غرب چگونه غرب شد / محمود فاضلی

1392/5/28 ۱۵:۱۳

اين اثر دومين كتاب از مجموعه غرب شناسي انتشارات سروش است كه با نقد ادعاهاي غرب در مسير پيشرفت و توسعه، عوامل اصلي دستاوردهاي غرب را از زبان يك دانشمند غربي بيان مي كند. هدف اصلي اين اثر به چالش كشيدن يكي از باورهاي رايج زمان حاضر درباره تاريخ و جغرافياي جهان است. باوري كه تمدن اروپايي و به اصطلاح غرب، امتيازهاي تاريخي منحصر به فردي از جنس خصلت هاي ويژة نژادي، فرهنگي، محيطي، ذهني و روحي خاصي داشته كه در طول تاريخ و تا زمان حاضر به آن نوعي برتري پايدار بر تمام جوامع ديگر بخشيده است.

نام کتاب : غرب چگونه غرب شد
نویسنده : جیمز موریس بلوت
ترجمه: مرتضی مداحی
انتشارات : سروش
نوبت اول: 1392
قیمت: 15 هزار تومان

اين اثر دومين كتاب از مجموعه غرب شناسي انتشارات سروش است كه با نقد ادعاهاي غرب در مسير پيشرفت و توسعه، عوامل اصلي دستاوردهاي غرب را از زبان يك دانشمند غربي بيان مي كند. هدف اصلي اين اثر به چالش كشيدن يكي از باورهاي رايج زمان حاضر درباره تاريخ و جغرافياي جهان است. باوري كه تمدن اروپايي و به اصطلاح غرب، امتيازهاي تاريخي منحصر به فردي از جنس خصلت هاي ويژة نژادي، فرهنگي، محيطي، ذهني و روحي خاصي داشته كه در طول تاريخ و تا زمان حاضر به آن نوعي برتري پايدار بر تمام جوامع ديگر بخشيده است.
مولف معتقد است اروپاي قبل از سال ۱۴۹۲ نه مزيت واقعي و بالقوه‌اي بر تمدن هاي ديگر داشت، نه سرعت بالاتري و نه حتي واجد برخي ظرفيت هاي خاص براي توسعه آينده بوده است، و تمام استدلال‌هايي كه امروزه براي نشان دادن وضعيت اروپا مطرح مي‌شود از جمله بحث هاي: نژاد، ويژگي‌هاي محيط زيست، جمعيت‌شناختي، فناوري، سياست، طبقه، خانواده و ... فاقد پشتيباني تجربي هستند. كتاب حاضر با نگاهي مستند و انتقادي، علل اصلي رشد و پيشرفت غرب را شرح مي‌دهد.
اين كتاب 352 صفحه ای در چهار محور عوامل موفقيت غرب در برخي از حوزه‌هاي مادي، اقتصادي و پيشرفت‌هاي تكنولوژي را بررسي و ادهاعاي آن‌ها را نقد، بررسي و تحليل مي‌كند. در فصل اول كتاب، ماهيت و تاريخ اشاعه اروپا مداري به عنوان بدنه اصلي باور هاي رايج درباره اروپا بحث مي شود. فصل دوم نظريه خيزش خود بنياد اروپا را به عنوان هستة اصلي گفتمان مربوط به برتري اروپايي ها و معجزه آنها را مورد تحليل قرار مي‌دهد.
در فصل سوم تاريخ جهان و جغرافياي تاريخي قبل از ۱۴۹۲ را بررسي مي كند و سعي دارد نشان دهد كه اروپا در آن زمان هيچ گونه برتري بر ديگر مناطق و تمدن ها نداشته است.در فصل چهارم بحث مي كند كه استعمارگري پس از ۱۴۹۲، فرايندي اصلي بود كه به ترقي و مدرن شدن و توسعه يافتگي اروپا و بعدها امريكا منجر شده است و از طرف ديگر به توسعه نيافتگي آسيا؛ افريقا و امريكاي لاتين انجاميده است. اين مجموعه اثبات مي‌كند اروپا تقدم و يا برتري تاريخي بر آنچه كه امروز جهان سوم نام گرفته، ندارد. به اعتقاد نویسنده کتاب تمام استدلال‌هايي که امروزه براي نشان دادن وضعيت اروپا مطرح مي‌شود از جمله نژاد، ويژگي‌هاي محيط زيست، جمعيت‌شناختي، فناوري، سياست، طبقه، خانواده و ... فاقد پشتيباني تجربي هستند. اين کتاب با نگاهي مستند و انتقادي علل اصلي رشد و پيشرفت غرب را مورد بررسی قرار دهد.