«نقد فکر عربی» الجابری در ظاهر یک طرح پژوهشی در برابر طرح عظیم فلسفه ایرانی هانری کربن است. فلسفه ایرانی طرح هانری کربن است و الجابری در آثار خود کوشیده است آن طرح را از اساس برهم زند. او میتوانست در مبادی فکری کربن نفوذ کند و آنها را مورد چون و چرا قرار دهد. کربن پرورده حوزه پدیدارشناسی در فلسفه بوده و درس «بحران تفکر اروپایی» را از هوسرل و «مابعدالطبیعه چیست؟» را از هایدگر آموخته است؛ اما اینکه همه سعی و کوشش مدام و توام با علاقه او در جهت اجرای وظیفه شرقشناسی و با دید شرقشناسی از منظری دیگر بوده است بجد باید تردید کرد.
«مرگ علومانسانی چیزی است كه اكنون در دیدرس ما است. » این تعبیر هولناكی است كه در آخرین نوشته تری ایگلتون (متولد 1943) روشنفكر سرشناس و نظریه پرداز و منتقد ادبی برجسته بریتانیایی با عنوان فرهنگ (2016 نشر دانشگاه ییل) آمده است.
در تاریخ ۲۱ آوریل ۱۹۳۳ یعنی درست سه ماه پس از به قدرت رسیدن حزب ناسیونال سوسیالیست آلمان پروفسور هایدگر بهعنوان رئیس دانشگاه فرایبورگ انتخاب شد. امروزه هرکس از خود میپرسد که آیا گرایش سیاسی هایدگر با فلسفه او مرتبط است یا بحث سیاسی را نباید با دیدگاههای فلسفی خلط نمود؟ این پرسشی است که ذهن دوست و دشمن را به خود مشغول داشته است. روزی ریچارد رورتی قبل از مرگش گفته بود که ارتباطی تنگاتنگ میان سیاست و فلسفه وجود دارد و اضافه نمود که هایدگر در زندگی سیاسی خود جانب اخلاق و فضیلت را نگرفت.
نیکلاس لوماننی کلاس لومان در جامعهشناسی ایرانی مغفول واقع و به چند دلیل کمتر به او پرداخته شده است. اولین دلیل این است که نسل اول جامعهشناسان ما تحصیلکرده فرانسه و نسل دوم تحصیلکرده آمریکا هستند. دلیل دوم ناشناختهماندن لومان در ایران این امر است که کسانی که جامعهشناسی را در آلمان خواندهاند، به تعداد انگشتان یک دست هم نمیرسند. بنابراین بخشی از جامعهشناسی، که در ایران تدریس میشود، جامعهشناسی فرانسوی و بخش دیگر جامعهشناسی جامعهشناسان آمریکایی است. علت سومی نیز درباره لومان وجود دارد و آن، این است که او بهطور مشخص انسانی است که پیچیده مینویسد.
آگاهان در میان محققان رشته رجال حدیث شیعی به خوبی می دانند که فهرست های نجاشی و شیخ طوسی بر اساس فهارس قدیمتر شیعی نوشته شده است. این مطلب را مرحوم بهبودی و نویسنده این سطور و آقای احمد پاکتچی و برخی دیگر گفته اند. اما در این میان یک مطلب که باید روشن شود این است که نجاشی و شیخ در تألیف فهارس خود صرفاً ناقل نبودند بلکه خود در اصلاح فهارس قبلی و کنار هم گذاشتن و یکپارچه سازی اطلاعات و گزینش منابع قبلی سهم مهمی داشتند.
جستار حاضر می كوشد تا ضمن آشناساختن پژوهشگران با قصص الانبیای محمدبن عبدالله كسایی، به معرفی تفصیلی نسخ خطی ترجمه های فارسی آن بپردازد. بررسی نظام درون متنی این ترجمه ها به منظور دستیابی به ساختار سبكی (زبانی و ادبی) نیز یكی از اهداف راهبردی این پژوهش است. با عنایت به نبود اطلاعات كافی درباره زندگی مولف و هویت مترجمان فارسی این اثر، نقد نظرات فهرست نویسان و كتابشناسان در این باره نیز در این مقاله مطمح نظر بوده است.
استاد عبدالحسین حائری (1306-1394) فرزند میرزا احمد همدانی حائری از علمای برجستۀ حوزوی و جدّ مادریش حاج شیخ عبدالکریم حائری بنیانگذار حوزۀ علمیه قم بود. مرحوم حائری دروس مقدماتی ادب عربی مانند الفیه، شرح سیوطی، حاشیۀ منطق ملاعبدالله، قوانین میرزای قمی و شرح لمعه را نزد دایی خود مرحوم شیخ مرتضی حائری گذراند. وی دروس خارج فقه و اصول را نزد آقایان سید محمد خوانساری، حجت، صدر و بروجردی با موفقیت طی کرد و در سن 24 سالگی به درجۀ اجتهاد نایل آمد.
موفقیت بزرگ ایرانیان اسلامی در ایجاد و تحکیم بنیان فلسفه در اسلام بهواقع مرهون پیشرفتهای آنان در این زمینه در عهد پیش از اسلام و خاصه در دوران ساسانی بود. بعد از ترجمه آثار حکمای یونان و ایران بهزبان عربی، و بعد از آنکه متکلمان اسلامی، خاصه «قدریه»و«جهمیه» و «معتزله»، که نزدیک بهتمام آنها از ایرانیان بودند، شروع به القای مباحث کلامی و فلسفی در جامعه اسلامی نمودند، توجه و اقبال مسلمانان به مکتبهای مختلف حکمت فیثاغوری و افلاطونی و ارسطوئی و نو افلاطونی و نو فیثاغوری و خسروانی آغاز شد و دیری نکشید که مباحثات فلسفی مراکز علمی و عقلی تمدن اسلامی را در بغداد و بلادمعتبر ایران فروگرفت و منجر به ایجاد نهضتی عظیم در زمینه کارهای حکمی گردید.
محسن صدر در خاطرات خود به این نکته اشاره میکند که هیئت دولت از اقداماتی که در جهت سرکوب شورش مردمی در مشهد رخ میداد اطلاعی نداشت و هیچ یک از وزرا از دستورهای مستقیم شاه به نظامیها و شهربانی مشهد مطلع نبود. حتی اگر وزیر کشور اطلاع مختصری در ارتباط با این حادثه داشت ابراز نظر نمیکرد.
تبعید رضاشاه به جزیره دورافتاده موریس جدا از تلاش انگلستان برای خروج رضاشاه از صحنه قدرت در ایران دلیل دیگری هم داشت و آن چیزی نبود جز جلوگیری از دسترسی رضاشاه به رسانه های جمعی و افشای کم و کیف روابط پنهانی که میان انگلستان و رضاشاه در طول سالهای طولانی سلطنتش برقرار بود.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید