1392/7/8 ۱۰:۲۰
گروه فرهنگ و هنر- «شبِ محمدرضا باطنی» صدوسیوسومین شب از شبهای بخارا بود که با همکاری مؤسسه فرهنگی-هنری ملت، دایرهالمعارف بزرگ اسلامی، بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار، مؤسسه فرهنگ معاصر و گنجینه پژوهشی ایرج افشار عصر ششم مهرماه 1392 در محل کانون زبان فارسی برگزار شد.داریوش شایگان، محمود دولتآبادی، ژاله آموزگار، علی معصومی همدانی، بهاءالدین خرمشاهی، فخرالدین فخرالدینی، غلامحسین صدریافشار، ایرج پارسینژاد، کورش صفوی، توفیق سبحانی و ضیاء موحد از جمله شخصیتهای حاضر در این شب بودند.
دکتر محمد مقدم را میتوان نخستین زبانشناس ایرانی نامید
«علی دهباشی» آغازگر این مراسم بود که از دکتر باطنی و نخستین کوششهای زبانشناسی در ایران سخن گفت: «واژه «زبانشناسی» نخستین بار توسط سعید نفیسی در سال 1304 به کار گرفته شد و نخستین کوششها در عرصه زبانشناسی در سالهای 1312 تا 1314 در مقالات حسین فوادی بود که به صورت سلسلهمقالات در مجله «مهر» منتشر شد. در این مقالات، نویسنده نگاه امروزی به زبان فارسی و پژوهشهای زبانشناسی ارائه داده است. گامهای بعدی توسط دکتر محمد مقدم برداشته شد. دکتر مقدم، دانشآموخته رشته زبانشناسی از دانشگاه پرینستون آمریکا بود که پس از اتمام تحصیلات به ایران بازگشت و در دانشگاه تهران کار خود را آغاز کرد. دکتر مقدم پس از یک دوره تلاش بیوقفه موفق شد رضایت اولیای دانشگاه تهران و دانشکده ادبیات را جلب کند و در سال 1342 گروه زبانشناسی را تأسیس کردند. دکتر محمد مقدم را میتوان نخستین زبانشناس ایرانی نامید که آغازگر تدریس این رشته در دانشگاه تهران شد. دکتر مقدم در سالهای اولیه تدریس با همکاری دکتر صادق کیا و دکتر جمالالدین رضایی اولین مجله مطالعات زبانشناسی را با عنوان «ایران کوده» منتشر کردند. نخستین نسل زبانشناسان ما توانستند پایه و اساس این رشته را در ضوابط کاملاً علمی تبیین و تدوین کنند تا آنجا که هماکنون نسل سوم زبانشناسان آثار ارجمندی ارائه میکنند. در گروه زبانشناسی دانشکده ادبیات استادانی همچون دکتر پرویز ناتل خانلری، دکتر سیفالدین نجمآبادی، دکتر صادق کیا و دکتر ماهیار نوابی و در سالهای بعد دکتر هرمز میلانیان و چند تن دیگر به تدریس پرداختند و در ادامه استادانی دیگر همچون: دکتر محمدرضا باطنی، ابوالحسن نجفی، دکتر علیاشرف صادقی، دکتر علیمحمد حقشناس، دکتر یدا... ثمره، دکتر بدرالزمان قریب و ... راه را برای نسل جوانتر فراهم کردند و با تدریس عالمانه و دقیق خود نسل جدید را با آخرین دستاوردهای زبانشناسی در جهان آشنا کردند. در اینجا باید از نخستین کنگره یا گردهمایی در زمینه زبانشناسی یاد کنیم که دکتر احسان یارشاطر در سال 1965 در تهران برگزار کرد. یک اتفاق مهم دیگر در عرصه زبانشناسی انتشار مجله تخصصی «زبانشناسی» بود که به همت مرکز نشر دانشگاهی بنیاد گذاشته شده و زیر نظر دکتر علیاشرف صادقی منتشر میشود. در این 50 سالی که از تشکیل گروه زبانشناسی در دانشگاه تهران میگذرد، سه نسل در این رشته علمی تربیت شدند. با نگاهی به «چکیده پایاننامههای زبانشناسی» تنوع و کثرت موضوعات و فارغالتحصیلان این رشته را خواهیم شناخت.
دکتر باطنی بر بستر چنین زمینه و سابقه علمیدر دانشگاه تهران در خرداد 1346 از رساله دانشگاهی خود با عنوان «زبانشناسی همگانی و زبانهای باستانی» در حضور استادان برجسته آن روزگار که به نام برخی از آنها اشاره کردم دفاع کرد و موفق به دریافت درجه دکتری شد و از مهرماه همان سال در گروه زبانشناسی به تدریس مشغول شد و دانشجویان بسیاری که امروزه از استادان بنام این رشتهاند از دانشجویان برجسته استاد باطنی هستند. دکتر باطنی متولد 1313 در اصفهان است. تا ششم ادبی را در اصفهان گذراندند. سال 1336 دانشجوی سال اول زبان انگلیسی دانشسرای عالی میشوند. در سال 1339 موفق به اخذ درجه لیسانس در زبان انگلیسی میشوند. به موجب قانون آن روزگار کسانی که شاگرد اول میشدند میتوانستند به خارج از کشور برای ادامه تحصیل بروند. در انگلستان در دانشگاه لیدز ادامه تحصیل دادند و موفق به دریافت «دیپلم بعد از لیسانس با درجه ممتاز» شدند و همچنین در سال بعد موفق به دریافت درجه فوق لیسانس در زبانشناسی با گرایش ادبیات از همان دانشگاه میشوند.
کارنامه پژوهشها و تألیفات دکتر باطنی در حوزه مسائل تئوریک زبانشناسی تاکنون در هشت جلد منتشر شده است که مهمترین اثر که بیش از 45 سال است در تمامی مراکز دانشگاهی تدریس میشود کتاب «توصیف ساختمان دستوری زبان فارسی» ایشان است که به چاپ بیست و هشتم رسیده است. و دو ترجمه از رابرتهال و مانفرد بییرویش در حوزه زبانشناسی از دیگر آثار استاد است.
دکتر باطنی پس از دریافت درجه دکترا در «گروه زبانشناسی» دانشکده ادبیات دانشگاه تهران تدریس میکردند که تا دیماه 1360 ادامه داشت و سرانجام به تقاضای خودشان بازنشسته شدند. دوره دیگر زندگی علمی دکتر باطنی از سال 1364 در «مؤسسه فرهنگ معاصر» آغاز میشود که هفت سال آن صرف تألیف و تدوین «فرهنگ دوزبانه انگلیسی فارسی» شد که سرانجام در بهمنماه 1371 به پایان رسید. پس از آن همکاری دکتر باطنی با «مؤسسه فرهنگ معاصر» ادامه یافته است که حاصلش 21 جلد کتاب بسیار مهم در حوزه فرهنگهای دوزبانه است. فرهنگهایی همچون «فرهنگ انگلیسی-فارسی»، «فرهنگ فعلهای گروهی»، «فرهنگ همایندها»، «فرهنگ اصطلاحات و عبارات رایج فارسی»، «واژهنامه روانشناسی» و کتابهای دیگر که در سالن مجموعه آثار استاد به نمایش درآمده است.
باطنی، وظیفهشناس، تابع مقرّرات و معتقد به نظم است
پس از سخنان مدیر مجله بخارا نوبت به «مجدالدین کیوانی» رسید. او از محمدرضا باطنی به عنوان «پژوهشگری که سرِ اصول اخلاقی خود حاضر به معامله نشد» یاد کرد و خاطرهای از او گفت: «در تابستان 1347 که به ایران باز گشتم، باطنی سه سالی میشد که به وطن برگشته و در دانشگاه تهران به کار مشغول شده بود. من نیز در دانشسرای عالی با حقوق ماهی 2000 تومان و رتبه استادیاری استخدام شدم. در آن زمان رحمت حقدان که رحمت حقّ بر او باد، مدیر کلّ اداره آموزش دانشسرای عالی بود. چون به راستی مدیر لایق و کاربُری بود، میخواستند او را به وزارت نوپای علوم و آموزش عالی ببرند، ولی ظاهراً مدیریّت دانشسرا اکراه داشت؛ زیرا کسی نبود که جای خالیِ حقدان را پُر کند. باطنی که بسیار با حقدان ایاق بود حاضر شد برای بازشدنِ گره کار بهطور موقت به دانشسرای عالی بیاید و این کار را کرد. از آن تاریخ -که تصوّر میکنم سال تحصیلی49 - 1348 بود- من فرصت بیشتری پیدا کردم که باطنی را بهتر بشناسم و بدانم که او تا چه اندازه وظیفهشناس، تابع مقرّرات و معتقد به نظم در کارهاست، چیزی که دانشجویان جوان چندان خوش نداشتند و بعضی از استادان نیز! آن روزها به تازگی نظام واحدی در دانشگاهها باب شده بود. دانشجویان موظـّف بودند که در فاصله زمانیِ معیّنی واحدهایی را الزاماً «انتخاب» کنند که چنانچه ضرب الاجل مقرّر تمام میشد باید بابت هر روز تأخیر، 40-30 تومانی (مقدارش درست یادم نیست) جریمه میپرداختند. باطنی اصرار داشت که مقررات دقیقاً اجرا شود. روزی در دفتر کار او نشسته بودم. دانشجویی که باید به گناه کوتاهی در انتخاب واحدِ به موقع جریمه میپرداخت، وارد شد و از باطنی خواهش کرد که از او جریمه گرفته نشود. او به نرمی و مؤدّبانه سعی کرد آن دانشجو را متقاعد کند که مقرّرات است و باید اجرا شود. دانشجو پافشاری کرد و مدام میگفت که «آقا یه کاریش بکنین.» ظاهراً این جوان قبلاً هم برای همین منظور به باطنی و به مسؤلان دیگر مراجعه کرده بود. باطنی که دید «نرود میخ آهنین در سنگ»، همین طور که پشت میز کارش ایستاده بود، کیف بغلیاش را در آورد و دو سه اسکناس 100 تومانی از آن بیرون کشید و به دانشجو گفت «حاضرم با کمال میل جریمه شما را بپردازم که مقررات اجرا شود.» باطنی با این کار، به واقع، آن دانشجو را آچمز کرد.»
زبانشناسی آگاه از تبار مقوله و میزان
«دکتر رضا نیلیپور» سومین سخنران این مراسم بود که گفت: «امسال پنج دهه از بنیانگذاری نخستین گروه زبانشناسی در ایران در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران به وسیله زندهیاد دکتر محمد مقدم میگذرد. دکتر مقدم در سالهای نخست دهه 40 علاوه بر تبدیل نظام آموزشی دانشگاهی ایران از نظام سالانه به نظام واحدی، با تاسیس گروه زبانشناسی همگانی و زبانهای باستانی نخستین دانشجویان زبانشناسی همگانی ایران را همراه با کلاسهای دکتر محمدرضا باطنی با نظریه «مقوله و میزان» آشنا کرد. دکتر باطنی نخستین کلاسهای پرشور زبانشناسی خود را با صدایی رسا و با دقت خاص خود با یک نظریه عمومی زبانشناسی آغاز کرد. توصیفها و کاربردهای نظریه «مقوله و میزان» درباره ساختمان زبان فارسی که دکتر باطنی در نخستین دوره از کلاسهای خود تدریس کرده بود در سال 1348 در کتابی به نام «توصیف ساختمان دستوری زبان فارسی» به وسیله انتشارات امیرکبیر چاپ شد و همین تاکنون 27 بار به چاپ رسیده است. من هم به عنوان یکی از نخستین دانشجویان رشته زبانشناسی، دکتر باطنی را در ابتدا همراه با نظریه «مقوله و میزان» شناختم؛ ولی بعدها که بیشتر و بیشتر با او آشنا شدم «مقوله و میزان» را در ابعاد مختلف منش و شخصیت او مشاهده کردم. در اینجا «مقوله و میزان» را هم به مفهوم تخصصی و نظری خود که نام نظریه عمومی زبانشناسی مایکل هالیدی، زبانشناس معروف انگلیسی، است و هم به مفهوم وسیع آن به کار میبرم؛ چراکه شخصیت دکتر باطنی در هر دو مفهوم کلمه با «مقوله و میزان» عجین شده است؛ هم در رفتار و منش تابع اصول مانده و هم برای زبان در قالب یک نظریه عمومی زبانشناسی همچنان به معنی داربودن زبان و نقش آن در جامعه و فرهنگ پایبندی و وفاداری خود را حفظ کرده است. دکتر باطنی از همان سالهای نخست دهه 40 همزمان با بنیانگذاری گروه زبانشناسی در دانشگاه تهران، زبانشناسی علمی و شیوه توصیف دستور علمی زبان فارسی را با شور و حرارت خاص خود در کلاسهای درس با حضور دکتر محمد مقدم و بعضی از استادان جوان آن دوران گروه ادبیات فارسی دانشکده ادبیات همچون دکتر شفیعی کدکنی تدریس کرد و با معرفی و پیاده کردن این الگوی نظری زبانشناسی، آغازگر نظریهپردازی جدید و سنتشکنی در شیوه دستورنویسی سنتی در ایران شد.»
نوجویی و نوگرایی باطنی، قلمروهای تازهای گشود
سپس نوبت به «یحیی مدرسی» رسید. او به مقاله «جامعهشناسی زبان» اشاره کرد و گفت: «هر یک از کارهای استاد باطنی را باید گامی دانست در راه گشودن دریچهای بر یکی از چشماندازهای تازه و تاکیدی بر ضرورتِ داشتنِ نگاه علمی نو در پژوهشهای زبانشناختی در ایران. در طول سالها، همین نوجویی و نوگرایی استاد، قلمروهای تازهای را در برابر ما گشود. معرفی حوزههایی مانند روانشناسی زبان، جامعهشناسی زبان و طرح مباحثی به کلی نو در ایرانِ آن دوران، بخش دیگری از کوششهای استاد است با هدف بهروز کردن رشته زبانشناسی و گسترش آن در ایران. مقاله مفصل «جامعهشناسی زبان»، دریچه تازهای را روی زبانشناسان ایرانی، به ویژه دانشجویان این رشته گشوده و اصول کلی این شاخه جدید را معرفی کرده است. این مقاله، با توجه به زمان انتشار آن و در نوع خود، بسیار پر و پیمان است و مباحث اصلی این شاخه مانند برنامهریزی زبانی، تنوعات زبانی، زبانهای میانجی، زبانهای ساختگی و... را در بر دارد. برای نخستین بار، ابعاد اجتماعی و فرهنگی زبان، در این سطح و به طور جدی و در قالبی منسجم در این اثر معرفی شده و خواننده را با گوشههای ناشناختهای از پژوهشهای زبانشناختی در آن زمان آشنا ساخته است. نثر مقاله روان، ساده، خواندنی و در عین حال عالمانه و جذاب است. معادلگذاریهای شفاف و مناسب برای اصطلاحات تخصصی، بیگمان سهم مهم دیگری است که استاد در بومیسازی دانش زبانشناسی نوین در کشور ما بر عهده داشتهاند.»
پس از آن «داوود موسایی»، مدیر مؤسسه فرهنگ معاصر از 28 سال همکاریاش با دکتر باطنی و انضباط و دقت وی سخن گفت.
روشنفکر همیشه منتقد
«دکتر عبدالرحمان نجل رحیم» سخنران بعدی این مراسم بود که نخست از چگونگی آشناییاش با باطنی و سپس از علاقه باطنی به روانشناسی گفت و افزود: «از چنین فردی بعید نیست که از نابسامانیها، حب و بغضها و تبعیضها شدیدا رنجیدهخاطر نشود. او چون روشنفکری اصیل، با وجود بلندنظری، بصیرت، فرهیختگی، قدرت تحمل و رواداری، ذرهای سازش و معامله بر سر اصول منطقی که در سر دارد را نپذیرد. به جاه و مکان دل نبندد و به اطاعت و تسلیم تن درندهد. در نتیجه، او منتقد و معترض آنچه که در پیرامونش میگذرد، میشود و اغلب درگیر با افراد و قدرتمندانی میشود که افکار پیشروانه او را بر نمیتابند و چنین است که گاه دود این خشم فروخورده از ناسازگاریهای زمانه به چشم عزیزان نزدیک میرود و حتی فضای خانوادگی را نیز غبارآلود و پرتنش میکند؛ ولی او چون بندبازی ماهر در فضای تیره و تار پیرامون نیز تعادلش را حفظ میکند و از پس این همه بر میآید. او در اوج درگیری، کنارهگیری، بازنشستگی و خانهنشینی اجباری کتابهایی را ترجمه میکند که دنباله جستوجوی پیگیرش است؛ چون کتاب «انسان به روایت زیستشناسی» که با همراهی همسر بردبارش «ماهطلعت (شهین) نفرآبادی» که محققی صادق و فروتن در زیستشناسی است، ترجمه میشود. و کتاب «ساخت و کار ذهن» از «بلیک مور» که جدیدا اجازه گرفته است تا بعد از 20 سال تجدید چاپ شود.»
باطنی روزنامهنگار
پس از آن «سیروس علینژاد» از اولین روزهای آشناییاش با دکتر باطنی و مقالاتش در مجله آدینه به روزگار سردبیری خویش حکایت کرد و از روزنامهنگاری دکتر باطنی گفت: «میدانیم که همه نویسندگان بزرگ به ویژه در ابتدای کار، از کنار روزنامهنگاری عبور کردهاند. مارکز و همینگوی، نمونههای معروف و درخشان این دستهاند. دکتر باطنی هم دو سه دوره از سر اتفاق، روزنامهنگاری کرده و به این کار دلبستگی یافته است.»
استاد در آینه شاگرد
و سپس «زهرا احمدینیا» از سالهای همکاری با دکتر باطنی در فرهنگ معاصر گفت: «زمان زیادی لازم نبود تا متوجه شوم آن خطکش و میزانی که از آن صحبت میشد نظم و انضباط، دقت و جدیت در کار است که همگی از ویژگیهای بارز شخصیتی دکتر باطنی هستند. این ویژگیها چنان در تاروپود وجود ایشان تنیده شده است که گویی مجموع آنها، یعنی دکتر باطنی. برای ایشان اصلا تصوری از اینکه کسی میتواند از راهی جز به کار بستن نظم و انضباط و جز با داشتن جدیت، به کاری سامان دهد، وجود ندارد. به این ترتیب متوجه شدم ایشان از دیگران همان چیزی را انتظار دارند که خود تمام عمر به آن مقید بودهاند و جز آن عمل نکردهاند. سختکوشی هم از آن ویژگیهایی بود که برای پی بردن به آن زمان زیادی لازم نبود. روزها و ساعتهایی که ایشان صرف کار طاقتفرسایی همچون فرهنگنگاری میکردند و جدیتی که در کار خود داشتند گویای پشتکار و خستگیناپذیری ایشان بود. لازم نبود که نگاهی هم به آثار دیگر دکتر باطنی و بازه زمانیای که آن کارها در آن انجام شده بود بیندازم تا به این حقیقت پی ببرم که ایشان سختکوشترین انسانی هستند که من تا آن زمان دیده بودم.»
سپس نوبت به «دکتر محمدرضا باطنی» رسید تا با جمع دوستداران خود سخن بگوید و دکتر باطنی از روزگار کودکی و نوجوانی خود حکایت کرد و سپس به ذکر خاطراتش از دانشگاه پرداخت.
پایانبخش این برنامه نیز پخش فیلم مستندی از «پیام شکرایی» بود.
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید