«استعاره» به عنوان مهمترین نوع مجاز و ساختارهای بیانی دارای اهمیت و جایگاه والای معرفتی و زیباشناختی است. در حوزه مطالعات ترجمه نیز بسیاری از صاحب نظران بر این عقیده اند که ترجمه استعاره دشوارترین بخش ترجمه یک متن است. این مسئله در خصوص ترجمه متنی همچون قرآن کریم که کتابی است آسمانی و وحیانی، نمود و اهمیت بیشتری پیدا می کند.
استعاره مفهومی کمکی است که برای رساندن مفاهیم سخت و دیریاب از جهان هستی مورد استفاده قرار میگیرد. هم اسطوره و هم فلسفه، زبانی استعاری دارند که جهان بیرون ذهن را با کمک استعاره به جهان ذهنی تقلیل میدهند تا آن را قابل فهم سازند. در هر دو مورد ما در واقع با تلاش بشری روبهرو هستیم که برای گریز از امر ناشناخته برای غلبه بر ترس از طبیعت ناشناخته، سعی کرده تا آن ناشناخته بیرونی و درونی (طبیعت بیرونی و درونی) را نظم ببخشد و آن را معنادار ساخته تا بتواند آن را تحمل کند. بیشک فقدان عناصر قدرتمندی مثل وزن، قافیه و استعاره ضربه مهلکی بر استدلال انتزاعی در فلسفه وارد میکند.
استعاره را عموماً به عنوان یک آرایه یا صنعت ادبی میشناسیم که در آثار ادبی و بویژه شعر کاربرد دارد. این تصور، دست کم در پرتو مطالعات جدید، کاملاً نادرست به نظر میرسد. در دوران معاصر، از زوایای گوناگون به نقش استعاره در تفکر انسان و ابعاد مختلف زندگی روزمره پرداخته شده است. واقعیت این است که با کمی غور و تعمَق در مطالعات سنتی این حوزه – که با عنوان بلاغت شناخته میشود – درمییابیم که استعاره و بعضاً مقولات دیگری از این دست، هیچگاه محدود به ادبیات نبودهاند و در گذشته نیز گاه به این نکته اشاراتی شده است.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید