1392/12/6 ۱۱:۰۷
دبا: از فعاليت هاي فعلي مركز دائرة المعارف بزرگ اسلامی تدوين و تاليف مجموعه 8 جلدي دانشنامه بزرگ تهران است. 2 جلد اين مجموعه به شميرانات اختصاص دارد و روزهاي اخير از چاپخانه بيرون آمده و در اختیار علاقه مندان قرار گرفته است. این اولین دائرة المعارف محلی است که بیش از 1300 مدخل در بخش شمیران، 500 مدخل در بخش تهران و ری و بيش از 100 تصوير را دربر مي گيرد و از منابع غنی و مرجع تهران شناسی محسوب می شود.
دانشنامۀ تهران بزرگ، دانشنامهای تفصیلی و تخصصی است که به منظور تدوین مرجع جامع، موثق و ناظر بر همۀ جنبههای حیات مادی و معنوی تهران بزرگ طراحی شده است. تحولات شتابناک تهران در چند دهۀ گذشته به ویژه تحولات این شهر پس از پیروزی انقلاب اسلامی و مهاجرت گسترده به تهران، چهرۀ این شهر را به قدری دگرگون ساخته که با هویت چند دهۀ پیش خود فاصلۀ بسیار گرفته است. این دگرگونیها چنان است که حال و هوای تهران چند دهۀ پیش را باید در گفتههای کهنسالان جستجو کرد. از این رو مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی بر آن شده است تا برای ثبت هویت در حال دگرگونی تهران برای نسلهای آینده تدوین دانشنامهای تفصیلی و تخصصی با موضوع تهران بزرگ را در دستور کار خود قرار دهد. آنچه که امروز کلان شهر تهران یا تهران بزرگ نامیده میشود، نتیجۀ گسترش کالبدی تهران به ویژه گسترش آن از دهۀ 1340ش به این سو است. با بررسی سرشماریهای سالهای 1335، 1345 و 1355ش، درمییابیم که در طول این دو دهه، 108 روستا در کلانشهر تهران ادغام و به محلههایی از این شهر بدل شدهاند. این روستاها از لحاظ وابستگی به 3 ناحیۀ شمیران، کن و ری وابسته بودند که تا پیش از دهۀ 1340ش واحدهایی جدا از شهر تهران به شمار میرفتند و از لحاظ فرهنگی و اقتصادی ویژگیهای خود را داشتهاند. از اینرو به منظور ثبت هویت هر یک از این نواحی، دانشنامۀ تهران در 3 بخش تدوین خواهد شد. بخش نخست شمیران، بخش دوم تهران و بخش سوم ری. هر یک از این 3 بخش دارای عناوین خاص خود است که به ترتیب حروف الفبا تنظیم خواهد شد. پیشبینی میشود دانشنامۀ بزرگ تهران دربرگیرندۀ حدود 12 هزار مقاله باشد که شامل موضوعاتی گوناگون از جنبههای حیات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی تهران بزرگ خصوصاً در 200 سال گذشته خواهد بود.
آنچه امروز تهران بزرگ خوانده می شود، نتیجه گسترش باغ-روستایی است کهن که نام آن نخستین بار در نام و نشان محمد بن حماد تهرانی رازی، از محدثان و رجال نامدار سده 3ق/9م آمده است. وجود این نسبت در آن تاریخ، مبین آن است که روستای تهران دست کم در دو سده نخستین دوره اسلامی، و به احتمال بسیار، پیش از آن نیز وجود داشته است. با این حال، تا پیش از حمله مغول، تهران به عنوان روستایی نه چندان معتبر باقی بود و بر پایه اسناد و مدارک تاریخی، روستاهای همسایه آن همچون دولاب، تجریش و حتی ونک نسبت به آن، دارای شهرت بیشتری بودند. یاقون حموی در اوایل سده 7ق/13 م، تهران را روستایی بزرگ با باغهای در هم تنیده و خانه های زیرزمینی توصیف کرده است؛ خانه هایی که به نوشته زکریا قزوینی بیشتر به لانه های موش کور شباهت داشته است.
تهران زمانی در تاریخ اهمیت یافت که شاه طهماسب صفوی (سل 930-984ق/1524/1576م)، در 961ق/1554م بر گرد آن بارویی برپا کرد. عامل اصلی توجه شاه طهماسب به تهران را باید بیش از هر چیز، موقعیت جغرافیایی این شهر به عنوان گذرگاهی بر سر راههای خراسان و مازندران دانست؛ زیرا یکی از نگرانیهای اصلی شاه طهماسب مسئله ازبکها بود که مرتبا خراسان را آشفته، و گاه سراسر ایران را تهدید می کردند. سرکشیهای حکام مرعشی مازندران نیز موجب دیگر نگرانی شاه طهماسب بود. دشت ورامین و جلگه تهران به سبب گستردگی و برخورداری از آب، سبزه، درخت و کشتزار هدف مهاجمانی بود که به دنبال تأمین آذوقه و علوفه بودند و می توانستند از تهران به عنوان پایگاه حمله به قزوین-پایتخت آن روزگار صفویان-استفاده کنند؛ از این رو، وجود شهری محصور با برج و باروی استوار در این ناحیه به دیده شاه طهماسب ضروری می نمود. در این صورت، تهران به شکل دژی درمی آمد که هم سپر دفاع از قزوین بود و هم انبار تدارکات برای لشکر کشی به مازندران و خراسان و هم پایگاهی برای مقابله با تهاجمات عثمانیها به نواحی غرب و شمال غربی ایران.
شهر تهران در سراسر دوره صفویه اهمیت راهبردی خود را حفظ کرد و پس از سقوط دولت صفویه به دست محمود افغان، جانشین او، اشرف، تهران را به صورت پایگاه عملیات نظامی خود در نواحی شمالی ایران و دژی در مقابله با مخالفانش در مازندران، زنجان و آذربایجان درآورد. پس از برچیده شدن بساط اشرف به دست نادر، تهران به سبب موقعیت نظامی اش مورد توجه او بود و نادرشاه در لشکرکشیهایش بارها تهران را اردوگاه سپاهیانش قرار داد.
پس از کشته شدن نادرشاه، چون شاهرخ در خراسان و ابراهیم خان در تبریز هریک خود را شاه خواندند و محمدحسن خان قاجار نیز در استرآباد هوای پادشاهی در سر می پروراند، کریم خان زند برای از پیش رو برداشتن این رقیبان، در تهران اقامت گزید. تهران به سبب موقعیت خاص جغرافیایی و قابلیت دسترسی به چهار سوی کشور، مورد توجه کریم خان بود و خان زند قصد داشت دربار خود را از شیراز به تهران منتقل سازد؛ اما او پس از چیرگی بر اوضاع و تثبیت موقعیت سیاسی خود، در تهران نماند و به شیراز بازگشت.
پس از مرگ کریم خان زند، بار دیگر آتش فتنه سراسر ایران را دربرگرفت. در این زمان، آقا محمدخان قاجار برای دستیابی به تاج و تخت ایران، برضد جانشینان کریم خان شورید و پس از چیرگی بر جعفرخان زند، تهران را تسخیر، و یک سال پس از آن، در یازدهم جمادی الاول 1200، در تهران بر تخت شاهی نشست و این شهر را به عنوان پایتخت خود برگزید. در آن زمان، تهران شهری کوچک با حدود 15هزار تن جمعیت بود.
چون تهران پایتخت شد، رشد آن با افزایش شمار باشندگان آن آغاز گردید. برپایه نقشه تهران که توسط کرشیش در 1275ق/1859م ترسیم شده است، نام برخی از کویها و محله های تهران منسوب به طوایف غیربومی بوده، و بیشتر مربوط به خانواده های ایلهایی است که در زمان آقامحمدخان و فتحعلی شاه در تهران اسکان داده شده بودند.
شمار جمعیت تهران را در آغاز پادشاهی فتحعلی شاه حدود 20 تا 25هزار تن، و در پایان دوره 38 ساله پادشاهی او حدود 50 تا 70هزار تن تخمین زده اند. در دوره 14 ساله پادشاهی محمدشاه شمار جمعیت تهران همچنان رو به افزایش بود؛ چنان که در 1264ق/1848م، هنگامی که ناصرالدین شاه بر تخت نشست، جمعیت تهران به حدود 80هزار تن رسیده بود و در 1269ق، این جمعیت به 120هزار تن افزایش یافت. به زودی بسیاری از باغهای شهر تهران قطعه قطعه، و در آنها خانه سازی شد و رفته رفته تهران به شهری خشک و بی درخت و گیاه بدل گشت و کار به جایی رسید که در درون حصار تهران، زمین نامسکون باقی نماند و دامنه گسترش شهر در 1278ق/1861م به بیرون از حصار تهران کشیده شد. از اینرو در 1284ق/1867م در روزگار ناصرالدین شاه، حصارهای قدیمی تهران، به جز حصار ارگ، ویران گردید و خندق پیشین پر شد. خندق جدید در بخش شمال، 1872 متر دورتر از دیوارهای قدیمی احداث شد که از 3 طرف دیگر، 1545 متر از شهر فاصله داشت. به این ترتیب، مساحت تهران از حدود 12کم2 به 31کم2، و درازای حصار آن از 5/6کم به 18کم افزایش یافت.
حصار ناصری تا 1311ش به روزگار رضاشاه برپا بود. برپایه سرشماری 1311ش، جمعیت تهران به 306537 تن افزایش یافته بود، که از این میان، 245902 تن در درون حصار تهران و 60635 تن در زمینهای بیرون از حصار تهران ساکن بودند. از این رو، برای کاهش فشار ججمعیت در محدوده تهران، در همان سال حصار ناصری تخریب، و خندق آن نیز پر شد و در سالهای بعد، خیابانهای عریض کمربندی به جای خندقهای پرشده تهران احداث گردید.
با تخریب حصار ناصری، تهران وارد دوره نوینی از حیات تاریخی خود شد و شهر از هرسو، به ویژه از جانب شمال و غرب، رو به گسترش نهاد. با اصلاحات رضاشاهی، ادارات و سازمانهای دولتی به بیرون از ارگ انتقال یافت. حتی خانه های بزرگ متعلق به اعیان و اشراف در بیرون از محوطه تهران قدیم بنا گردید که این امر نیز به بزرگ تر شدن تهران یاری رساند. در گذشته خانه های بزرگی در اطراف بازار تهران وجود داشت که متعلق به اشراف و بازرگانان بزرگ و متوسط بود؛ اما از دوره رضاشاه، نخست اشراف از منطقه های سنتی دوری گزیدند و سپس بازرگانان طراز اول و به مرور بازاریان متوسط محله بازار منطقه های مسکونی سنتی را ترک کردند و در بخش های نوبنیاد تهران مسکن گزیدند. این امر از یک سو، بازار را به معنای پایگاه اقتصادی و مرکزی برای خرید و فروش گسترش داد و خانه های محله بازار را از حالت مسکونی به تجارتی بدل ساخت و از سوی دیگر، گروههای جدیدتر اجتماعی که منزلت اقتصادی بالایی نداشتند، ساکن خانه های محله بازار شدند. در بیابانهای سابق دارالخلافه خیابانها و کوچه ها احداث گردید، خانه های جدید بنیاد یافت، و شمار جمعیت نیز روز به روز افزون تر گردید و سیمای شهر برپایه منزلتهای اجتماعی تغییر کرد.؛ بدین گونه، برای نخستین بار در تهران ساکنان شمال شهری و جنوب شهری پدید آمدند.
زندگی شمال شهری نسبتا مرفه و در محیطی غیرآلوده، وسیع و ممتاز تداوم یافت و زندگی جنوب شهری از گذشته هم بدتر و دشوارتر شد و ترکم جمعیت نیز در جنوب شهر بیشتر از شمال شهر گردید. خیابان بندیهای جدید در شهر پدید آمد. بخش هایی از شمال شهر به مراکز اقتصادی و تجارتی بدل شدند که درواقع، آغاز نوعی رویارویی با بازار تهران و اقتصاد سنتی آن بود. خانه های چندطبقه و بلندمرتبه بدون در نظر گرفتن گنجایش خیابانها و مسائل حمل و نقل و پارکینگ و آب احداث شد و چهره شمال شهر را با زندگی مردم جنوب شهر به کلی متفاوت ساخت.
دردهه 1330ش، آهنگ رشد تهران سرعت بیشتری یافت و در سالهای پایانی این دهه وسعت تهران به حدود 130کم2 رسید. هرچند در این زمان، هنوز بیشتر روستاها و اراضی پیرامونی تهران، به جز بخش های محدودی از زمینهای بایر، مسیلها و قلمرو حاشیه ای، کاملا در بافت شهری تهران وارد نشده بودند، اما زمینه ها ی گسترش کالبدی و دگرگونیهای ناشی از گسترش تهران، مجموعه روستاهای پیرامون آن را تحت تأثیر قرار داد. در ادامه این تحول و گسترش کالبدی، در 1345ش/1966م شمار جمعیت تهران به حدود 2720000 تن و وسعت آن به حدود 181کم2 رسید. در آ« سالها سرعت گسترش تهران به گونه ای بود که مرزهای اصلی خود را پشت سر گذاشت و در وهله نخست، نواحی کشاورزی حاشیه ای، و در مرحله دوم روستاهای نزدیک را یکی پس از دیگری در خود مستحیل ساخت و سپس به سبب نیاز روزافزون به واحدهای مسکونی جدید و به علت افزایش جمعیت و نیازهای مراکز تولیدی، کویها و شهرکها و مناطق مسکونی جدیدی بدون برنامه ریزی و یا با برنامه ریزی در پیرامون تهران به وجود آمد.
یکی از ویژگیهای گسترش تهران بدان سان که یاد شد، مستحیل شدن روستاها و آبادیها و کشتزارهای اطراف در تهران رو به رشد بود. این امر به تناسب در منطقه هایی آغاز گردید که امکانات طبیعی و شرایط اقلیمی و جغرافیایی آن، تسهیلات بیشتری را فراهم ساخته بود. دهکده های پیرامونی پایتخت یا به مرور جذب کلانشهر تهران شدند، یا به دلایل اجتماعی و اقتصادی به شهرک بدل شدند، و گاه روستایی مانند تجریش نخست به صورت شهر درآمد و آن گاه در تهران ادغام شد.
گسترش تهران به سوی شمال به سبب وجود روستاهای خوش آب و هوای شمیران چشمگیرتربود و پس از آن، بیشترین میزان گسترش در نواحی شمال شرقی و شرق تهران صورت گرفت. گسترش در شمال غربی و غرب به علت اهمیتی بود که روستاهایی مانند طرشت داشته اند و گسترش به سمت جنوب نیز به سبب موقعیت مذهبی شهرری و ویژگی های شماری از روستاها همچون وصفنارد بوده است. با بررسی سرشماریهای سالهای 1335، 1345 و 1355ش درمی یابیم که در طول این دو دهه، 108 روستا در کلان شهر تهران ادغام شده اند. این روستاها از لحاظ فرهنگی، اقتصادی و اقلیمی به 3 ناحیه شمیران، کن و ری وابسته بوده، و ویژگیهای خود را داشته اند و تا پیش از دهه 1340ش، واحدهایی جدا از تهران به شمار می رفته اند؛ اما با ادغام این 3 ناحیه در کلان شهر تهران، این روستاها به محله های جدیدی از شهر بدل شدند و در گذر زمان، بافت سنتی خود را که متناسب با شرایط اقلیمی و فرهنگی خود بود، با ساخت و سازهای مدرن از دست دادند و رفته رفته با ساکن شدن مردم غیربومی در آن محله ها، دچار آسیب های فرهنگی و اجتماعی شدند و از هویت اصلی خود فاصله گرفتند.
تهران نیز خود از این آسیبهای فرهنگی و اجتماعی مصون نماند. تحولات شتابناک تهران از دهه 1340ش به این سو، به ویژه تحولات این شهر پس از پیروزی انقلاب اسلامی و مهاجرت گسترده به تهران و ساخت و سازهای بی رویه و بی برنامه، بافت جمعیتی و چهره این شهر را به قدری دگرگون ساخت که با هویت پیشین خود فاصله بسیار گرفت.این دگرگونیها چنان است که حال و هوای تهران چند دهه پیش از این، برای نسل امروزی تهرانیان بیگانه می نماید و وضعیت تهران چند دهه پیش را باید در گفته های کهن سالان جستجو کرد؛ ازاین رو، مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی بنا به پیشنهاد آقای دکتر احمد مسجدجامعی، رئیس شورای اسلامی شهر تهران که خود عضو فعال شورای علمی این اثرند و نیز با تصویب، کمک و پشتیبانی آقای دکتر محمدباقر قالیباف، شهردار محترم تهران، برآن شده است تا برای ثبت آن بخش از هویت درحال فراموشی تهرانیان و ثبت وضعیت کنونی آن، تدوین دانشنامه ای تفصیلی و تخصصی با موضوع تهران بزرگ را دستور کار خود قرار دهد.
همان گونه که گذشت، کلان شهر تهران نتیجه گسترش کالبدی تهران و ادغام 108 روستای پیرامونی آن در این شهر است که به 3 حوزه مشخص فرهنگی، اقتصادی و جغرافیایی وابسته بوده اند. به همین سبب و به منظور ثبت هویت هر یک از این بخشها، دانشنامه تهران بزرگ در 3 بخش اصلی تدوین می شود که بخش نخست به شمیران، بخش دوم به تهران، و بخش سوم به ری اختصاص داده شده است و برای کن نیز بخشی جدا در نظر گرفته خواهد شد. چنانچه شمار عنوانهای مربوط به حوزه کن به میزانی باشد که بتوان مجلد جداگانه ای به آن اختصاص داد، دانشنامه تهران بزرگ به 4 بخش افزایش خواهد یافت؛ در غیر این صورت، مدخلهای مربوط به حوزه کن به صورت جداگانه در جلد پایانی بخش دوم به چاپ خاهد رسید. مدخلهای هر بخش به ترتیب الفبایی تنظیم گشته و به هریک، مقاله ای معین اختصاص داده شده و یا به مدخلهایی مناسب ارجاع شده است.
دانشنامه تهران بزرگ به منظر تدوین مرجعی موثق و ناظر بر همه جنبه های حیات مادی و معنوی تهران بزرگ طراحی شده است. پیش بینی می شود این دانشنامه دربرگیرنده حدود 10000 مقاله باشد که شامل موضوعات گوناگون از جنبه های حیات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی تهران بزرگ، به ویژه در 200 سال گذشته است؛ از آن جمله است: مواضع و عوارض جغرافیایی مانند کوهها، دره ها، دشتها، رودخانه ها، چشمه ها و آبگیرها؛ آثار و بناهای تاریخی؛ تاریخچه محله ها و خیابانهای قدیمی و فضاهای شهری؛ باغها؛ قناتها؛ آب انبارها؛ سقاخانه ها؛ رویدادهای تاریخی؛ شخصیتهای علمی، فرهنگی، دینی، سیاسی و ورزشی؛ نهادها و سازمانها؛ بیمارستانها؛ مدرسه ها؛ دانشگاهها؛ سینماها؛ موزه ها؛ نگارخانه ها؛ انجمنها؛ کتابخانه ها؛ ورزشگاهها؛ زورخانه ها؛ نشریات و چاپخانه های قدیمی؛ بزرگراهها؛ بوستانها و فضاهای سبز؛ مسجدها؛ تکیه ها؛ امامزاده ها؛ گورستانها؛ کلیساها؛ کنیسه ها؛ آتشکده ها و دیگر پرستشگاههای غیرمسلمانان؛ و آداب و رسوم و فرهنگ عامه.
مرکز دایرة المعارف بزرگ اسلامی(مرکز پژوهش های ایرانی و اسلامی)
نام کتاب: دانشنامۀ تهران بزرگ، ج اول شمیرانات (1)
دانشنامۀ تهران بزرگ، ج دوم شمیرانات (2)
ناشر: مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی
چاپ اول : تهران، 1392 شمسی
شمارگان: 1000 نسخه
بهاء: 55000تومان
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید