اگر اساسا بخواهیم که متون موجود در کتاب مقدس را به نحو تاریخی بفهمیم، نمیتوانیم هیچ استثنایی را برای آنها قائل شویم. همچنین نمیتوان ادعا کرد که نوشتههای موجود در کتاب مقدس نمیخواهند مدارک تاریخی باشند، بلکه شواهدی بر ایمان و اعلام هستند. البته آنها چنین شواهدی هستند؛ اما اگر بخواهند با چنین عنوانی درک شوند، قبل از آن باید به نحو تاریخی تفسیر شوند؛ زیرا آنها با زبانی عجیب، با مفاهیم یک زمان دور، و از تصویری از جهان که برای ما بیگانه است، سخن میگویند. سادهتر آنکه آنها باید ترجمه شوند و ترجمه کار علم تاریخ است
مقاله پیشرو که به قلم رودلف بولتمان الهیدان معاصر آلمانی نگاشته شده است، به موضوع تفسیر و امکان وجود پیشفرض در آن اختصاص دارد. بولتمان در کمتر اثری به شکل مستقل به تفسیر و لوازم و بایستههای آن پرداخته و این مقاله یکی از همین آثار است. وی معتقد است اگر مفسر بخواهد بیهیچ پیشفرضی تفسیر کند باید همچون لوح سفیدی قبل از تفسیر در نظر گرفته شود و چنین وضعیتی قابل تصور نیست. از سوی دیگر بولتمان بر این باور است که تفسیر بدون پیشداوری و تعصب تنها تفسیر بایسته است. وی در قالب این مقاله، دیدگاه خود را به طور مبسوط شرح میدهد و به بررسی امکان انجام تفسیر بدون پیشفرض میپردازد.
رودلف كارل بولتمان (20 آگوست 1884 تا 30 جولای 1976) الهیدان آلمانی دارای پیشینه جانبداری از تعلیمات لوتر بود، كسی كه به مدت سه دهه تدریس مطالعات عهد جدید در دانشگاه ماربورگ را بر عهده داشت. وی یكی از بنیانگذاران نقد شكلی و نخستین نماینده اسطورهزدایی است، یعنی فرآیند تشخیص جوهره پیغام مسیحیت از زرقوبرق اسطورههای باستانیاش. بولتمان كوشید تعالیم مسیحیت را با فلسفه نوین اگزیستانسیالیسم تطبیق دهد، وی تاكید داشت قضاوت هر فرد بر مبنای تجاربش، نه از طریق حیات اخروی و یا در طول رویدادهای فاجعهآمیز آینده، بلكه لحظه به لحظه، هنگام انتخابهای آن مرد و زن برای آنكه ندای خداوند را در قلبش رد كند یا بپذیرد، به وجود میآید.
رودلف بولتمان الهیدان شهیر پروتستان، در الاهیات خویش کوشید تا ضمن مواجهه سازنده با جهان جدید و اندیشه انسان مدرن، پیام کتاب مقدس را نیز، بدون اخذ و پذیرش مبانی الاهیات لیبرال، مفهوم و مقبول سازد. در این راستا، برنامهای موسوم به اسطوره زدایی ارائه داد و در قالب آن تلاش کرد تا اساطیر عهدجدید را نه حذف، بلکه با توجه به مفاهیم و معانی اگزیستانسیل شان بازتفسیر کند. این برنامه از همان ابتدا مباحث و مسائل فراوانی ایجاد کرده است. نویسنده در مطلبی که در ادامه میخوانید، ضمن معرفی برنامه اسطوره زدایی و طرح نقاط قوت و ضعف آن، میکوشد نشان دهد که این برنامه را نباید کنار گذاشت بلکه باید با فهم مجدد ماهیت حقیقی اسطوره، که بولتمان در آن به راه خطا رفته بود، و آغازگاه برنامه اسطوره زدایی، یا این برنامه را به نقطه انجامش برسانیم و یا با توجه به حضور و سیطره اسطوره در جهان و جهان نگری جدید، برنامه دیگری را جایگزین آن نماییم.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید