در سالهای اخیر توجه برخی مورخان به رویكردهای نوین تاریخنگاری از سویی و روی آوردن ایشان به همكاریهای بینارشتهای از سوی دیگر سبب شده كه روایتهای كلان تا حدودی به حاشیه رانده شوند و فضا برای بازتاب ابعادی كمتر دیده شده از زندگی مردمان گذشته ممكن شود، گو اینكه كلیشههای مرسوم نیز به چالش گرفتار شدهاند و حالا میدانیم كه همه آنچه درباره زندگی گذشتگان گفته شده همیشه هم درست و دقیق نیست.
افسانه نجمآبادی، استاد تاریخ و مطالعات زنان و جنسیت در دپارتمان گروه تاریخ در دانشگاه هاروارد است. افسانه نجمآبادی نوه شیخ هادی نجمآبادی، از روحانیان و مجتهدان عصر قاجار است. کتاب «زنان سبیلو و مردان بدون ریش» پژوهشی است که در سال ٢٠٠٥ از او منتشر شد. این اثر درباره چرخش گفتار جنسیتی در ایران عصر قاجار است. افسانه نجمآبادی در این اثر کوشیده به اتکای منابع تصویری، روایی و مکتوب نشان دهد که الگوی جنسیتی ایرانیان چگونه و برحسب چه منطقی و در متن کدام شرایط اجتماعی دچار تغيير شده است و متناسب با ارزشهای «مدرن» بهنجارسازی شد. این اثر برنده جایزه جان کِلی از انجمن تاریخ آمریکا شد.
تاریخ نگاری ایران در خلال قرون 13 – 15 م/ 7 – 9 ق، به کمال خود رسید که به طور کلی به عنوان دوران ترک – مغول توصیف شده است. در مقایسه با قرون پیش تر، قسمت اعظم گزارش های وقایع نامه های تاریخ ایران در آن زمان به فارسی نوشته شده بود؛ و اگرچه منابع عربی با همان اهمیت ادامه یافت (به ویژه در اوایل دورۀ ممالیک تا حدود 740 ق/ 1340 م)، آنها تنها اطلاعات جزئی و اتفاقاتی دربارۀ سرزمین های قدیم خلافت شرقی به ما ارائه می دهند.
نشست «بررسی آثار هایدن وایت» توسط گروه تاریخ و همکاریهای میانرشتهای پژوهشکده تاریخ اسلام برگزار شد. هایدن وایت آمریکایی، متخصص در فلسفهی تاریخ برای نخستین بار مفهوم تاریخ به مثابه روایت را، مطرح کرد. وایت در آثار خود، انتقادهای بنیادین به روش شناسی تاریخی و مورخان دارد. وی با تعبیر تاریخ به مثابه روایت یا یک ژانر ادبی، ادعای متون تاریخی را مبنی بر دستیابی به حقیقت و عینیت، به چالش میطلبد. به عقیدهی وایت روایتهای تاریخی داستانهایی مبتنی بر زبان هستند، که در محتوا بیشتر ابداعی اند تا مستند، و در ساختار و فرم بیشتر ادبی هستند تا علمی. در نشست پژوهشکده تاریخ اسلام سه استاد در سه حوزه مختلف به بیان آرای وایت پرداختند: هاشم آقاجری استاد تاریخ، حسین پاینده استاد نقد ادبی و حسینعلی نوذری استاد جامعهشناسی؛ تنوعی که نشانگر میانرشتهای بودن تفکر وایت است. ابتدا پاینده به معرفی مختصر آرا و نظرات وایت در ارتباط با تاریخنگاری و نقد ادبی پرداخت.
کارل مارکس در جملهای مشهور بر آن است که دیالکتیک هگل را که بر روی سرش ایستاده بود، در فلسفهی خود و انگلس وارونه کرده و بر پاهایش استوار کرده است. در اینجا مارکس علاوه بر آن که بر خطای هگل در ایدهالیستی بودنِ فلسفهاش تأکید میکند، به نحو تلویحی بر بنیان و روش مشترک اندیشهی خود و هگل نیز صحه میگذارد. در ماتریالیسم تاریخیِ مارکس نقش دیالکتیک هگلی کاملأ واضح است اما در بحث حاضر مسئله پیچیدهتر است. هایدن وایت و فرانک انکراسمیت، اندیشمندانی پستمدرن در حوزهی فلسفهی انتقادی تاریخ، فلسفهی خود تحت عنوان «روایتگراییِ استعاری» را درست در نقد مفروضات پوزیتیویستی و بیاعتبار ساختن آرمان تجربیگرایانهی مورخان سنّتی عرضه داشتهاند.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید