قصه نوش‌آفرین و گوهرتاج

1392/8/11 ۰۹:۵۷

قصه نوش‌آفرین و گوهرتاج

مانی سپهری: سنت نقالی در ایران قدیم، قصه‌های شفاهی بسیاری را در حافظه مردمی که پای صحبت نقالان می‌نشسته‌اند ثبت کرده و آن قصه‌ها را سینه به سینه منتقل کرده است. ضمن اینکه بوده‌اند کسانی که این قصه‌ها را از گفته‌های نقالان به نوشتار مکتوب بدل کرده‌اند و این قصه‌ها اکنون بخش مهمی از فرهنگ و طریقه زیستی مردم در زمانه‌های مختلف را در خود دارند. بخشی که شاید در ادبیات رسمی و فاخر به آن اندازه نمود نداشته باشد که در ادبیات شفاهی.

 

 

مانی سپهری: سنت نقالی در ایران قدیم، قصه‌های شفاهی بسیاری را در حافظه مردمی که پای صحبت نقالان می‌نشسته‌اند ثبت کرده و آن قصه‌ها را سینه به سینه منتقل کرده است. ضمن اینکه بوده‌اند کسانی که این قصه‌ها را از گفته‌های نقالان به نوشتار مکتوب بدل کرده‌اند و این قصه‌ها اکنون بخش مهمی از فرهنگ و طریقه زیستی مردم در زمانه‌های مختلف را در خود دارند. بخشی که شاید در ادبیات رسمی و فاخر به آن اندازه نمود نداشته باشد که در ادبیات شفاهی.

قصه‌هایی هم هستند که گرچه از آغاز صورت مکتوب داشته‌اند، شیوه نگارش‌شان از سنت نقالی و قصه‌گویی شفاهی تاثیر پذیرفته که «قصه نوش‌آفرین و گوهرتاج» چنانکه از مقدمه مهران افشاری بر چاپ تازه این قصه بر می‌آید، نمونه‌ای است از این دست.

قصه‌ای که اولریش مارزلف، پژوهشگر صاحب‌نام قصه‌های عامیانه هم بر آن مقدمه‌ای نوشته و این مقدمه در سرآغاز چاپ تازه این قصه آمده است. مارزلف در این مقدمه، از قصه نوش‌آفرین و گوهرتاج به‌عنوان یکی از قصه‌های عامیانه محبوب در دوران قاجار نام برده است. نوش‌آفرین و گوهرتاج، همچون تمام قصه‌های عامیانه، قصه‌ای است سرگرم‌کننده.

قصه‌ای سرشار از خیالپردازی و پر از انواع و اقسام موجوادت خیالی. مارزلف با اشاره به سرگرم‌کننده‌بودن این قصه می‌نویسد: «ایجاد لذت و شادی یکی از دلایل اصلی نقل چنین قصه‌ای بوده است. در دوران گذشته اینگونه قصه‌ها یا برای اینکه ذهن مخاطب را از کارهای شاق روزانه کمی فارغ کند یا برای اینکه در زندگی پرفراز و نشیب و کسل‌کننده او لختی تنوع و آسایش ایجاد کند، به‌کار می‌رفته است. این کار با ترسیم دنیایی پر از شادی و لذت که فرای زندگی روزمره بود انجام می‌گرفت. ذهن مخاطب قصه به سرزمینی افسانه‌ای هدایت می‌شد و لذت حاصل از آن باعث می‌شد که بار زندگی بر دوش او تحمل‌پذیرتر شود.»

نوش‌آفرین و گوهرتاج همان‌طور که مارزلف اشاره کرده، دارای یک طرح اصلی بسیار ساده است اما آنچه قصه را جذاب می‌کند حوادث فرعی است که میان قصه می‌آید و فرجام قصه را به تعویق می‌اندازد. چاپ جدید «قصه نوش‌آفرین و گوهرتاج»، از طرف انتشارات به نگار منتشر شده است.

اینک قسمتی از این کتاب: «... و بعد از آن شاهزاده برخاست و از قصر سرازیر گردید با خان محمد و حمید می‌خواست که روانه خانه شود که ملک محمد با سه غلام سر راه بر شاهزاده گرفتند و تیغ از میان کشیدند و ملک محمد نعره‌ای برآورد که ای دزد ناپاک کار تو به اینجا رسیده که شب به حرم پادشاه روی و اراده خیانت با حرم پادشاه داری. کی گذارم که تو جان به در بری. ملک محمد چون این سخنان گفت شاهزاده برآشفت و گفت ای نامرد از سگ کمتر، تو کیستی که سر راه بر من بگیری. این بگفت و شمشیر برکشید و بر جانب ملک[محمد] دوید. ملک محمد پیش‌دستی نموده تیغی که در دست داشت حواله فرق شاهزاده کرد و شاهزاده پشت تیغ بر دم تیغش رسانید، تیغ ملک محمد خورد شد. شاهزاده در همان گرمی چنان تیغ بر فرقش اشاره نمود که چهار انگشت بر سرش جا کرد و خون به رویش فرو ریخت و از پا در آمد. غلامان به حمله درآمدند و خان محمد و حمید دست به شمشیر نموده به هواداری شاهزاده بر غلامان درآویختند و هرکدام زخمی زدند و غلامان ملک محمد‌ رو به گریز نهادند و فریاد می‌کردند و مدد می‌خواستند.»

قصه نوش‌آفرین و گوهرتاج را انتشارات به نگار با قیمت 10هزارو500تومان منتشر کرده است.

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

برچسب ها

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: