1394/8/18 ۰۹:۰۳
کتاب «روابط ایران و ترکیه، از سقوط دولت عثمانی تا برآمدن نظام جمهوری 1302-1297 ه.ش» به بررسی روابط میان دو کشور در یک دوره گذار بر اساس اسناد موجود میپردازد. کتاب در سه بخش با عناوین «پایان جنگ بزرگ، شروع جنگهای کوچک»، «آنکارا» و «رفت و برگشت» تنظیم شده است.
محمود فاضلی: کتاب «روابط ایران و ترکیه، از سقوط دولت عثمانی تا برآمدن نظام جمهوری 1302-1297 ه.ش» به بررسی روابط میان دو کشور در یک دوره گذار بر اساس اسناد موجود میپردازد. کتاب در سه بخش با عناوین «پایان جنگ بزرگ، شروع جنگهای کوچک»، «آنکارا» و «رفت و برگشت» تنظیم شده است. مناسبات ایران و ترکیه در فاصله فروپاشی عثمانی در پایان جنگ جهانی اول در سال 1918.م تا برآمدن یک نظام جمهوری در آن سامان در سال 1923 که در خلال آن نه فقط نظام حاکم بر ترکیه بلکه نظام حاکم بر ایران نیز در خلال گذر در دوره قاجار به پهلوی دگرگونی مهمی را تجربه کرد. در این دوره گذر، مناسبات دو کشور، هم شاهد تداوم پارهای از مسائل و مشکلات برجای مانده از ادوار پیش بوده و نیز به وجود آمدن مجموعهای از مسائل و دشواریهای جدید که سعی شده در این بررسی مورد توجه قرار گیرند.
بخش اصلی این کتاب 196 صفحهای بر اساس بررسی اسناد وزارت امور خارجه ایران تدوبن شده است؛ نگارنده سالها پیش در خلال پژوهشی پیرامون مناسبات ایران و جمهوریهای قفقاز (1920ـ1917) با اسناد و گزارشهای مربوط به این دوره آشنا شده و در کنار موضوع اصلی آن بررسی یعنی ماجرای قفقاز،در باب مناسبات ایران و عثمانی در آن دوره و چگونگی گذار آن مناسبات از دوره عثمانی/ قاجار به دوره جمهوری/ پهلوی بعدی،یادداشتبرداریهایی نموده است. بخشی از این یادداشتها در توضیح تحرکات کاظم قرابکر پاشا در حوزههای مرزی ایران و عثمانی، در همان بررسی مورد استفاده قرار گرفت و بخشی دیگر نیز که به تحرکات پانترکیستی در همان دوره مربوط میشد نیز در یک بررسی دیگر به کار گرفته شد.
آنچه در این نوشته ارائه میشود گزارشی است از منظر ایرانی کار و طبیعتا تا کار مشابهی از منظر ترکیهای بحث و مبتنی بر اسناد و گزارشهای ترکیه صورت نگیرد،به تصویر موثقی از روابط ایران و عثمانی- ترکیه در این دوره دست نخواهیم یافت. ازاینرو علاوه بر این تذکر کلی در ابتدا،در طول کار نیز در پارهای از موارد مشخص به کاستیهایی از این قبیل اشاره خواهد شد. برخی از این نکات مبهم را نیز که رسیدگی بیشتر بدانها مستلزم دسترسی به اسناد بیشتر بود به فرصتی دیگر موکول شده است، ازجمله بحث «کمالیستها» یا «کمیته کمالیستها» که به گزارش سفارت بریتانیا در تهران در این ایام همسو با بلشویکها بر ضد منافع بریتانیا فعالیت میکردند.
در بخش نخست با عنوان «پایان جنگ بزرگ، شروع جنگهای کوچک» درباره ظهور مصطفی کمال پاشا (آتاتورک) آمده است«در این میان در یکی از دیگر کانونهای اصلی تحولات منطقهای، موقعیت مصطفی کمالپاشا و نهضت ملی وی نیز محکمتر شده بود؛ گوشههایی از این دگرگونی در یکی از معدود گزارشهای واصله از استانبول چنین توصیف شده است: «مصطفی کمالپاشا که مفتش کل اردوی غرب عثمانی بود پس از متارکه جنگ نخواست اطاعت از شرایط مقیده نماید. لهذا بر ضد حکومت مرکزی علم طغیان افراشته و اردوهای آن نواحی را در تحت اختیار خود آورده کمکم از ارضروم به سیواس و از آنجا به تمام آسیای صغیر استیلا پیدا کرد و حکومت مرکزی قادر به جلوگیری از حرکات مصطفی کمال نبود و متفقین هم نخواستند تا قلب آسیای صغیر داخل شده و با قشون داوطلب مبارزه کنند. بهتدریج از اطراف هم دستهجات مسلح از طرفداران اتحاد و ترقی به اردوی ملی ملحق شده و آناطولی عدم اطاعت خود را نسبت به مرکز علنی ساخته، حکام مرکزی را خلع و احکام مرکزی را لغو نمود.»
موضوع کردها یکی از موضوعاتی بوده است که از دیرباز در چارچوب روابط ایران و عثمانی ایفای نقش نموده است. با آنکه از قرن نوزدهم به بعد و مداخلات فزاینده قدرتهای اروپایی در تحولات منطقه، هرازگاه این بحث توجه پارهای از آن قدرتها را نیز به خود جلب کرد ولی در مجموع در این دوره در کل وضعیت تغییر چندانی ایجاد نشد. اما بعد از پیشامد جنگ اول جهانی و استقرار نیروهای بریتانیا در بینالنهرین، بعد سومی نیز به این معادله افزوده شد که آن نیز بر پیچیدگیهای وضع موجود دامن زد.
نویسنده موضوع وحشت بریتانیا از لشکرکشی ترکها را مورد توجه قرار داده و مینویسد: «در گزارشی که در 21 آبان 1301 به تهران ارسال شد؛ در این گزارش ممتازالدوله خاطرنشان ساخت «ترکها بعد از شکست دادن به قشون یونان و طرد آنها از اراضی آسیای صغیر به طرف اسلامبول حرکت...[و] .... متفقین، مخصوصا انگلیسیها [که] از این مسئله متوحش شده، مشغول اقدامات شدند و به وسیله فرانسه با ترکها داخل مذاکره و قرار شد کنفرانسی در مداینه که بندر بروسه است در دریای مرمره تشکیل داده، قراری برای مذکرات صلح و تحدید حدود داده شود.»
در بخش سوم با نام «رفت و برگشت» درباره تقویت زمینههمراهی و همسویی میان ایران و ترکیه با وجود برخی مشکلات آمده است: «یکی از مهمترین نکاتی که بتوان در باب روابط ایران و ترکیه خاطرنشان کرد لزوم توجه و رسیدگی دائم بدان است؛ سخن از مناسبات دو حوزهای است، که بنا به مجموعهای از دلایل همانگونه که اشاره شد از دیرباز در رقابت و رویارویی بودهاند و هدایت این رقابت و همچشمی به مجرایی آرام و دور از تنش، مستلزم یک سعی و تلاش دائمی است. دیدیم که رها شدن این مناسبات به حال خود، به گونهای که در دوران گذار عثمانی به جمهوری/ قاجار به پهلوی پیش آمد به پیش آمد چه بحرانهایی در روابط دو کشور میدان داد. اگرچه از اواخر این دوره که به حل و فصل مسائل فیمابین اهتمام شد زمینهای پابرجا برای یک همراهی و همسویی نسبی میان ایران و ترکیه فراهم آمد که هنوز هم کم و بیش به قوت خود باقی است اما حفظ و توسعه این زمینه نیز مستلزم توجه و رسیدگی است؛ درحالیکه برخی از مهمترین حوزههای اختلاف مانند حقوق اتباع ایرانی یا مسائل مرزی در همان دوره موضوعیت خود را از دست دادند،ولی پارهای از دیگر عوامل مورد بحث هنوز به قوت خود باقی هستند.
روابط ایران و ترکیه، از سقوط دولت عثمانی تا برآمدن نظام جمهوری
کاوه بیات
انتشارات: پردیس دانش
نوبت اول: 1394
قیمت: 12 هزار تومان
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید