1403/6/24 ۱۶:۵۴
ویراست تازۀ کتاب «تذکرۀ اربیل (وقایعنامۀ آربِلا)»، اثر مؤلف ناشناس و با ترجمۀ محمود فاضلیبیرجندی، پس از 13 سال، از سوی انتشارات مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی (مرکز پژوهشهای ایرانی و اسلامی) منتشر شد.
دبا: ویراست تازۀ کتاب «تذکرۀ اربیل (وقایعنامۀ آربِلا)»، اثر مؤلف ناشناس و با ترجمۀ محمود فاضلیبیرجندی، پس از ۱۳ سال، از سوی انتشارات مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی (مرکز پژوهشهای ایرانی و اسلامی) منتشر شد.
«کاظم موسوی بجنوردی»، رئیس مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی در یادداشت خود بر آغاز این اثر نوشته است: «در میان مآخذ و منابع تاریخ ایران و سرزمین های همجوار، آثار نویسندگان مسیحی اهمیت خاص دارد و به ویژه در آنچه که به دوران طلوع ساسانیان تا غروب آن سلسلۀ پادشاهی ارتباط میباید، آثار مذکور پرتوی بر تاریخ ایران میافکند و زوایایی از ماجراهای سیاسی و اجتماعی و دینی آن عهد را باز میتاباند. اهمیت این دسته از مآخذ به طور خاص در مقایسه با دیگر روایات تاریخی منسوب به آن عهد، در آثار دانشمندان و دیوان سالاران ایرانی در دورۀ پس از ظهور اسلام و گسترش حکومتهای اسلامی آشکار میشود. گرچه این قبیل آثار از سوی گیری های دینی و مذهبی و قومی برکنار نبودهاند، با این همه، جایگاه متون مذکور در پژوهش های تاریخی مربوط به ایران باستان قابل توجه و چشمگیر بوده است.
از جمله مآخذ برجای مانده از روزگار باستان، وقایع نامه آرابلا ست که در اصل به زبان سریانی نوشته شده و گرچه قصد نویسندۀ ناشناس ساکن در نواحی اربیل در عراق کنونی، ارائۀ شرحی از احوال اساقفه و پیشوایان مسیحی بوده، اشارات او به ایران، از هر جهت این اثر را در زمرۀ مآخذ مهم این عهد قرار داده است.
ترجمۀ این گونه آثار که مملو از اعلام خاص تاریخی و جغرافیایی است، با دشواری هایی همراه است و کار ترجمه به صورت صحیح و اصولی، غالبا بدون تحقیقات گسترده راه به جایی نمیبرد و در واقع، توجه به جزئیات در شناسایی و ضبط اعلام است که در استناد به ترجمه در تحقیات میتواند تا حد چشمگیری اطمینان بخش باشد.
باید از مترجم دانشمند، آقای دکتر فاضلی بیرجندی سپاسگزار بود که با ترجمۀ متون کلاسیک تاریخی و از آن جمله، اثر حاضر، علاقهمندان به تاریخ ایران باستان را از ملاحظه و مطالعۀ مآخذ اصیل برخوردار کردهاند.»
مترجم در مقدمهاش بر چاپ نخست این کتاب آورده است: «استادان و مترجمان فارسی عنوان این کتاب را وقايع نامۀ آربلا ثبت کردهاند. مترجم متن حاضر پس از صرف حدود پنج سال برای برگرداندن آن به فارسی و تهيۀ زيرنويسها و توضيحات، به اقتضای سنت فارسی تذکرهنويسی و پس از صلاحديد برخی صاحب نظران، بهتر ديد عنوان تذکرۀ اربيل را برای کتاب برگزيند.
وقايع نامۀ آربلا يا تذکرۀ اربيل که در اصل متنی به زبان سريانی است، از منابع بکری است که در شناخت دورۀ متأخر اشکانيان و اوايل سلسلۀ ساسانی از ويژگیهايی برخوردار است. از جمله، اين متن چشمانداز تازهای برای نگریستن به آن دوران در اختيار پژوهنده قرار میدهد. بدين معنی که این دوره از تاريخ ايران را از نگاه مسيحيانی در اختیار خواننده قرار میدهد که غالباً در معرض تعقیبو آزار از سوی دستگاه حکومت مرکزی و یا نمایندگان محلی حکومت ایران قرار داشتند. ویژگی دیگر کتاب حاضر، آشنا کردن خواننده با سلسله مراتب مسیحی و آگاه کردن او از چند و چون زندگی و روزگار مسیحیان ایرانی آن عصر است. تاریخ مسیحیان ایران مانند پیروان دیگر ادیان، آیینها و فرقهها، و نیز مانند تاریخ اقوام ساکن سرزمین ایران هنوز چنان که باید نوشته نشده است. دیگر ویژگی این متن، روایت دست اولی است که از نگاه مسیحیان به مغان و موبدان، و نیز نگاه اینان به مسیحیان و روابط این دو گروه از رهبران دینی مردم با همدیگر دارد. تذکرۀ اربیل، روایت مسیحیان از اوضاع ایران از اواخر اشکانیان تا سدههای آغازین ساسانیان است. همانطور که اشاره شد، این کتاب متنی سریانی بوده است که مترجم حاضر افتخار دارد گزارشی از متن انگلیسی آن را در این کتاب به خوانندۀ فارسیزبان تقدیم دارد. اما از نقل اجمالی ادبیات سریانی و پیشینۀ این وقایعنامه نیز ناگزیر است.
پیشینه و غنای ادبیات کلاسیک سریانی در وقایعنگاریهای تاریخی، شاید بیش از دیگر نحلههای فرهنگ مکتوب مسیحی باشد. وقایعنامۀ ادسا متعلق به قرن ۶م که در آن برخی سوانح پایتخت مسیحیت سریانی در فاصله سالهای۱۳۲پم تا ۵۴۰م ثبت است و وقایعنامۀ یوشع که بخشی از وقایعنامۀ دیونیزیوس یا همان وقایعنامۀ زوقنین است، از جمله آثار ادبیات کلاسیک سریانی به شمار میآید.
با این حال، وقایعنامههای بسیاری نیز بر جای ماندهاند که نویسندگان آنها ناشناختهاند و مورخان، حتی مورخان غربی نیز فقط با برخی از آنها آشنایی دارند. بسیاری از این آثار، با وجود برخورداری از اطلاعات ارزشمند دربارۀ تاریخ سیاسی، اجتماعی و اقتصادی خاورمیانه، همچنان ناشناخته باقی مانده و فقط کارشناسان فرهنگ سریانی با آنها آشنایی دارند.
یکی از رازآمیزترین وقایعنامههای سریانی همانا کتاب حاضر، وقایع نامـۀ آربلا، است که آن را به اقتضای سنت ایرانی تذکرهنویسی و برای تقریب به ذهن تذکرۀ اربیل نام نهادم. نگارندۀ این اثر شناخته نیست و مطالب آن مربوط به حوزۀ جغرافيایي مشرق فرهنگ سرياني است و اخباری از سوانح دين مسيح را در آربلا يا اربيل از سالهاي آغازين مسيحيت تا ميانههاي قرن 6م گزارش ميکند. اين تذکره شامل بيست فصل کوتاه و بلند دربارۀ احوال نخستين اسقفهاي اربيل است و با شرحي از احوال اسقف پقيدا آغاز ميشود که در سال ۱۰۴م عهدهدار سمت اسقفي شد و با شرح حال حنانه، بيستمين اسقف اربيل (وفات: ۵۴۴م)، پايان ميپذيرد.
آربلا یا اربیل که امروز مرکز استان کردستان عراق است، در آن روزگار کرسی مطرانی آدیابن (حدایب) و از امیرنشینهای کوچک مرز غربی ایران بود. نخستین کلیسا در اربیل در روزگار اسحاق بنا شد. اسحاق سومین اسقفی است که شرح حالش در این کتاب آمده است. در این وقایعنامه نامهای برخی از اسقفهایی که به شهادت رسیدهاند نیز آمده است. اما زمان دقیق شهادت آنان محل تردید است و به نظر برخی مورخان شاید برخی تاریخها جز آن چیزی باشد که در این گزارش قید شده است.
متن وقایعنامه آربلا نخستین بار با ترجمه و تصحیح آلفونس مینگانا در سال ۱۹۰۷م/۱۲۸۶ش در لایپزیگ، زیر شمارۀ یکم از سلسله متنهای سریانی منتشر شد. انتشار آن در آغاز شور و هیجانی به پا کرد؛ زیرا گمان ميرفت منبع مهم و دقيقي یافت شده که میتواند بخشهای ناشناختۀ تاریخ کهن مسیحیت سریانی را روشن کند. اما دیری نپایید که آن شور و هیجان فرونشست و پژوهشهای محققان برجستهای چون پاول پیترز، بر سندیت تاریخی این متن تردیدهایی وارد کرد. به این ترتیب تا سالهای اخیر، از نظر پژوهشگران سرياني وقايعنامۀ آربلا اثري نامعتبر بود. حال آن که این اثر، نزد محققان تاريخ و دين قوم يهود و نيز مورخان و متخصصان تاريخ ساساني از ارج و اعتبار ويژهای برخوردار بوده است.
پیتر کاورو، آخرین ویراستار کتاب، در مقدمۀ آن مینویسد که اطلاعات تاریخی معتبری که در وقایعنامه ثبت است به مراتب بیش از آن چیزی است که تا پیش از این گمان میرفت. بنا به نظر کاورو متنهای دیگری مثل تاریخ کلیسا اثر اوزیبیوس یا دیگر متون کهن از قبیل وقایعنامهها و اعمال شهیدان، سندیت و اعتبار وقایعنامۀ آربلا را تأیید میکند.
راجر ايپسويچ نيز در مقدمۀ خود بر نسخۀ الکترونيک وقايعنامۀ آربلا مينويسد که با توجه به مطالعات خود پیرامون اين اثر، با این نظر که وقايعنامۀ آربلا در زمانهاي کهن و با استفاده از منابع فراوان نگاشته شده، موافق است و دليل متقني نیافته است که آن را مجعول و متعلق به سدههای اخير بشمارد. پارهاي از رويدادهاي مندرج در وقايعنامه، مانند گرويدن پقيدا از آيين مزدايي به مسيحيت نیز، با متوني که دربارۀ اعمال شهيدان نگاشته شده است و نيز با شهادت برخي اسقفهاي نخستين مانند شمشون، اسقف دوم اربیل، انطباق و موافقت دارد.
کتاب حاضر متنی بینا جغرافیائی و بینا فرهنگی است. توضیح آن که این اثر مباحثی از تاریخ کهن سرزمینی را بازمیگوید که امروزه به نام کردستان عراق شناخته میشود. در روزگاری که دو امپراتوری بزرگ ایران و روم برقرار و همسایۀ یکدیگر بودند، این سرزمین میان آن دو امپراتوری دست به دست میگشت. خاستگاه کتاب حاضر نیز همان جغرافیائی است که ویژگی آن، تغییر مدام بوده است. اما از آن جغرافیا و سرنوشت اهالی آن، به دلیل همان دست به دست شدنهای مکرر، اطلاعات اندکی برجای مانده است. امتیاز ویژۀ این کتاب، دست اول و ناب بودن اطلاعاتی است که دربارۀ آن سرزمین و آن مردم در بردارد. به ویژه اینکه احوال مسیحیان آشوری آن خطه را باز میگوید و بازتاب مشاهدات و خاطرات آنها از هر دو امپراتوری است.
دیگر امتیاز ویژۀ این کتاب آن است که مواجهه و معارضۀ تمدن نوپدید مسیحی (روم ـ غرب) را با تمدن قدیم زرتشتی (ایران ـ شرق) گزارش میکند. معارضۀ دیرپایی که تا چندین قرن دوام آورد و از مصادیق کهن مواجهات تمدنی در تاریخ است. هنوز هم فکر ایرانی به اندازۀ درخور به آن معارضۀ تمدنی نپرداخته و زبان فارسی منابعی شایسته دربارۀ آن ندارد. زیرا دین اسلام از موقع ظهور و گسترش به بیرون از خاستگاه خود، آن گسل دیرین بین دو تمدن را تسخیر کرد و برههای طولانی از تاریخ به دست فراموشی رفت. این کتاب گوشههایی از آن تاریخ معارضات تمدنی را از زیر خاکسترهای فراموشی بیرون آورده که باری، درست در همان حدود گسل بین تمدن مسیحی و تمدن زرتشتی جریان داشته است.
اين مقدمۀ کوتاه براساس منابع گوناگون، براي شناخت مقدماتي وقايعنامۀ آربلا تهيه شد تا خوانندۀفارسي زبان آشنايي اندکی با پيشينۀ آن به دست آورد.
اين توضيح را نيز لازم ميدانم که متن انگليسي اثر، احتمالاً به جهت پیروی مترجم آن از سبک نگارش متن سرياني، متني دشوار و داراي تعقيد فراوان است. کوشش چندسالۀ من مصروف آن بود تا ضمن وفاداري به سبک نگارش متن انگليسي، متني تا حد امکان روان فراهم آيد که برای خواننده دشوار نباشد. اما ناچارم یادآوری کنم، تذکرۀ اربيل کتابي است که بيشتر براي خوانندۀ محقق و اهل غور و استقصا در تاريخ، مفيد فايدهاي خواهد بود. همچنین براي آسان کردن کار خواننده پانویسها و پیوستهایی تهيه کرده و بر متن و انتهای کتاب افزودم. متن انگليسي هم در بعضي موارد پانويسهايي دارد که بیشتر آنها در متن فارسي آورده شده است. مگر آن دسته از پانويسها که به زبان سرياني بودند و به نظر آگاهان، بیشتر به تلفظها و بيان اختلاف قرائتها يا نسخهها پرداختهاند.
تذکرۀ اربيل همانگونه که پيشتر اشاره کردم، گوشههايي از تاريخ مسيحيان و دين مسيحي را در ايران در سدههای پایانی حکومت پارتها و نخستین سدههای حاکمیت ساسانیان در غرب ایران بازگو ميکند که گاه تند است و شاید بر دوستدار تاریخ و فرهنگ ایرانی ناگوار آید. بر اين اساس، متني ديني است که ايران، دولتها و پادشاهان ايراني را دشمن ميشناسد و همگی آنان را با عنوان دشمن و با الفاظ و عبارات خاص ياد ميکند . اين يادآوري لازم است تا خوانندۀ فارسي زبان پیش زمينهاي ذهني به دست آورد و از موضع متن که در مواردی غير ايراني است، برآشفته نشود. گمانم اگر تاريخ را بتوانیم از نگاه ديگران نیز به دست آورده، بخوانيم و بدانيم، بسیاری از نکات تاريک، روشن خواهد شد و در پرتو نگاهی جامع که حاصل اضداد باشد، خود را بهتر خواهيم شناخت. اميد که اين ترجمه گامي در اين جهت بردارد.
فراهم شدن بازپسین روایت این ترجمه چنان که گفتم با صرف چندسال زمان میسر شد. در این چند سال که مشغول ترجمه بودم، بارها با عدهای از استادان تاریخ ایران باستان، تاریخ مسیحیت، تاریخ میانرودان و روم شرقی، و تعدادی از کارشناسان زبانهای باستانی و نیز مترجمان برجسته رایزنیها کرده و از راهنماییهای آنان بهرهها گرفتم. این یادآوریها را از آن رو کردم تا به رسم اخلاق علمی گردن نهاده باشم. اما از آنجا که اجازۀ آوردن نامهای آنان را نگرفتهام، به بیان سپاس و حقشناسی کلی بسنده میکنم. امید است که همۀ آنان و نیز خوانندگان گرامی پوزش مرا بپذیرند. به برخی کتابخانهها و مراکز علمی نیز بارها رفتم و دوستانی دسترسی به منابع و مراجع را برایم ممکن ساختند. بدون همۀ این برخورداریها، پیشرفتی در کار حاصل نمیشد. اما نیازی به گفتن نیست که هر آنچه کاستی و کژی در کار آمده از قامت ناساز بیاندام قلم این نگارنده است. پیش از ختم توضیحات، لازم میدانم یادآور شوم که متن انگلیسی این کتاب را از پایگاه اینترنتی ساسانیکا گرفتهام. وظیفۀ خود میدانم که از دخترم خانم سپندمینو فاضلی قدردانی کنم که با سرانگشتان هنرمند خود، در نگارش الکترونیک این اثر به من یاریها داد. سپاس و احترام دیگر بارهام را نثار همسرم، خانم فاطمه فرهادی میکنم و نیز به پیروی از متن این کتاب میگویم که او برایم یاوری بزرگ مانند پطرس رسول و آن صخرۀ بزرگ بوده و هست که مسیح، کلیسای خود را بر آن بنیاد نهاد. از اصحاب گرانقدر مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی و رئیس دانشپرور آن، جنابآقای سیدکاظم موسوی بجنوردی، سپاسگزارم که چاپ و نشر این کتاب مرهون همّت بلند ایشان است. نگارش، بازخوانی و صفحهآرائی کتاب هم با کوشش و هنرمندی خانم بهاره بادافراس ممکن شد.
از خوانندۀ محترم نیز سپاسگزارم که قسمتی از دارایی بیبدیل خود را که همانا وقت و عمر باشد، صرف خواندن این اثر میکند.»
او همچنین در ابتدای چاپ دوم چنین قلمی کرده است: «تجدید چاپ هر کتاب البته مایه مزید خوشوقتی نگارندة آن است. نگارندة این ترجمه هم ضمن ابراز این خوشوقتی لازم میداند چند کلمه را با خواننده در میان گذارد:
نخست آن که چاپ نخست این ترجمه با استقبالی از اهل فرهنگ و اهل تاریخ روبهرو شد. استاد سیروس علینژاد در مقالهای که در نشریه پرارج بخارا چاپ شد، هم ترجمه و هم مترجم را مورد لطف قرار دادند. چندان که مایه امید و دلخوشی شد. بعضی از استادان تاریخ باستان در کلاسهای خود این کتاب را معرفی کرده و به مندرجاتش استناد کردهاند.
باید گفته شود که مترجم، متن کتاب را پیش از آن که برای بار دوم به چاپخانه برود بازنگریسته و برخی کلمات و جملات را اصلاح کرده تا بلکه ترجمهای راستتر و کمعیبتر از کار درآورد. با این همه گمان ندارد که این ترجمه بیکم و کاست باشد و بنا بر این از هر خواننده، از استاد تا دانشجو و دیگران، چشم راهنمایی دارد.
دیگر آن که مترجم، متن انگلیسی این کتاب را از پایگاه اینترنتی "ساسانیکا" گرفته و دکتر تورج دریایی او را بدین پایگاه راه نمودند. این نکته باید در چاپ نخست با سپاس از ایشان آورده میشد. اما در گیرودار تهیه کتاب، سهوا، از قلم افتاد.
دیگر قدردانی و سپاسی است که باید نثار مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی در تهران و نثار پیشگاه شخص رییس آن، آقای کاظم موسوی بجنوردی، شود. هم باید از جناب آقای محسن موسوی بجنوردی، قدردانی شود که این چاپ کتاب مرهون کوشش و مدیریت ایشان است. نیز تنی چند از صاحبان منصب در آن مرکز، به خاطر همکاری و اهتمام به تجدید چاپ این کتاب، سزاوار یادآوردن و ارجگذاشتناند. از آن میان سپاسی نثار پیشگاه آقای عنایتالله مجیدی، رییس کتابخانۀ مرکز، میکنم. سپس از خانم بهاره بادافراس سپاس میگزارم که آراستگی و پیراستگی کتاب آثار هنرمندی و هوشمندی ایشان است.
تذکره اربیل یا گاهنامه آربلا کتابی است که دو و نیم هزاره عمر کرده و از گزند روزگاران در امان مانده است. این مترجم، سربلند است که با دستمایه اندکش در زبان، پارسی کتابی بدین گرانسنگی را به زبان مادری خویش ارمغان کرده است. بادا که روزگار سپنج بگذارد تا باز هم، چنان که میخواهد برخی از دیگر متون کهن را به فارسی آورد.»
علاقهمندان برای تهیۀ ویراست تازۀ کتاب «تذکرۀ اربیل (وقایعنامۀ آربِلا)» که در ۲۰۸ صفحه، با شمارگان ۲۰۰ نسخه و بهبهای ۴۵۰هزار تومان منتشر شده است، میتوانند از راههای زیر اقدام کنند:
مراجعۀ حضوری به فروشگاهِ انتشارات مرکز به نشانی تهران، میدان شهید باهنر (نیاوران)، خیابان شهید پورابتهاج، شمارۀ ۲۱۰
مراجعه به فروشگاه اینترنتی انتشارات مرکز به نشانی store.cgie.org.ir
تماس با انتشارات مرکز با شمارۀ تلفنهای ۰۲۱۲۲۲۹۷۶۷۷ و ۰۹۱۲۳۹۳۱۸۳۶
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید