1393/5/18 ۰۷:۵۶
موسسه مطالعات و پژوهشهای سياسی در ويژهنامه «جریانشناسی نهضت مشروطیت» به بررسی جريان مشروطه ايران از زاويه ديد شخصيتهای مختلف پرداخته است. «انديشه سياسى حاج آقا نوراللّه در مشروطه اصفهان»، «انديشههای سياسی شيخ حسين يزدی در انقلاب مشروطه»، «آقا شيخ هادی نجمآبادی»،«آیتالله سيدمحمد طباطبايی»، «آيتالله سيد محمدكاظم طباطبائى يزدى و مشروطه»، «فقیهان عصر مشروطه و مسائل مستحدثه سیاسی»،«مواضع آيتاللّه نائينى در جريان مشروطيت و حوادث پس از آن»، «مهمترين چالشهاى فقهى عالمان عصر مشروطه در عرصه قانونگذاری»،«عبدالرحیم طالبوف»، «میرزا آقاخان کرمانى»،«ميرزا فتحعلي آخوندزاده»، «ميرزا ملكم خان»،«ميرزا يوسف خان مستشارالدوله تبريزی» مقالاتی است كه در اين ويژهنامه مورد توجه قرار گرفته است.
محمود فاضلی: موسسه مطالعات و پژوهشهای سياسی در ويژهنامه «جریانشناسی نهضت مشروطیت» به بررسی جريان مشروطه ايران از زاويه ديد شخصيتهای مختلف پرداخته است. «انديشه سياسى حاج آقا نوراللّه در مشروطه اصفهان»، «انديشههای سياسی شيخ حسين يزدی در انقلاب مشروطه»، «آقا شيخ هادی نجمآبادی»،«آیتالله سيدمحمد طباطبايی»، «آيتالله سيد محمدكاظم طباطبائى يزدى و مشروطه»، «فقیهان عصر مشروطه و مسائل مستحدثه سیاسی»،«مواضع آيتاللّه نائينى در جريان مشروطيت و حوادث پس از آن»، «مهمترين چالشهاى فقهى عالمان عصر مشروطه در عرصه قانونگذاری»،«عبدالرحیم طالبوف»، «میرزا آقاخان کرمانى»،«ميرزا فتحعلي آخوندزاده»، «ميرزا ملكم خان»،«ميرزا يوسف خان مستشارالدوله تبريزی» مقالاتی است كه در اين ويژهنامه مورد توجه قرار گرفته است.
«اصول مسلکی حزب اعتدالی در مشروطه»،«طراز اول»، «مشروطيت؛ يك بستر و دو رؤيا»،«امكان يا امتناع تركيب مشروطه با مشروعه»،«بررسی آراء تنی چند از نخبگان جنبش مشروطهخواهی در ايران»، «مشروطه مشروعه»، «مشروعه در بوته نقد علمای مشروطهخواه» و «سيدجمالالدين اسدآبادی» برخی ديگر از مقالات اين ويژهنامه است.
در مقاله «مشروطيت؛ يك بستر و دو رويا» نوشته «محمدجواد صاحبی» آمده است:«زمينههای بروز مشروطيت، نخست بر بستر انديشههای ملی و دينی مردم ايران شكل گرفت. پس از هجوم روسيه تزاری به ايران اسلامی، لايههايی از تمدن غرب خودنمايی كرد، كه لايه صنعتی آن در شكل تكنولوژی نظامی زودتر چهره گشود. نيروهای ملی و مذهبی كه در خطوط مقدم جنگ حضور داشتند، مانند عباس ميرزا قاجار و ميرزا عيسی قائممقام فراهانی، با اين جنبه، پيش از ديگران آشنا شدند، از اين رو عباس ميرزا به ژوبر فرانسوی، نماينده ناپلئون بناپارت میگويد: «نمیدانم اين قدرتی كه شما را بر ما مسلط كرده چيست؟ و موجب ضعف ما و ترقی شما چه هست؟ شما در فنون جنگيدن و فتح كردن و به كار بردن تمام قوای عقليه، متبحريد و حال آنكه ما در جعل و شغب غوطهور و به ندرت آتيه را در نظر میگيريم. مگر جمعيت و حاصلخيزی و ثروت مشرق زمين از اروپا كمتر است يا آفتاب كه قبل از رسيدن به شما به ما میتابد تأثيرات مفيدش در سرما كمتر از سر شماست؟ يا خدايی كه مراحمش بر جميع ذرات عالم يكسان است خواسته شما را بر ما برتری میدهد؟ گمان نمیكنم! اجنبی حرف بزن! بگو چه بايد بكنم كه ايرانيان را هشيار نمايم.» ژوبر میگويد:«با ضيق وقت به نحو اختصار انقلابات پی در پی را كه از ازمنة قديم تاكنون سبب تغييرات اروپا شده است را شرح دادم. ترديدی نبود كه سلاح جديد، نيازمند آموزش جديد، اعزام دانشجو به اروپا، آوردن استادان و مستشاران خارجی به ايران و بويژه تأسيس نهادهای آموزشی جديد بود».
همچنين در مقالهای كه غلامرضا جلالی با عنوان «مشروعه در بوته نقد علمای مشروطهخواه» نوشته است، آمده است:«در نقطه مقابل جريان مشروطه، مشروعه با نظريهپردازی حاج شيخ فضلالله نوری قرار داشت. به همين دليل محور اصلی مباحثه ميان عالمان مشروطهخواه اعتراضهای شيخ فضلالله نوری بر مشروطه بود كه پس از انفصال او از هدف مشروطهخواهی ابراز شد. نوری میگفت شكل مشروطيت پديد آمده در ايران در خور سرزنش است چون با احكام اسلامی تناقض دارد. مجلس به جای اينكه خود را به اجرای عدالت از راه اجرای شرع اسلام محدود كند، میكوشد كه خود را سرگرم وضع قانون سازد و حال آنكه قانونگذاری خاص خدا، پيامبر و امامان است.
شيخ فضلالله نوری در گفتوگويی كه با سيد محمد طباطبايی در جريان مهاجرت كبری به قم در 23 جمادیالاول 1324 در حضور مهاجرين دارد، در نقد نظريات طباطبايی، چند اشكال نسبت به پشتيبانی او از مشروطيت وارد میكند: اينكه فرموديد آزادی تامه و حريت مطلقه پديدار خواهد گشت از اصل غلط و در اسلام كليتاً كفر است. قانون ما در هزار و سيصد و اندی سال قبل نوشته شده و نياز به قانون بشری نداريم و اگر قرار است قانونی نوشته شود بايد مطابق قرآن و شريعت احمدی باشد. لفظ آزادی عاقبت ما را مفتضح خواهد كرد. برای شرع حدی نيست بنابراين شيخ فضلالله نوری قانون مشروطه را منافی اسلام میدانست و معتقد بود مملكت اسلامی هرگز تحت قانون مشروطه نمیرود مگر آنكه رفع يد از اسلام بكند. به همين دليل او مشروطهخواهی را دليل بر ارتداد میدانست و فرقی بين عارف و عامی و اولی الشوكه يا ضعيفقائل نبود».
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید