اخبار

نتیجه جستجو برای

گفت حافظ آشنایان در مقام حیرتند دور نبود گر نشیند خسته و مسکین غریب در مقدمه نخستین دیوان حافظ، محتمل جمع آوری شده توسط محمد گلندام یا به تعبیر سودی یکی از احباب (دوستان) او، نویسنده حافظ را چنین معرفی میکند:

( ادامه مطلب )

آنچه در این مقال می خوانید، مروری است ادیبانه بر تاریخ تلاش های نافرجام فکری بشر در جهت شناخت حقیقت هستی و گشودن گرهی از معمای رازناک وجود. و شاید بث الشکوایی است برخاسته از قلمی که حاصل سال ها مداقه و باریک بینی در فلسفه حیات و مشاهده گم گشتگی های انسانی را به نثری شعرآمیز و یا شعری نثرآمیز بیان ساخته است.

( ادامه مطلب )

فلسفه، تلاشی در میانه بیم و امید است. سخن بر سر فلسفه است نه فلسفه به‌عنوان یک رشته آکادمیک یا حوزوی که جماعتی به‌عنوان معلم و جماعتی به‌عنوان دانشجو و طلبه به آن اشتغال دارند، مدارجی را طی و مدارکی را اخذ کرده‌اند، آثاری را نگاشته و چاپ می‌کنند؛ خلاصه چرخ این اشتغال را همیشه در گردش می‌گذارند؛ فلسفه‌ای که نسبتش با سرزمین و زمانه‌ای که در آن بسر می‌بریم نامعلوم است و اگر اساساً دغدغه و پرسش داشته باشد نه برآمده از «زندگی» است و نه به آن باز می‌گردد؛ بلکه مقصود فلسفه‌ای است که از متن «زندگی» آغاز می‌شود و سرآغازش همان‌طور که از افلاطون و ارسطو شنیده‌ایم «حیرت» است

( ادامه مطلب )

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: