اندیشۀ مزدیسنا، بسان دیگر مکاتب دینی و فلسفی، جایگاه بسیار ویژه ای برای موضوع «جبر» و «اختیار» در نظر داشته است. با بررسی متون کهن برای شناخت این آیین که شامل ریگ ودا و اوستا و متون پهلوی است، می توان ردپای سه گونه تفکر را در پدیدآمدن دیدگاه مزدیسنا، دربارۀ نقش ارادۀ انسان درتاریخ و حدود آن تشخیص داد.
چنانکه حضار محترم می دانند«جبر و اختیار» از دیر زمان میان فلاسفه و حکماء موضوع بحث و گفت و گو بوده و هنوز هم هست. گروهی از ایشان جبری مذهب هستند و جمعی به اختیار اعتقاد دارند. برای عده ای از جبری مذهبان همۀ امور عالم پیش بینی شده و مقدرند، یعنی مستقیماً از مشیت الهی ناشی شده اند یا از نیروهائی نامعلوم و مرموز به وجود آمده اند و به هر حال بشر در ظهور و بروز آنها هیچ گونه تأثیر و دخالت ندارد.
بحث جبر و اختیار یکی از مسائل مهم و معضلات فلسفی است. در طول تاریخ، فیلسوفان شرق و غرب در باب آن به تأملات بسیار پرداختند. فیلسوفان اسلامی در لابلای مباحث مربوط به کیفیات نفسانی، اصل علیت و صفات الهی به بحث درباره این مسأله پرداختند.
جبر و اختیار از مسائل مهم کلامی ـ دینی است که در عرفان و فلسفه نیز مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. با پذیرش جبر، معمای مسؤولیت انسان و معمای خلق گناه از سوی خدا مطرح می شود و با قبول اختیار (تفویض) معمای محدود شدن قدرت خدا و استثناپذیری، قانون استثناناپذیر علّیّت چهره می نماید. متکلمان، فلاسفه و عرفا، هر یک با معیارهای خود کوشیده اند به حل معماها نایل آیند
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید