مروری بر زندگی و نوشتنِ صادق هدایت دریکصدو شانزدهمین سالروز تولدش و بزرگ علوی در بیست ودومین سالمرگش جایی که اگر نگوییم هیچکس، لااقل کمتر کسی میتواند به آن دست ساید. اگر هدایت از سیاست دوری میجست، علوی سیاسیترین و حزبیترین نویسنده آن دوران بود. اگر هدایت خرافات را آماج حملات خود قرار میداد، علوی شرایط سیاسی و اجتماعی را دلیل عقبماندگی میدانست. اگر شخصیتهای آثار هدایت منفعل و ناامید بودند، استعداد علوی در ساختن شخصیتهای پویا و خستگیناپذیر بود.
هفته گذشته، خبر درگذشت دکتر انور خامهای در یکصد و دو سالگی، یکی از مهم ترین رویدادِهای آخرین روزهای آبان 1397 را رقم زد؛ گرچه دکتر خامهای را عموماً با گروه 53 نفر و زندان دوران رضاشاه میشناسند، اما ایشان در مهمترین رویدادهای بعد از شهریور 1320 نیز حضور داشتند، چنانکه مدتی عضو حزب توده بود که به انشعاب از این حزب در دی ماه 1326 انجامید؛ بعدها نیز به علاقه مندان نهضت ملی شدن نفت پیوست که حاصل آن انتشار مقالات متعدد در روزنامه حجار بود.
صادق هدایت یکی از استادان طنز در ادبیات فارسی قرن بیستم میلادی است که طنزش آکنده است از انگیزههای درونی و از جمله خشم نویسنده است، خشمی برانگیخته از خشونتهای خارجی، عقبماندگیهای اجتماعی، تحجرهای ادبی، زورگوییهای سیاسی و دست آخر، از نفرتی که نسبت به کمبودهای خود حس میکند.
آنچه را «نوول روانشناختی» میگویند به هیچ وجه آنقدر که اهل ادب تصور میکنند برای روانشناس بهرهای ندارد. چنان نوولی، که خود را توضیح میدهد، به عنوان یک تمامیت «خودبسا» تلقی میشود، [بدان معنی] که کار تفسیر روانشناختی خود را خود انجام داده است و حداکثر کاری که روانشناس میتواند انجام دهد، این است که یا از آن انتقاد کند یا بر آن تفسیر بیفزاید.(یونگ، روانشناسی ادبیات۱۹۵۰)
ظاهراً نامگذاری«مکتب ناتورالیست»،روز ۱۶ آوریل ۱۸۷۷ در رستوران «تراپ»سر میز شامی که گوستاوفلوبر، ادمون دوگنکور و امیل زولا گرد آمده بودند،صورت گرفت و این عنوان که از زبان علم و فلسفه و نقد هنر گرفته شده بود وارد ادبیات شد.
محمد صنعتی: احتمالاً رویارویی ایرانیان با نظریههای روانکاوی، همزمان با نوسازی در این کشور و پس از جنگ جهانی اول بوده است ولی قدیمیترین نوشتاری که در رابطه با نظریههای روانکاوی با آن برخورد کردهام، قطعه طنزآمیز «قضیه فرویدیسم» است که هدایت در کتاب «وغ وغ صاحاب» در سال 1313 منتشر میکند و این همان سال تأسیس دانشگاه تهران است.
صادق هدایت که برای تحصیل در دهه 1920 روانه اروپا شد قرار بود درس بخواند که نخواند ولی نویسنده شد و با کوله باری انباشته از فرهنگ و ادب و تمدن اروپا به ایران برگشت و از کارهای بسیار مهم او پیوند مدرنیته ادبیات اروپا به ادبیات زبان فارسی مخصوصاً داستان کوتاه بود.
«کارخانه مطلقسازی» نوشته کارل چابک با ترجمه حسن قائمیان و مقدمه صادق هدایت در نشر علمی فرهنگی تجدید چاپ شد.
عباس پژمان، پزشک، نویسنده و مترجم میگوید: هدایت شخصیت کاریزماتیکی داشته و بسیاری از نویسندگان، شاعران و روشنفکران معاصر او دوست داشتند با چنین شخصی ارتباط داشته باشند، مجتبی مینوی هم دست به قلم و بااستعداد بود، بنابراین هدایت از او استقبال کرد؛ در واقع اگر مینوی با هدایت دوست نمیشد ممکن بود آن مینوی نباشد که شد.
برای من بسیار دردناک است که در مرگ دوستی که سالهای دراز از لذت هم صحبتی و صمیمیت او بهره مند بوده ام، آنهم در این روزها که هنوز این داغ تازه است، در میان جمع گفتگو بکنم. درد درون را به خلوت باید برد. روزهای اول که این خبر دلسوز را شنیدم بعضی از دوستان که از سابقۀ الفت ما خبر داشتند پیش من آمدند و پرسیدند که در این واقعه چه می گویم و چه می نویسم؟
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید