کمتر کشوری در دنیا مانند ایران دارای تاریخ اندیشهای پیچیده و پر پیچ و خم است. این پیچیدگیها که تاویلهای فراوان و تفسیرهای متعددی را گاه از یک گزاره موجب میشود، زاییده نوعی دروننگری متاثر از شرایط استبدادزده این مرز و بوم است. شاید آنها که گاه با افتخار از «چهارراه تمدن» بودن ایران نام میبرند از این نکته بسیار مهم غفلت کردهاند که این گوناگونی و تنوع حکومتهای استبدادی، نوعی انتزاع با بسامدهایی کمنظیر را در جامعه ایران به وجود آورده است.
وجود معرفت شهودی و معنای آن همواره محل نزاع در بین مفسّران افلاطون بوده است؛ برخی اصلاً قائل به چنین شناختی نزد افلاطون نبوده و عده ای که آن را پذیرفته اند، در عقلانی یا عرفانی بودن آن اختلاف نظر دارند. این نوشته می کوشد تا نشان دهد، معرفت از نگاه افلاطون به استدلال عقلی منحصر نبوده و فراتر از آن، متضمن نوعی رؤیت عقلی نیز هست؛ زیرا نزد افلاطون از یک سو، درک عقلی امور به معنای درک ویژگی های مشترک اشیا است که در قالب قضایا و احکام ارائه می گردد.
تحقیق نظام معرفت شناسی شیخ اشراق می کوشد دیدگاه های معرفت شناختی سهروردی به ویژه از منظر صدرالمتألّهین و برخی از فلاسفه صدرایی و نوصدرایی نقد شود.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید