1396/9/26 ۰۹:۴۸
ضعف تاریخنگاری آکادمیک و علمی، سالیان متمادی بر پیکره تاریخنویسی استان کوهگیلویه و بویراحمد سایه افکنده بود. متاسفانه بسیاری از تاریخنگاریها راجع به این منطقه، عاری از اسلوب و روشهای تاریخنگاری علمی بود. علیرغم زحمات بسیاری که تعداد زیادی از بزرگان و نویسندگان این کتابها متحمل شدهاند و اطلاعات با ارزشی از گذشته تاریخی این منطقه در اختیار عموم قرار دادهاند، متاسفانه باید اذعان داشت که بسیاری از این پژوهشها دارای ضعفهای عدیده در روش تحقیق هستند و قابل استفاده در پژوهشهای آکادمیک و علمی نیستند.
ضعف تاریخنگاری آکادمیک و علمی، سالیان متمادی بر پیکره تاریخنویسی استان کوهگیلویه و بویراحمد سایه افکنده بود. متاسفانه بسیاری از تاریخنگاریها راجع به این منطقه، عاری از اسلوب و روشهای تاریخنگاری علمی بود. علیرغم زحمات بسیاری که تعداد زیادی از بزرگان و نویسندگان این کتابها متحمل شدهاند و اطلاعات با ارزشی از گذشته تاریخی این منطقه در اختیار عموم قرار دادهاند، متاسفانه باید اذعان داشت که بسیاری از این پژوهشها دارای ضعفهای عدیده در روش تحقیق هستند و قابل استفاده در پژوهشهای آکادمیک و علمی نیستند. کتاب کوهگیلویه در عصر صفوی تالیف محمد مهدی روشنفکر را میتوان به جرات اولین کتاب علمی و روشمند در حوزه تاریخنگاری محلی این استان قلمداد کرد. کتاب حاضر که پایاننامه ارشد وی در دانشگاه شیراز است در بردارنده وضعیت تاریخی، جغرافیایی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی مردم این منطقه در دوره صفوی است. کتابهای تاریخی که تاکنون درباره این استان نوشته شدهاند، همگی به حوزه تاریخ معاصر معطوف بودهاند و این کتاب نخستین پژوهش جدی در دورههای میانه تاریخ این منطقه است. با بنیانگذاری و شکلگیری حکومت صفوی، ایالت کوهگیلویه بهعنوان یکی از ایالات سیزدهگانه دولت صفوی، جایگزین ولایت ارجان شد و شهر دهدشت بهعنوان مرکز سیاسی این ایالت انتخاب شد. در این دوره کوهگیلویه از ایالت مهم و از بیگلربیگیهای چندگانه کشور محسوب میشد و حاکمنشینهای متعددی ازجمله نواحی عجم، حویزه، شوشتر، دزفول، بصره، بنادر خلیجفارس و غیره در زمره این بیگلربیگی قرار داشت. اگرچه این وضعیت گاه دچار تغییر و تحول و فراز و نشیب میشد، امّا تا پایان دولت صفوی تداوم داشته است. در دوره طولانی حکومت صفویه، پادشاهان این سلسله برای ایالت کوهگیلویه اهمیت و اعتباری خاص قائل بودند. این توجه به دلیل موقعیت سوقالجیشی منطقه و توان نظامی و مالی آن بوده است. همچنین از طریق این ایالت، امنیت سواحل خلیجفارس نیز تامین میشد. به همین دلیل نزدیک به یک قرن حاکمیت و فرمانروایی این ایالت را به سران ایل افشار که از قبایل قدرتمند و متنفذ قزلباش بودند واگذار کردند. پس از افشارها نیز همواره سرداران مهم و قدرتمندی برای تصدی حکومت کوهگیلویه از سوی پادشاهان صفوی منصوب میشدند که از مهمترین آنها اللهوردیخان و فرزندش امامقلی خان حاکمان فارس را میتوان نام برد و این روند تا پایان سلسله صفوی ادامه داشته است. افشارهای کوهگیلویه به دنبال هفتادسال کشمکش قدرت با حکومت مرکزی و دیگر قبایل قزلباش و نیز درگیری و رقابت با الوار کوهگیلویه بهتدریج زمینه ضعف و سقوط خود را فراهم آوردند. افشارها در موارد متعدد در مقابل حکومت مرکزی صفآرایی و اقدام به شورشهای پیدرپی کردند. به دنبال سرکشی و عصیانگری آنان، شاهعباس اول در سال ۱۰۰۵ ﻫجری قمری قدرت آنها را در هم کوبید و آنان را مجبور به مهاجرت اجباری کرد و برای همیشه آنان را از حکومت و سکونت در کوهگیلویه محروم ساخت. موقعیت ویژه اقلیمی و کوهستانی بودن بخشهایی از کوهگیلویه، سبب برخی شورشهای ضدصفوی در این ایالت شد. مهمترین این شورشها، شورش قلندرشاه بود که مایه گرفتاری دولت صفوی برای مدتی طولانی شد و توانست برای مدت هفت سال بر این ایالت حکمرانی کند. قلندر شاه که مدعی بود شاه اسماعیل واقعی است، توانست مردم کوهگیلویه و حتی ایالات همجوار پیرامون خود را گرد آورده و سپاهی انبوه تشکیل دهد و به بحرانی جدی برای دولت صفوی و شاه محمد خدابنده تبدیل شود. شورشهای ملاهدایت آرندی، امیر بداغ و صفیمیرزا نیز هر کدام بهجای خود مردم بسیاری را علیه دولت صفوی شوراند. همراهی و هواداری مردم کوهگیلویه از این شورشها بیانگر نارضایتی و ناخشنودی آنان از دولت صفوی و نیز حاکمان محلی وقت بوده است. اخذ مالیاتهای سنگین از مردم، نارضایتی از حاکمیت مطلق افشارها، بیتوجهی حاکمان به خواستههای آنان و نهایتاً محقق نشدن خواستههای آنان از مهمترین دلایل نارضایتی مردم کوهگیلویه از حکومت صفوی بود. هر کدام از این شورشها با بیرحمی تمام سرکوب و رهبران آنان به شدیدترین وجه ممکن مجازات شدند. مردم کوهگیلویه در جنگهای صفویه با دشمنان و دفاع از سر حدات و استقلال کشور خدمات برجستهای انجام دادند. در روزگار حاکمیت افشارها و نیز پس از افشارها، سپاهیان کوهگیلویه در اکثر جنگهای دولت صفوی با دشمنان حضور فعال و موثر داشتند بهگونهای که میتوان ادعا کرد که نقش نظامی کوهگیلویه بسیار تعیینکننده بود. به شهادت متون دوره صفوی، سپاهیان کوهگیلویه علاوه بر حضور در جنگهای خارجی، مهمترین نقش را در سرکوب شورشهای داخلی و مخالفان حکومت داشتند. به دنبال هجوم افغانها و سقوط دولت صفوی در اصفهان و قتل شاه سلطان حسین در سال ۱۱۳۵ ﻫ. ق، ایالت کوهگیلویه نیز از هجوم افغانها در امان نماند. تلاش و مردم کوهگیلویه در مقابل محمود افغان باعث شد تا او پس از سروسامان دادن به حکومت خود در اصفهان، برای سرکوب مردم این منطقه، با سپاهی فراوان عازم کوهگیلویه شد و بهرغم سپاهیان فراوان در برابر مردم کوهگیلویه شکست را پذیرفت و با شرمساری و سرافکندگی بسیار شبانه وارد اصفهان شد و هیچگاه نتوانست بر مردم کوه گیلویه پیروز شود. علاوه بر جنبههای سیاسی و نظامی، ایالت کوهگیلویه از لحاظ اقتصادی از اهمیت ویژهای برخوردار بود؛ این ناحیه بهمثابه یک مسیر ارتباطی، مرکز کشور را به جنوب غرب آن در همجواری قلمرو عثمانی مرتبط می کرد و محدوده آن نیز تا اروندرود گسترده و بر بندر مهم بصره بهعنوان یکی از کانونهای مهم اقتصادی و تجاری تسلط داشت. همچنین به لحاظ وضعیت جغرافیایی و شرایط اقلیمی، زیستگاه مناسبی برای ایلات بومی و قزلباش و اقتصاد گلهداری محسوب میشد که یکی از پایههای مهم اقتصاد عصر صفوی را تشکیل میداد. این کتاب در پاییز ۱۳۹۶ توسط انتشارات مورخان، ناشر تخصصی جامعه تاریخنگاران ایران روانه بازار نشر شده است.
منبع: ابتکار
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید