تحول معرفتی، فرهنگی و زبانی رخداده در آستانه انقلاب مشروطه در قالب نثر و شعر نمایان شده بود. روشنفکران این دوران که دستی به قلم داشتند با آگاهی به ظرفیت شعر به عنوان عامل مؤثر در بیداری عمومی و آگاهیبخشی توجه خاصی بدان مبذول میداشتند
ایرج میرزا (جلال الممالک) ملقب به صدرالشعرا فرزند غلامحسین میرزا در سال 1291 هجری قمری در خانوادهای اهل شعر و ادب در تبریز تولد یافت. نخست در مدرسه دارالفنون تبریز به تحصیل پرداخت و سپس از حمایتهای «امیرنظام گروسی» رجل مقتدر سیاسی وقت، در کسب معلومات بهرهوری یافت. همین حمایتها پای او را به محافل ادبی وقت باز کرد و با بزرگان ادب آشنا شد.
هرکسی که از پیادهروهای خیابان انقلاب عبور میکند، قطعا در بساط دستفروشیها یک کتاب زردرنگ که روی آن تصویر ایراج میرزاست را دیده است، کتابی که جزو کتابهای ممنوعه به صورت قاچاق به فروش میرسد و شاید بسیاری از مخاطبان کمتر جدی شعر ندانند این دیوان شاعری است که او را سعدی زمان میخوانند! یکی از شعرهایی که در دوران تحصیل در کتابهای درسی بود و همیشه در ذهن مانده است، شعر مشهور «قلب مادر» است.
ایرج میرزا در پاییز ۱۲۵۲ یا ۱۲۵۳ خورشیدی در تبریز به دنیا آمد و در 21 یا ۲۲ اسفند ۱۳۰۴ خورشیدی درگذشت. پدر و پدربزرگش هر دو شاعر بودند و ایرج طبع شعری خویش را از آنها به ارث برد.
ماجرای عباسقلی خان با شعر روان و زیبای ایرج میرزا مربوط به کتابهای دبستانی نسلی پیش از من بود. در زمانی که در شصت و پنج سال پیش به دبستان میرفتم، درسها با آب، بابا، بار آغاز میشد و سال بعد «خدا را شکر که به کلاس دوم آمده ایم.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید