موریسکوها آن دسته از مسلمانان ساکن شبه جزیره ایبری در جنوب غرب اروپا بودند که پس از سقوط آندلس (از روی تقیه) مجبور به تغییر دین خود شدند و یا اینکه از سرزمین خود اخراج شده و اکثرا در الجزایر و تونس و مراکش سکنی گزیدند. درباره این مسلمانان متنهای کمی به فارسی موجود است.
محدوده اندلس (Andalus) در دورههای مختلف متأثر از میزان اقتدار و نفوذ حکومت اسلامی در آنجا متفاوت بوده است. شبهجزیره ایبری واقع در جنوب غربی اروپا، پهناورترین سرزمینی است که پیروان اسلام آن را اندلس نامیدهاند. کوچکترین ناحیه نیز که به این اسم شناخته شد، غرناطه (گرانادا) در جنوب شرقی شبه جزیره ایبری است. اسپانیا بخشی از این قلمرو بود که وضعیت سیاسی، اجتماعی و دینی آن تا حد زیادی بر کامیابی مسلمانان در فتح جنوب غربی اروپا تأثیر گذاشت.
اندلس نوستالژی خاصی را در میان مسلمانان بیدار میکند. بسیاری آن را سرزمینی زیبا میدانند که در برههای تصرف شد و بعد بدل به پادگانی شد برای فتح باقی غرب. فتحی که غنایم زیادی را نصیب فاتحان میکرد، اما نشد و نتوانستند که این پادگان را حفظ کنند و البته سقوط کرد.
اندلس یا بخش اسلامی شبه جزیره ایبری در هشت سده حاکمیت مسلمین، فراز و نشیب بسیار داشته و از همان اوان با شکل گیری هسته های مقاومت مسیحی در برخورد با مسیحیان بود. از اواخر قرن پنجم هجری/یازدهم میلادی بخشهای وسیعی از قلمرو اندلس اسلامی به دست ایشان(مسیحیان)افتاد.این سقوط که روزگارپایانی آن بسیار خونبار ودلخراش است در یک فرایند طولانی فراهم آمد.
اندلس یکی از مراکز مهم علوم انسانی به شمار می رود که طی چندین قرن شاهد رشد فزایندۀ برخی علوم و ظهور دانشمندان و تألیفات فراوان بود. زمینۀ اصلی این شکوفایی علمی را انتقال مبانی این علوم از بلاد شرقی اسلامی به این سرزمین فراهم ساخت. دانشمندانی که تحت تأثیر عوامل مختلف به اندلس می رفتند یا اندلسیانی که برای تحصیل به شرق سفر می کردند عامل این انتقال و برقرار کنندۀ روابط علمی اندلس با سرزمین های شرقی بودند.
با تسلط مسلمانان بر اندلس، به مرور آئین و فرهنگ اسلامی در میان ساکنان آنجا گسترش یافت. با این همه به رغم آن که اندیشه های مختلف دینی و گرایشهای گوناگون مذهبی، مجالی برای بروز و ظهور در اندلس (در دورة اسلامی) به دست آوردند، تشیّع در شمار معدود مذاهبی بود که اساساً فرصتی برای بیان مبانی اعتقادی خود به دست نیاورد
خلافت حمودیان را علی بن حمود به سال 407 ه.ق در بخشی از اندلس بنیاد نهاد. وی که نسب به ادریسیان مغرب می برد، با استفاده از اوضاع آشفته دستگاه خلافت اموی که ناشی از فساد اداری و نابسامانی سیاسی حاکم بر آن بود، سلیمان بن حکم را در بند کرد و به قتل رساند و خود را خلیفه خواند.
مسلمانان از سال ۹۲ تا ۸۹۸ ق/۷۱۱ تا ۱۴۹۲ م، در اندلس حضور داشتند و این منطقه بخشی از دنیای اسلام محسوب می شد. با بررسی جایگاه تشیع در اندلس، این مسئله برای ما آشکار می شود که در دوره حاکمیت مسلمانان در این سرزمین، تشیع نفوذ و گستردگی نداشت و اندلس وضعیت متفاوتی با مناطق شرقی خلافت داشت.
ابن مسره، نخستین اندیشمند مسلمان در اندلس است که قرنهاست برای مورخان مسلمان و نیز محققان معاصر، ناشناس مانده است. هر چند نقش او در مطالعه تاریخ تفكر اندلس غیرقابل انكار است، اما هیچ توافقی درباره مبانی اندیشههای وی و قبول آنها دیده نمیشود. چند دهه پیش کشف دو نوشته از آثار ابن مسره دوباره جلب توجه كرد. با وجود این که این دو متن از آن زمان بارها تجدید چاپ شدهاند،اما ارائه یك تحلیل عمیق و جامع از اندیشههای ابن مسره - با توجه به این متون - هنوز به نظر ضروری میآید. ترجمه تأویلی یکی از این متون در صفحات آتی بخشی از كوشش ما جهت دستیابی به چنین تحلیلی است.
زمان و مكان حضور علویان و اندیشههای شیعی در اقصی نقاط جهان، نقش مهمی در توسعه و استقرار اسلام و مسلمانان در آن مناطق دارد. یكی از عوامل مهم ظهور و انتشار پیروان علوی و افكار شیعی، زمینههای مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اعتقادی لازم، در مناطق مختلف جغرافیایی بوده است و گرچه اندلس ، از سرزمینهای تحت نفوذ اسلام، از این موضوع مستثنا نیست ، باید اذعان كرد كه در این منطقه، نه تنها بستر مناسب برای شیعه و علویان مهیا نگردید ، بلكه برخی عوامل رشد و شكوفایی و تثبیت اندیشههای سیاسی و مذهبی علویان را در اندلس ، در مقایسه با سایر مناطق ، با موانع جدی روبهرو كرد.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید