دوران سلسله های افشاریه و زندیه یکی از بحرانی ترین ادوار تاریخ ایران اسلامی است. وقوع جنگ های مکرّر داخلی و خارجی، اسباب ضعف تمامی ساختارهای حکومتی و حیات اجتماعی را سبب گردید. این در حالی بود که اروپائیان در این زمان با سرعت بسیار در جهت پیشرفت علمی از جمله در حیطه پزشکی حرکت و ایرانیان نیز مسیر عکس آن را طی می نمودند.
مقام وکالت در ساختار حکومتی و اجتماعی ایران عصر صفوی جایگاه خاصی داشت. با فروپاشی حکومت صفویه، مدعیان مختلف سلطنت، مقام منسوخ شده وکالت دولت را احیا کردند و این مقام به تدریج با کسب اختیارات گسترده در سایر مشاغل دیوانی، حکومتی و نظامی رواج یافت.
از شروع به کار مطالعات غربی در پرداختن به سلسله ها و اتفاقات صورت گرفته در ایران در سال های بین 1500 تا 1800م زمان چندانی نمی گذرد.
عوامل مؤثر در سقوط حكومتها همواره از موضوعات مهم بوده و توجه مورخین را به خود جلب نموده است. با وجود نزدیك بودن دوران زندیه(1209-1163هجری قمری) به زمان حاضر، برشمردن عوامل سقوط سلسله نامبرده صعب است و دشوار. منابع غیرفارسی، منابع درباری، كتابهایی كه در ابتدای دوران قاجار به رشته تحریر درآمده هریك نقطه نظرات خود را پیرامون وقایع مهم دوران زندیه داشته و با دیدگاه و سلیقه خاص خود نگریستهاند.
فاصله سال های 1163- 1209 ه. ق، مقارن است با دوران حکومت زندیه که با ظهور کریم خان و تشکیل حکومت زندیه پایه گذاری شد. این پژوهش بر آن است تا با شناسایی ویژگی های اصلی سازمان تشکیلات حکومتی زندیه، تاثیرات آن را بر روند سقوط دولت زند بررسی کند.
روی کار آمدن صفویان در ایران، تحولاتی را در سیر تصوف و عملکرد آن در جامعۀ ایرانی موجب شد؛ به ویژه آنکه در نیمۀ دوم این حکومت تصوف جایگاه پیشین خود در آن حکومت را از دست داد. پس از سقوط صفویان و در جریان حکومت کوتاه مدت افغانان و افشاریان، متصوفه در تکاپوی موقعیت و حتی قدرت سیاسی و اجتماعی و کسب جایگاهی چون گذشته در جامعه باشند.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید