انتشار پژوهشی دربارۀ تاریخ و فرهنگ خور و بیابانک

1404/2/29 ۱۱:۰۸

انتشار پژوهشی دربارۀ تاریخ و فرهنگ خور و بیابانک

کتاب «خور و بیابانک در گذرگاه تاریخ» تألیف سیدعلی آل‌داود از سوی انتشارات مرکز دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی (مرکز پژوهش‌های ایرانی و اسلامی) منتشر ‌شد.

دبا: کتاب «خور و بیابانک در گذرگاه تاریخ» تألیف سیدعلی آل‌داود از سوی انتشارات مرکز دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی (مرکز پژوهش‌های ایرانی و اسلامی) منتشر ‌شد.

کاظم موسوی بجنوردی، رئیس مرکز دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی در نوشتار خود بر آغاز این کتاب چنین تحریر کرده است: هر گوشه از خاک سرزمین ما ایران، نکته‌های ناگفته از تاریخ و فرهنگ و هنر در خود نهفته دارد و مجموع آنهاست که تاریخ و فرهنگ ملّی ایرانیان را در طول زمانی بس طولانی و پر فراز و نشیب ساخته و برای آیندگان باقی نهاده است؛ بر ماست که این فرهنگ و تمدّن ارزشمند را بیشتر بشناسیم و بر اهمیّت خاص هر یک به نحو مقتضی تأکید کنیم. بدین‌ترتیب، جای امیدواری است که از فراموشی و در پی آن، نابودی بخش‌های از نظر دور مانده تا حدّ ممکن جلوگیری شود. از جمله نقاط مهمّ ایران که در دل کویر، رازهای شگفت‌انگیز آن دیدگاه هر بیننده‌ای را خیره می‌کند، منطقۀ خور و بیابانک است که از آن در طول تاریخ بزرگانی برخاسته‌اند و در فرهنگ و تمدن ایران جایگاه خاصّی به خود اختصاص داده‌اند، از همه پرآوازه‌تر، زنده‌یاد استاد حبیب یغمایی، شاعر دانشمند و مدیر شایستۀ مجلّۀ یغما که نقش آن طیّ سه دهه، در پاسداری از فرهنگ ایران و زبان فارسی از هر جهت قابل توجه و مایۀ سرافرازی و افتخار است. همکار ارجمند و استاد گرامی جناب‌آقای سیّدعلی آل‌داود، که به همان خاندان جلیل انتساب دارند و دست‌کم نیم قرن دلبستگان فرهنگ و ادب و تاریخ ایران را از قلم خود برخوردار کرده‌اند، اینک پس از سال‌ها غور و تحقیق گسترده در تاریخ و فرهنگ سرزمین نیاکان خویش، حاصل پژوهش خود را در این باب، بر اهل تحقیق عرضه داشته‌اند. اینجانب به سهم خود از کوشش استاد آل‌داود در این باب سپاسگزاری می‌کنم و برای ایشان صحّت و عزّت مستدام و توفیق روزافزون مسألت دارم.

سیدعلی آل‌داود، عضو شورای عالی علمی مرکز دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی و مؤلف کتاب در پیشگفتار خود بر این اثر نوشته است: شناسائی شهرها و مناطق گوناگون کشور ایران، از ادوار پیشین و از روزگارانی که خاک این کشور گسترده‌تر و دامنۀ وسیع‌تری را در برمی‌گرفت، توجّه مؤلفان و محققّان اعصار مختلف را به خود جلب کرده بود. تواریخ پر ارزشی که از شهرهای بخارا، نیشابور، سیستان، قم و برخی شهرها و ایالت‌های دیگر در دست است همه مرهون علاقمندی نویسندگان دانشمند آنها به زادگاه و موطن خود بوده است. نکات و اطلاعات پر دامنه و پرفایدۀ مندرج در این آثار نه‌تنها از حیث شناسائی آن شهرها از اهمیت وافر برخوردار است، بلکه حاوی دانستنی‌های بسیار در باب تاریخ عمومی ایران و احوال دانشمندان و شاعران و نویسندگانی است که از این شهرها برخاسته‌اند.

سنّت تاریخ‌نویسی پیرامون شهرها و واحدهای کوچکتر تا قرن‌های بعد و حتی تا امروز ادامه یافته است. تواریخ گیلان و مازندران نمونه‌ای از این تحقیقات ارزنده به شمار می‌رود. در عصر حاضر افزون بر نویسندگان محلی که هر یک در باب شهر و منطقۀ سکونت خود تحقیقات ارزنده‌ای انجام داده‌اند، برخی دانشجویان رشته‌های جامعه‌شناسی و مردم‌شناسی و زبان‌شناسی و حتی رشته‌ها و شاخه‌های دیگر به راهنمائی برخی استادان علاقمند به گردآوری اطلاعات و تدوین مونوگرافی روستاها و شهرک‌های خود پرداخته و رساله‌های گرانبهائی پدید آورده‌اند، گو آنکه امکان دارد همه آنها دارای ارزش یکسان نبوده و در پژوهش‌های برخی، کاستی‌ها و نارسائی‌هائی مشاهده شود، اما نمی‌توان از فواید بسیار آنها چشم پوشید. باید متأسف بود که اینگونه پژوهش‌ها امروزه در دانشکده‌ها نزد استادان و دانشجویان مقبولیتی نداشته و کمتر به آن می‌پردازند.

***

زادگاه من ــ خور و بیابانک ــ منطقه‌ای کویری و ناشناخته است. تقریباً در مرکز ایران و در حاشیۀ کویر مرکزی قرار گرفته است. می‌گویند وقتی محمدشاه قاجار از یغمای جندقی نشانی دقیق زادگاه و موطن او را خواست و وی با بیان‌ها و گفته‌های گوناگون آنجا را معرفی کرد، اما شاه متوجه جایگاه واقعی آن ناحیه نمی‌گردید. در آخر یغما افزود اگر ایران را به شیری خفته تشبیه نمایند سر آن در جلفا و دُمش در چاه‌بهار قرار گرفته و خور و بیابانک در وسط آن جای دارد.

دربارۀ خور و بیابانک به سبب دوری از شهرهای مختلف و محصور بودن در کویر در کتب قدما اطلاعات زیادی دیده نمی‌شود، اما جغرافی‌نویسان قرون سوم و چهارم گفته‌اند که راه اصفهان به نیشابور از سه روستای بیاضه، گرمه و اردیب می‌گذرد. آنجا را «سه‌ده» نامیده و جمعیت آن را بالغ بر هزار نفر گفته‌اند. اما مقدسی که به احتمال زیاد از آنجا گذشته از آبادانی و ارزانی ارزاق در آنجا و مخصوصاً از گرمه سخن می‌گوید. مسیر راه‌های عبور در سده‌های بعد تغییر کرد و جندق بر سر راه شمال به جنوب ایران قرار گرفت و شهرت آن از بیشتر روستاهای منطقه پیشی گرفت. چنانکه تا اواخر دورۀ قاجاریه، شخصیت‌ها و دانشمندان متعلّق به همه روستاهای خور و بیابانک، خود را جندقی معرفی می‌کردند. امروزه اما اوضاع تغییر کرده و منطقه از بن‌بست بیرون آمده، مسیر خور به طبس گشوده شده و راه کاروان رو جندق به سمنان اسفالته گردیده و روزانه صدها اتومبیل و اتوبوس از این مسیرها عبور می‌کنند، هرچند عبور این وسیله‌ها به آبادی و رونق اقتصادی محل انجامیده، اما آرامش پیشین منطقه از دست رفته است.

***

راقم این سطور از ۵۸ سال پیش یعنی از سال ۱۳۴۵ش که در دبیرستان هنر خور تحصیل می‌کردم یادداشت‌برداری و استخراج مواد مختلف راجع به زادگاه خود شهر خور و روستاهای پیرامون آن را آغاز کردم. در آن اوقات افزون بر آنچه در کتاب‌های مختلف تاریخی و ادبی و جغرافیایی می‌یافتم و آنها را استخراج و بازنویسی می‌کردم، آگاهی‌ها و اطلاعات مطّلعان محلی را بدانها می‌افزودم و مخصوصاً مطالبی را که یکی از دبیران فاضل دبیرستان هنر ــ روان‌شاد ابوالقاسم طغرا یغمایی ــ بیان می‌نمود معمولاً یادداشت کرده و گاه راجع به برخی مطالب ناشناخته از او سؤالاتی می‌کردم و وی با علاقمندی پاسخ می‌داد.

باری پس از قبولی در دانشگاه و دسترسی به کتابخانه‌های مهم دارای نسخ خطی چون کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران، کتابخانۀ مجلس و کتابخانۀ ملی ملک به تدریج و با جستجو در نسخه‌های دست‌نوشت بر میزان یادداشت‌ها افزوده می‌شد. موضوع برایم چنان جذّاب و جالب بود که گاه فرصت شرکت در کلاس‌های درس را از دست می‌دادم و موجب اعتراض برخی استادان می‌شدم.

پس از گردآوری یادداشت‌های متعدّد در اوایل سال ۱۳۵۷ و چند ماهی پیش از وقوع انقلاب، نخستین اثر من یعنی ــ مجموعۀ آثار یغمای جندقی، جلد اول ــ همراه با مقدمۀ مفصل به نفقۀ انتشارات توس منتشر گردید. سپس در سالیان بعد تا چندین دهه، مقالات متعددی پیرامون مسائل مختلف خور و بیابانک اعم از حوزه‌های تاریخی، جغرافیایی، ادبی و مردم‌شناسی نوشته‌ام و اکثر آنها در نشریات معتبر و مجموعه‌های تخصّصی به چاپ رسیده است، اما انبوهی یادداشت هنوز هم به صورت اوراق متفرقه و گوناگون برجای مانده و فرصتی برای تدوین مقالات جدید به دست نیامده، اما گزیده آنها را در این اثر به چاپ رسانده‌ام.

نکته دیگر آنکه در موضوع معرفی منابع و مآخذی که مطلبی کوتاه یا بلند در باب منطقۀ خور و بیابانک درج کرده‌اند چند سال پیش به تشویق و اشاره دوست درگذشته‌ام روان‌شاد عبدالمحمد روح‌بخشان رساله‌ای تدوین کردم که نخست در مجموعۀ «نامه اقبال» به چاپ رسید و سپس تکمیل گردید و جداگانه انتشار یافت. در اثر فعلی هم با افزودن آگاهی‌های تازه درج شده است. اما در این رساله از شناساندن شاعران و نویسندگان منطقه خودداری شده، زیرا در اثری که چند سال پیش به نام «کتاب‌شناسی یغمای جندقی» از سوی خانه کتاب انتشار یافته به منابع مربوط به اینان پرداخته‌ام.

***

اثر فعلی مشتمل بر چندین بخش و مقاله به شرح زیر است:

۱.        مقالۀ خور و بیابانک که حاوی اطلاعات کلی راجع به همه منطقه و شهرها و روستاهای آنجاست.

۲.        گلگشت و تفرّج در خور و بیابانک، در این نوشته به شرح و معرفی مکان‌هایی پرداخته‌ام که مردم خور در روز سیرده بدر برای تفرّج به آنجا می‌روند. این مقاله نخست در مجلۀ «فرهنگ مردم» به چاپ رسیده است.

۳.        بازی‌ها و سرگرمی‌های کودکانه مردم خور و بیابانک که بخشی از آن به قلم شادروان پرویز یغمایی است.

۴.        سیاحتگر سوئدی در فراخنای کویر، گزارش دیدارهای مکرّر سون‌هدین سیّاح معروف سوئدی است که چند نوبت مسافات بین خور و طرود و سمنان را با شتر پیموده است.

۵.        جندق و بیابانک در اسناد بیوتات، کثیری از اسناد و مدارک موجود در بیوتات سلطنتی چند دهه پیش به سازمان اسناد ملی ایران انتقال یافت و من سراسر آنها را بررسی و مدارک مربوط به منطقه را از میان آنها استخراج کرده‌ام.

۶.        مهاجرت گروهی از ایل کلهر به خور و بیابانک، دودمان غلامرضائی‌های بیابانک و برخی خاندان‌های وابسته به آن، منتسب به ایل کلهر هستند که اجداد آنان به روزگار کریم‌خان زند از کرمانشاه به بیابانک مهاجرت کردند.

۷.        فرمانروایی مسعود لشکر در جندق و بیابانک: گزارشی است از دورۀ حکومت چهار ساله مسعودلشکر در خور و بیابانک.

۸.        خوش‌نویسان بیابانک: درین بخش صرفاً به معرفی کاتبان و خوش‌نویسان بیاضه‌ای و جندقی اکتفا کرده‌ام. دربارۀ خوش‌نویسان خوری در کتاب‌های سابق از جمله در دواوین شعرای بیابانک سخن رانده‌ام.

۹.        اخبار خور و بیابانک از روزنامۀ مجلس: در ادوار نخست انتشار روزنامه مجلس، اخبار متعددی راجع به این منطقه دیده می‌شود. گزیده آنها درین جا نقل شده است.

۱۰.      حوادث عصر مشروطه در مناطق مرکزی ایران و در خور و بیابانک، اغلب مندرجات این بخش گزارش تهاجم نایب حسین‌کاشی به این منطقه است.

۱۱.      فرهنگ و آموزش در خور و بیابانک: تاریخچه تأسیس مدارس جدید در منطقه از سال ۱۳۰۰ش، و برخی اطلاعات راجع به مکتب‌خانه قدیمی.

۱۲.      کتابخانۀ حبیب یغمایی: یغمایی از سال ۱۳۰۰ش نیت داشت کتابخانه‌ای در خور تأسیس نماید، او در سال۱۳۲۸ مجدّانه دنبال کار را گرفت اما جای مناسب به دست نیاورد. سرانجام در سال ۱۳۴۹ش کتابخانه تأسیس و دو سالن برایش احداث شد. در سال‌های بعد کتابخانۀ فوق به وزارت فرهنگ و هنر واگذار گردید.

۱۳.      خور و بیابانک در پنجاه سال پیش: یادداشت‌های نگارنده است که اوائل دوران دانشجویی و در سال‌های نخست دهه پنجاه گردآوری و تدوین شده و نقل آن صرفاً به منظور مقایسه با اوضاع و احوال امروز است.

۱۴.      واژه‌نامۀ مختصر گویش‌خوری: این واژه‌نامه، فرهنگ لغات مختصر لهجه خوری است که در همان اوایل دهه پنجاه گردآوری شده، اما مجال تکمیل و آوانویسی آن را نیافته‌ام.

۱۵.      روابط سیدحسین جندقی و پرفسور برون: شخص فوق از روحانیون شیخی مذهب از اهالی جندق و ساکن کرمان بود. او در دوران اقامت پرفسور برون در آن شهر که یکسال به طول انجامید پیوسته با وی مراوده و آمیزش داشت. برون در کتاب یکسال در میان ایرانیان، به طور مکرّر از او سخن به میان آورده است.

۱۶.      خور و بیابانک در متون کهن و در نوشته‌های معاصران: حاوی مطالب و سخنانی است که جغرافی‌دانان قدیم درباره این ناحیه نوشته‌اند و نقل برخی پژوهش‌های معاصران.

۱۷.      گوناگون و کوتاه: حاوی نکته‌ها و سخنان کوتاهی است که به تدریج و از سالیان گذشته گردآوری شده است.

ضمائم کتاب حاوی چهار رساله است:

رسالۀ اول: کتاب‌شناسی توصیفی خور و بیابانک که نسبت به چاپ نخست آن مفصل‌تر شده و حجم آن به دو برابر افزایش یافته است.

رسالۀ دوم: جغرافیای جندق و بیابانک: اثر میرزا ابراهیم دستان یغمای ثانی که آن را به سفارش و دستور محمدحسن خان اعتمادالسلطنه وزیر انطباعات ناصری تألیف کرده است.

رسالۀ سوم: واحه جندق و بیابانک: سخن‌رانی حبیب یغمایی در جلسۀ حزب عامیون ایران به سال ۱۳۳۷ که به دعوت و درخواست سیدحسن تقی‌زاده ایراد کرده است.

رسالۀ چهارم: متن سفرنامۀ کوتاه سیدعبدالحسین ادیب آل‌داود است که در سال۱۳۰۲ش سفری از خور به سمنان از طریق کویر داشته و از آنجا به تهران رفته است، اما موفق به نگارش قسمت اخیر آن یعنی گزارش سفر سمنان به تهران نشده است.

* **

این تألیف البته اثری کامل و شامل همه مباحث شمرده نمی‌شود. نویسنده انتظار دارد محققان جوان و علاقمند زادگاه، با تحقیقات میدانی وسیع‌تر توفیق تدوین و نگارش اثری مفصل در شناخت این منطقۀ محصور در کویر را به دست آورند و مطالبی را که در این اثر مغفول مانده با پژوهش‌های کامل‌تر و دامنه‌دارتر مکتوب سازند. از جمله ضروری است در باب کشاورزی، سیستم‌های آبیاری هر یک از روستاها، قنات‌های متروک و دایر، روستاهای خالی از سکنه، معادن و بسیاری مطالب دیگر تحقیق نمایند. پژوهش‌هایی که متأسفانه در باب اکثر نقاط ایران به طور کامل انجام نشده است. بدیهی است تا هنگامی که چنین تحقیقات گسترده و کشور شمول انجام نشود برنامه‌ریزی دقیق در امور اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی ممکن نخواهد بود. در پایان نویسنده سپاسگزار شورای انتشارات دایرة المعارف بزرگ اسلامی و ریاست محترم مرکز جناب‌آقای بجنوردی است که موافقت خود را با چاپ و نشر این کتاب اعلام نمودند و نیز از همکار کوشا و پرتلاش خود سرکارخانم بهاره بادافراس امتنان فراوان دارم که حروف‌نگاری و صفحه‌آرایی زیبای کتاب زیر نظر دقیق ایشان صورت گرفته است.

علاقه‌مندان برای تهیۀ کتاب «خور و بیابانک در گذرگاه تاریخ» که در ۶۸۰ صفحه، با شمارگان ۵۰۰ نسخه و به‌بهای یک‌‎میلیون و ۲۹۵هزار تومان از هفتۀ آتی عرضه می‌شود، می‌توانند از راه‌های زیر اقدام کنند:

مراجعۀ حضوری به فروشگاهِ انتشارات مرکز به نشانیِ تهران، نیاوران، کاشانک، شمارۀ ۲۱۰

مراجعه به فروشگاه اینترنتی انتشارات مرکز به نشانیِ store.cgie.org.ir

تماس با انتشارات مرکز با شمارۀ تلفن‌های ۰۲۱۲۲۲۹۷۶۷۷ و ۰۹۱۲۳۹۳۱۸۳۶

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: