دین به عنوان راه و روش فراروی انسان از این حیات ظاهری مادی برای ارتباط برقرار كردن با امر غیبی و معنابخشی و هویتبخشی به خود و جهان خود و ساماندهی به زندگی روزمره در ابعاد فردی و جمعی، واقعیت و حقیقتی همراه و همدوش بشر است و وجوه و سویههای متكثری دارد، از عقاید و باورها گرفته تا مناسك و آداب، از جنبههای حقوقی و قضایی تا وجوه نهادی و مادی. مطالعه و تفكر درباره این سویههای متكثر نیز از دیرباز از سوی اندیشمندان صورت گرفته است.
بهترین مقدمه بر مکتب ویتگنشتاین، خود ویتگنشتاین است. در کتابنامه این مقاله، نام برخی کتب و مقالات فیلسوفانی که سعی در طرح، دفاع یا نقد آراء ویتگنشتاین در فلسفه دین داشتهاند، آمده است. و اما میخواهم بحثم را به خود ویتگنشتاین محدود کنم. فلسفه متقدم ویتگنشتاین طی شش سال یا چیزی در همین حدود، پس از ورود وی به کمبریج شکل گرفت و در سال ۱۹۲۲ در رساله منطقی – فلسفی انتشار یافت.
دونالد کراسبی، استاد فلسفه در دانشگاه کلرادو پرسش « چه معیارها یا ارزشهایی فلسفه والای دین را تعریف میکنند؟» را دریک مقاله پاسخ داده است.
تاملی در پیش فرض های فلسفه دین هر چند دین داری و خدا باوری در اندیشه بشری قدمت بسیار طولانی دارد و پرسش از دین نیز به تبع آن، همیشه در دوره های مختلف مطرح بوده، اما آنچه که امروزه «فلسفه دین» خوانده می شود نه تنها در قیاس با دین پژوهی، عمر چندانی ندارد بلکه به طور اساسی نسبت به هم متفاوت و متمایز اند.
علیرغم تلاشهای جستهوگریخته که برای جرحوتعدیل واژۀ «شریعت» و مشتقات آن - بهعنوان معادلی برای پوزیتیویته در متون هگل- صورت گرفته، این واژه پس از پرهام در متون فارسی متواتر شده است. حال، پرسش اصلی این است که آیا اصولاً میتوان برای پوزیتیویته در فلسفۀ دین هگل ترجمهای از مادۀ «شرع» تدارک دید؟
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید