1396/5/31 ۱۰:۴۱
این مقاله ایست دربارۀ ذات شعر که در تهیۀ آن بیشتر آثار مارتین هیدگر دانای معاصر منظور نظر بوده و احیاناً تعابیری که آقای دکتر فردید از کلمات این متفکر بزرگ می کنند در آن آمده است با این همه من استنباط خود را اینجا آورده ام و مدعی نیستم که رأی هیدگر را ترجمه کرده باشم
این مقاله ایست دربارۀ ذات شعر که در تهیۀ آن بیشتر آثار مارتین هیدگر دانای معاصر منظور نظر بوده و احیاناً تعابیری که آقای دکتر فردید از کلمات این متفکر بزرگ می کنند در آن آمده است با این همه من استنباط خود را اینجا آورده ام و مدعی نیستم که رأی هیدگر را ترجمه کرده باشم و این کار از عهده ام بر نمی آید زیرا با هیدگر در صورتی می توان انس پیدا کرد که رسوخ در فلسفۀ قدیم یا حکمت عقیقه (تعبیر سهروردی) پیدا کرده باشیم با اینهمه شاید این مقاله با همه پریشانیش در جنب پریشان گوئیهای امروزی دربارۀ شعر و شاعری که نه کیفیتی و نه حالی دارد ارزش خواندن داشته باشد.
دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، سال هفدهم، فروردین و تیر 1349 شماره 3 و 4 (پیاپی 72 و 73)
دریافت مقاله
منبع: پرتال جامع علوم انسانی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید