دهد. به‌هرحال تفسیر موجه‌تری از تفسیر تناقضات و نگرش‌های غریب آشکار این است که هابز اشتباهات زیادی کرد و نظرات و آرای غریبی هم داشت.

( ادامه مطلب )

اگر عدالت را مهمترین مسئله تاریخ تفکر بشری و اصیل ترین مفهوم بنیادین تاریخ فلسفه غربی بدانیم، افلاطون نخستین و آخرین آموزگار این تواریخ است. پربیراه نگفته اند آنان که ۲۵۰۰ سال تاریخ فلسفه در مغرب زمین را تاریخ گسترش تفکر افلاطون ارزیابی کرده اند. امروزه دیدگاهی که تمام میراث فلسفی غرب را حاشیه ای بر ایده های افلاطونی می داند، دیدگاهی تقریبا قابل قبول است. بدین جهت که مقام و موقع افلاطون مقامی بی بدیل و استثنائی در همه ازمنه ها و امکنه ها است.

( ادامه مطلب )

به همت مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) کتاب «اصطلاح‌نامه فلسفه سیاسی» با مشارکت اساتید و محققان فلسفه سیاسی به چاپ رسید.

( ادامه مطلب )

مدینۀ فارابی بر انطباق فلسفه و دین استوار است و بخش عملی دین همان است که کلیاتش در فلسفۀ عملی بیان شده است. مدینۀ ابن سینا نیز مدینه ای است واقعی که به شریعت پیامبر (ص) تکیه دارد.

( ادامه مطلب )

در میان فلاسفه یونان، افلاطون مشهورترین فیلسوفی است که در باب فلسفه سیاسی نظریه پردازی کرده است و همچنان در بحث های مقدماتی فلسفه سیاسی، بسیار به مباحث و نظرات افلاطون ارجاع داده می شود.

( ادامه مطلب )

با شروع قرن هفدهم میلا‌دی، نظریه حق طبیعی، جایگزین نظریه حق الهی شد و به صورت مفهوم کلیدی فلسفه سیاسی مدرن درآمد. بنابراین فلسفه سیاسی مدرن، سیاست را بر پایه جهانی عقل‌محور قرار داد. طبق این نگرش فلسفه سیاسی مدرن، سیاست دیگر داده‌های طبیعی نبود، بلکه عنصری بود که باید ابداع می‌شد. از جمله فیلسوفانی که تحت این نگرش، نظام فلسفه سیاسی خود را بیان کردند، <توماس هابز> و <جان لا‌ک> بودند.

( ادامه مطلب )

مباحث و نقل‌قول‌های زیادی وجود دارند که تا حد زیادی از تصویر یک هگل راست‌گرا، دولت‌‌محور و حامی استبداد و سلطنت دفاع می‌کند. این همان قرائتی است که بسیاری از مفسران (از هگلیان جوان (چپ) در مقام منتقد تا هگلیان پیر (راست) در مقام مدافع) از فلسفه سیاسی وی داشته‌اند. اما حال پرسش اصلی این است که آیا می‌توان از هگل در برابر این انتقادات دفاع کرد و تا چه میزان؟

( ادامه مطلب )

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: