زیباشناسی مثل اكثر شاخههای علوم انسانی دارای نظریههای متنوع و متعددی است كه این نظریهها گاهی در طول هم و گاهی در عرض هماند، گاهی در تأیید و گاهی در تردید نسبت به همدیگر قرار دارند. به لحاظ زمانی نیز این نظریهها همواره در كنار هم مطرح و بازگو شدهاند، اما در زمانها و دورههای مشخص برخی از این نظریهها «غلبه» پیدا كرده و مثلا در دورهای تحت نام «دوران كلاسیك» و با مشخصات و ویژگیهای «كلاسیك» پدید آمدهاند.
زیبایی جاذبهای است ازلی که هنر، پل ارتباط بین آن و انسان است. درک زیبایی موهبتی است الهی و پایگاهی است ذهنی که به عینیت میانجامد و هنر بدون آن کالبدی است بیروح و خالی از جاذبه (ایوازیان ۱۳۸۱). زیبایی و هنر در همه حال با یکدیگر مرتبط بودهاند و به این دلیل زیبایی نوعی تسکیندهنده است.
فلسفه زیباییشناسی شامل دیدگاهی فلسفی است درباره زیبایی و آنچه به آن مرتبط است. پرسشها درباره این که زیبایی چیست؟ آیا زیبایی ذاتی است یا خیر؟ چگونه گسترش مییابد؟ آیا عامل است یا نتیجه یا هر دو؟ زیبایی چگونه به عقل مرتبط است؟ آیا براساس یک اراده است یعنی نشات گرفته از یک اراده است یا خیر؟
اصول زیباییشناسی اسلامی ابتدا توسط قرآن حکیم مورد اشاره و بررسی قرار گرفته است؛ به همین عنوان ریشهی تمامی نقلقولها و برداشتهای فلاسفهی اسلامی نیز بر پایه و اساس قرآن حکیم و سخنان منقول از پیامبر اسلام (ص) و دیگر ائمهی هدی (درود خدا بر ایشان باد) میباشد؛ بر همین اساس باید دانست که ابتدا به ساکن، زیبایی به دلیل اطلاق آن با اصل وجود واحد الهی به نوعی دارای اصالت وجودی است
شعر خاقانی در نگاه نخست برای خواننده دشوار و دیرآشناست. اگر خواننده با شعر او مأنوس شود، از زیباییها و مفاهیم آن بهرهمند میشود. خاقانی در ابداع صورتهای دلانگیز خیال اگر بینظیر نباشد، کمنظیر است. شیوه تازهای که خاقانی در شعر فارسی ابداع کرده است، به سبب استحکام لفظ و ترکیبات تازه و نازکاندیشی و کاربرد استادانه صنایع ادبی، زبانزد است.
پژوهشکده هنر فرهنگستان هنر کتاب «نظریات برجستة زیباییشناسی: از افلاطون تا نیچه» تألیف دکتر فرشید ابراهیمیان را منتشر کرد.
زیباییشناسی، به طور عام، به بحث از زیبایی میپردازد و فلسفه هنر به طور خاص به بیان دقیقتر از آنجا كه زیبایی، بر حسب آنكه ساخته دست بشر باشد یا نباشد، به دو قسم طبیعی و مصنوعی، تقسیممیشود و زیبایی مصنوعی هم، كه ساخته دست بشر است، خود شامل زیبایی صنعتی (مثل به كارگیریزیبایی مثلاً در بسته بندیها در كار عرضه كالا) و زیبای هنری (= هنرها= هنرهای زیبا) میگردد.
هنرمحمول غریزه تزئین نیست؛ زیرا: برخلاف پندار طرفداران نظریه تزئین، غریزهای به نام «جمالپرستی» وجود ندارد. دلیل این امر آن است كه این غریزه ـ برخلاف تمام غرایز دیگر ـ برای صیانت ذات ضرورتی ندارد. همچنین اگر چنین غریزهای وجود داشت، میبایست در انسان ابتدایی هم وجود داشته باشد و وجود آن در انسان ابتدایی موجب میشد كه تصویرها را بر روی تصویرهای دیگر نكشد، یا چنان كه گفته شد، قسمتهای دور افتاده غار را برای نقاشی انتخاب نكند.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید