1393/1/17 ۰۹:۳۴
از مرحوم دكتر حبيبي آثار علمي متعددي به جا مانده است كه هر كدام در جاي خود شايان توجه و استفاده دانشپژوهان رشتههاي مختلف، به ويژه مردم شناسي و ايرانشناسي است. آن بزرگوار در مقام بنيانگذار «بنياد ايرانشناسي» نيز كتابهاي ارزشمندي را رقم زد و طرح تدوين و تأليفشان را نوشت كه تا كنون ديباچه برخي از آنها در اين صفحه چاپ شده است.
اشاره: از مرحوم دكتر حبيبي آثار علمي متعددي به جا مانده است كه هر كدام در جاي خود شايان توجه و استفاده دانشپژوهان رشتههاي مختلف، به ويژه مردم شناسي و ايرانشناسي است. آن بزرگوار در مقام بنيانگذار «بنياد ايرانشناسي» نيز كتابهاي ارزشمندي را رقم زد و طرح تدوين و تأليفشان را نوشت كه تا كنون ديباچه برخي از آنها در اين صفحه چاپ شده است. آنچه در پي مي آيد، يكي ديگر از مقدمههاي ايشان است كه بر كتاب «مساجد ديرينهسال آذربايجان غربي» نگاشتهاند و به همت تني چند از پژوهشگران كوشا و دستاندركاران بنياد، در هيأتي بسيار نفيس به چاپ رسيده است. ياد استاد را گرامي ميداريم و اميدواريم ساير كتابهاي ايشان هرچه زودتر در دسترس خوانندگان قرار بگيرد.
در نمازم خم ابروي تو با ياد آمد
حالتي رفت كه محراب به فرياد آمد
عالم محضر خداست و در هر گوشه و كنارش حضور تام و تمام وي را به شرط آنكه اندكي به دور و بر خود نظر بيفكنيم و انديشه كنيم، درمييابيم. در گوشه و كنار اين جهان در هر جايي كه وي را با كمي درد بخوانيم، پاسخ ميشنويم و بدان صورت كه اگر كوه باشيم، خاشع و متصدع خواهيم شد، و بيآنكه اجزاي بدنمان درهم ريزد، غرق در عظمت بيمنتهاي وي ميگرديم. و البته و بدون رودربايستي اين نعمت از آن كساني است كه بيرونِ در كاري كرده باشند تا به خانه راهشان بدهند.
و همه اين دل دادنها در همه جا براي اهل ذكر ميسر است و از همه جا مهياتر و بيشتر، جايي است كه اسلام برگزيده و مسجدش نام نهاده است. در مسجد است كه خم ابروي يار بيفاصله به ياد ميآيد و محراب را به فرياد واميدارد و نماز است كه در اين مسجد مؤمن را به معراج ميبرد كه «الصلوه معراج المؤمن» و ركوع و سجود است كه حلقه ميشود و مأمور كوبيدن بر در حق است كه باز ميشود و «اُدخلوها بسلام آمنين» ميگويد. عبادت و نيايش بزرگترين رفتار يك موحد در برابر معبود است و كلام پرمعني و پرمغز «الصلوه معراج المؤمن» گزارشگر اين رفتار است؛ بنابراين درستتر آن است كه نماز فرادا هم در مسجد خوانده شود كه «لاصلوه جارالمسجد الا في المسجد». اين كلام هرچند بر نماز جماعت نظر دارد، اما نماز فرادا را از نظر دور نميدارد. نماز جماعت نيز يكي از پيامهاي مهم اسلام است.
آري، مسلمان بايد همواره در جمع و جماعت باشد و چه جماعتي بهتر از جماعتي است كه همه در كنار يكديگر باشند و به سوي يك قبله و معبود واحد و وحيد خود بايستند؟ از كاركرد موعظه در مسجد نيز نبايد غافل بود. شيعه با برگزاري مجالس متعدد در ماههاي رمضان و محرم و صفر بدين مهم توجه خاص كرده است.
آنچه را درباره عظمت و بلندمرتبگي مسجد از معماري و اجزايش گرفته تا شور و شوقي كه اين مكان مقدس برميانگيزد، به قدر وسع در كتابهاي ديگر، هم در كتابهاي مربوط به مساجد و هم از لوني ديگر در كتابهاي مربوط به بقعهها و زيارتگاهها گفتهايم و در اينجا تكرار مقال نميكنيم. آنچه در اينجا ميگوييم، آن است كه مسلمان ايراني نظير همه مسلمانان همكيش و همراه خود در سراسر جهان اين خانه اميد را بسيار محترم و عزيز ميدارد و به همين جهت در تمامي شهرها و روستاهايش خانه خدا را به بهترين وجه ميآرايد؛ اما اين آرايش تنها در سنگ و كاشي و آجرهاي ظريف و چراغ و چلچراغ نيست كه در اتاقك كوچكي هم كه نام مسجد به آن دادهاند، همه عظمت و بيآلايشي و اخلاص ديده ميشود.
مساجد ديرينهسال ايران
بناي ما در پژوهشها و انتشارات بنياد ايرانشناسي آن است كه مساجد ديرينهسال ايران را معرفي كنيم و در اين معرفي غرض آن نيست كه فقط معماريهاي فاخر ايرانزمين را بنمايانيم، يا از عرض و طول فراوان اماكن مذهبي ياد كنيم، بيشتر قصد و نظر ما آن است كه بگوييم از زمانهاي دور ايراني خداپرست، خانه خدايش را به گونهاي كه وسعش ميرسيده، بنيان گذاشته و آراسته است. ممكن است از يك وجب جا استفاده كرده باشد تا معبود خويش را همواره به ياد آورد و يا بناي عظيمي ساخته باشد كه آن را براي خداي خود مختص سازد. در هر دو حال خدا مدّنظرش بوده و بنابراين كاخ و كوخ را در برابر عظمت بيمنتهاي او به چيزي نگرفته و فقط «الله» را بر سر در اين خانه نصب كرده است تا بگويد همه عظمتها از اوست و نه در سنگ و كلوخ و آراستگي و تذهيب مكان.
بنابراين از خوانندگان ميخواهيم كه اين وجه را كه همه وجهة نظر ماست، مورد دقت قرار دهند و در بيآلايشي برخي مكانها كه كوچك و شكستهبسته است، همان اندازه عظمت را ببينند كه در بهترين سازهها و ساختمانها ميبينند و به اين امر مهم توجه داشته باشند كه مسلمان ايراني از دورترين ايام به اين مأمن پناه آورده و آن را به قدر وسع خود ساخته و پرداخته است.
در عين حال هنگامي كه به مجموعه ساختهاي مساجد ديرينهسال در گوشه و كنار ايران مينگريم، ميبينيم كه همين مسلمان ايراني باز هم بهترين نمونههاي ذوق و سليقه خود را در خانه خداي خويش به كار گرفته است. ستونهاي بيمانندي در مساجد گوشه و كنار ايران برافراشته و بهترين كاشيها را در اين خانه به در و ديوار الصاق كرده است. فضاي آرامي به وجود آورده است كه همه را در آن به آسايش و آرامش دعوت ميكند. در نتيجه هم كوخ و هم كاخ را با ظرافت براي خانه خداي ساخته و پرداخته است.
اين پيام همان نكتهاي است كه ما در اين قسم پژوهشهاي خود بنا داريم آن را ارمغان خوانندگان كنيم.
بنده خدا، حسن حبيبي، ديماه91
چگونگي تدوين كتاب
اين كتاب بخشي از طرحي است كه در باب بررسي اماكن آييني كشور تهيه شده است. اجراي همين بخش از طرح در سراسر كشور كاري وقتگير و درازدامن است، هرچند كه به هيچوجه نميتوان آن را خستهكننده و فرسودهساز خواند. در عين حال شور و شوق از يك سو و دستماية مالي از سوي ديگر ميخواهد، البته اگر جستجوگران محلي باشند ـ كه بايد چنين باشد ـ هزينهها و خستگيها بسيار كمتر خواهد شد و كار نيز زودتر سر و سامان خواهد گرفت. در عين حال آنچه مهم بلكه لازم و حتمي است، پيروي از يك طرح و نقشه راه واحد و نظارت سختگيرانه يكتا و يكسان و ارائه يك الگوي كار انجام يافته است.
كتابهاي مربوط به مساجد را كه آنها گزارشگر مساجد تهران، شميرانات و شهرري است، ميتوان الگو قرار داد و برخي از اشكالات و كاستيهاي آن را برطرف كرد و احتمالاً نكتههايي را بدان افزود، سپس پاي در راهي طولاني نهاد كه خود راه نيز خواهد گفت كه چون بايد رفت. مگر نه اين است كه از چنين عبادتگاهي است كه سير در ملكوت آغاز ميشود و ديدار نشانههاي عظمت بينهايت سميع و بصير ميسر ميگردد.
صادقانه و صميمانه ميگوييم كه آنچه به جامعه فرهيخته و خوانندگان جستجوگر ارمغان ميشود، نه كاري منحصر و براي نخستين بار است و نه كاري كارستان. هم گزارشهاي مختصر و مفصل از مسجدهاي گوشه و كنار كشور و به طور كلي جهان اسلام وجود دارد و هم كارهاي شايسته و خوب يا به نسبت خوب و تكنگاريهاي مفيد از گذشته، دور تاكنون به اهل تحقيق عرضه شدهاند؛ اما اين كار از چند جهت، در عين توجه به اهميت كارهاي پيشروان و پيشكسوتان، با كارهاي ديگر تفاوتهاي آشكار و پنهان دارد كه از جمله آنها گرد آمدن تعداد معتنابهي از سرگذشت مساجد با يك روش در يك مجموعه است.
برخي نكتهها
در اين مقدمه از يك سو با اشاره به برخي نكتههاي افتراقي به اين تفاوتها اشاره ميكنيم تا حدود و ثغور و نوع كار ما معلوم شود، از سوي ديگر نيز با ارائه نمونههايي از كارهاي بزرگ و سترك دو تن از پيشگامان اينگونه معرفيها ـ ناصرخسرو و ابنبطوطه ـ در جلد اول به تثبيت و تأييد برخي از جهتگيريهامان ميپردازيم كه با كار پيشكسوتان همپوشاني دارند و درنتيجه پيشاپيش پاسخ به اين پرسش را داده باشيم كه با احتمال بسيار ضعيف، ممكن است بدينصورت مطرح شود كه اينگونه طول و تفصيل (كه البته به نظر خود ما طول و تفصيل نيست، بلكه در بسياري از موارد نيز شايستگي تفصيل بيشتر دارند) براي چيست و مگر تهيه يك فهرست كوتاه كه هم داراي هزينه كمتري است و هم ميتواند فراگير باشد، چه عيبي دارد كه اين كار با اين هيأت و قد و قامت ميتواند آن عيب را نداشته باشد و محاسني را نيز در خود جمع كند؟
نميگوييم كه بررسيهاي مختصر و گردآوري نكردن بسياري از دادهها و نپرداختن به بسياري از مشكلات، بيفايدهاند، اما فايده تام و تمام را ندارند و به خصوص به ما نخواهند گفت كه ميراث گرانقدر ما در اين بخش از حيات تمدني و فرهنگي و عقيدتيمان در چه وضعيتي هستند، گذشتهشان چگونه بوده است و آيندهشان چگونه خواهد بود و اصولاً آيا آيندهاي دارند؟ به نظر ما «مسجدها» و نيز «امامزادهها و تربت برخي از پاكان و نيكان» هم از جهت صورت و هم از لحاظ معني و محتوي در رديف و يا برتر از انواع ديگر ميراث تمدني و فرهنگيِ ما هستند. از لحاظ آرماني و اعتقادي به هرحال براي پاسداري از هويت تاريخي و كنوني ما و تحكيم آن، از آن جهت كه با باور و ايمان ارتباط استوار دارند با ديگر ميراثهاي ما تفاوت ماهوي دارند و علاوه بر آن از جهات ديگر نيز با ميراثهاي فرهنگي و تمدني و معنوي و معنيدارمان به طور اعم مشتركند.
نگهباني از ميراث تمدني و فرهنگي
هر استدلال عقلاني و عاطفي كه براي نگهباني و پاسداري ميراثهاي باارزش تمدني و فرهنگيمان از يك سو و براي انتقال اطلاعات و مفاهيم آنها به نسل آينده از سوي ديگر با شور و شوق مطرح ميشود و هر هزينه معنوي و مادي كه براي عرضه بهتر آنها به ايرانيان و ديگر مردم جهان پرداخت ميگردد و يا بايد با برنامهريزي دقيق پرداخت شود، به طريق اولي براي اين بخش از ميراثمان نيز بايد به ميزاني قابل توجه مدنظر باشد. در واقع همه نگرانيهاي مربوط به در خطر قرار گرفتن ميراث ملي و ميهنيمان در اين بخش نيز به جا و به مورد و ستودني است. به ويژه زندگي ماشيني دنياباره، يا جهان وطن نبايد آنچه را با هويت اعتقادي و نيز هويت ملي مردم رابطهاي به درازاي عمر بشريت دارد، در معرض سهلانگاري و بياعتنايي قرار دهد.
از اين جهت است كه از گذشته دور آنچه با زندگي يك قوم ارتباط داشته همواره در گزارشهايي كه از حيات قومي به نسلهاي بعدي داده شده است، برجستگي ويژهاي داشتهاند. آدميزادگان در هر دوره نه تنها ميخواستهاند بدانند رابطه پدرانشان با همسايگان و همشهريها و ساكنان شهرهاي نزديك و دورشان چگونه بوده و خوراك و پوشاكشان چه محتوا و شكل و شمايلي داشته است، بلكه با كنجكاوي بيشتر علاقهمند بودهاند كه بدانند در چه محيط و مكاني زندگي ميكرده و چگونه با طبيعت و ماوراي طبيعت ارتباط داشته و وسائل ارتباطيشان چگونه بوده است و «امر متعال» را چگونه دريافت ميكردهاند.
سفرنامهها و گزارشهايي كه از آداب و رسوم و چگونگي زندگي گذشتگان در دست هستند، اين معني را به خوبي و روشني بيان ميكنند و نيازي به استدلال براي وجود جهتگيري اينچنين نيست.
دو نمونه از وصف مساجد كه نوشته دو سفرنامهنويس تيزبين ناصرخسرو (در قرن پنجم) و ابنبطوطه (در قرن هشتم و با فاصله سيصد سال) است، از نمونههاي خواندني و شايسته تأملند. اين دو گزارشگر بزرگ و توانا در وصف مسجدهايي كه در طول سفر خود ديدهاند، به نكتههاي مهمي اشارت كردهاند كه ساختار مادي و تا حدودي معنوي اين مسجدها را بيان ميكنند و از جهات متعدد با الگويي كه ما برگزيدهايم، شباهت دارند و نشان ميدهند كه از آثار تاريخي بايد به وصفهائي اين چنين و يا با تفصيل بيشتر پرداخت، دو وصف از ناصر خسرو و ابنبطوطه در مساجد ديرينهسال تهران (بهره سوم بخش اول) آوردهايم و نيازي به تكرار آن نميبينيم.
گزارش ناصرخسرو و ابنبطوطه از مسجدالحرام
وصفهاي طولاني ناصرخسرو و ابنبطوطه در موضوعهاي يكسان يعني مسجدالحرام قابل مقايسه با يكديگرند؛ اما شايد به دليل طول سفر بيشتر ابنبطوطه، تعداد وصفهاي طولاني و غير طولاني ابنبطوطه افزونترند. ابنبطوطه از مسجد مدينه هم سخن ميگويد و بسياري از مساجد ديگر، حال آنكه شمار مساجدي كه ناصرخسرو بدانها اشارت ميكند، كمتر است.
ناصرخسرو بيشتر و ابنبطوطه اندكي كمتر از نكتههايي كه در زير ميآيد، سخن گفتهاند: مصالح به كار رفته در ساختمان، درهاي كندهكاري شده و نقش و رنگ درها و ديوارها، صحن مسجد، حوض مسجد و سنگهاي به كار رفته در اين قسمت، فواره و وضوخانه، ستونها و نوع سنگها و رنگ آنها، نوشتههاي قرآني بر سنگها، درهاي ورودي و تعداد آنها، روشنايي مسجد و چراغدانها، ارتباط مسجد با بازار يا بازارها از طريق وروديها، گچكاري و ميناكاري بر روي گچ، گنبد، رواق، طول و عرض مسجد، سرداب، برخي مراسم، مدرسان، واعظان، خادمان و ...
همين نكات و نكتههاي ديگري كه در مورد بانيان مساجد و واعظان و متوليان و نيز برخي حوادث مربوط به مساجد هستند، در گزارش كتاب حاضر نيز آمدهاند و به برخي از جزئيات هم اندكي بيشتر از آن بزرگان پرداخته شده است. به كاشيكاري كه در مساجد ايران بيشتر به كار گرفته ميشود، در كتاب ما پرداخته شده و بخشي از اصطلاحات و روشها و نكتههاي معمارانه با تفصيل به نسبت كافي يادآوري گشتهاند و نقوش مختلفي كه در كاشيها كنار هم قرار گرفتهاند وصف شدهاند و چگونگي روكارهاي سنگي و يا آجري با جزئيات بيان شدهاند. شكل ستونها و بيشتر اوقات نوع سنگكاري و آجركاري آنها شرح داده شده است. شبستان و محراب و منبر جاي خاصي را اشغال كردهاند و به تابستاني و زمستاني بودن شبستانهاي مسجد اشاره شده است. در عين حال بايد گفت آنچه ناصرخسرو و ابنبطوطه گفتهاند، از وصفها و شرحهاي كمنظير است.
مراحل پژوهش
مبناي پژوهش حاضر، بر بررسي و معرفي مساجدي است كه عمري حدود هفتاد سال دارند. ممكن است در پارهاي از موارد سازه حاضر قدمتي كمتر داشته باشد، اما بر محل سازه قديميتري بنا شده است. در بررسي كتابخانهاي اين پژوهش به منابع اندك موجود مراجعه شده است و در بررسي ميداني هم هر يك از مساجد، با دقت تمام مورد مشاهده و معاينه واقع شدهاند. حاصل اين دقت در جايجاي متن كتاب ديده ميشود و از اين پس به گوشهاي از آنها نيز در چند سطر اشاره خواهد شد.
آنچه در بررسي ميداني بدان پرداخته شده است، همه مسائلي را در بر ميگيرد كه مربوط به ساختار بنا و نيز فعاليت بنا ميشود. در نتيجه اصل ساختمان، نكتههاي خاص معماري بنا و تزئينات آن به طور عيني بررسي و به معني دقيق كلمه نه تنها مشاهده، بلكه «معاينه» شدهاند جستجوگران از تاريخچه بنا و سير تغييرات آن نيز نه تنها غافل نماندهاند كه اين بخش را به عنوان يكي از بخشهاي مهم كار مورد توجه قرار دادهاند.
وجه ديگر حضور انساني و اجتماعي اصل بنا بوده است كه بايد به عنوان يك امر اجتماعي، فرهنگي و در عين حال آئيني و مذهبي بدان پرداخته ميشد و چنين شده است. هر مسجد به عنوان يك موجود زنده و فعال نه تنها در بافت شهري قرار داده شده بلكه در تار و پود زندگي اجتماعي، فرهنگي، عقيدتي و حتي سياسي و علمي(به لحاظ آنكه برخي از مساجد داراي مدرس و مدرسه بوده و يا همسايه مدرسهاي قرار داشتهاند) جاي داده شده و بنابراين به صورت چند وجهي در هم تنيده مورد مطالعه قرار گرفته است. نميتوان گفت كه هر دو قسمت مادي و معنوي، ساختمان، و محتواي ساختمان، محل كاركردها و اصل كاركردها، به طور كامل و تمام عيار محل بحث و تحقيق و تتبع واقع شدهاند، اما با توجه به چند نمونهاي كه در زير ياد خواهد شد ميتوان گفت كاري بدين گستردگي، ريزبيني و ريزهكاري، همراه با دقت علمي و سختكوشي كاري نمونه است و برخوردار از يك نكته بسيار مهم ديگر در علوم انساني و اجتماعي ايران نيز هست كه كمتر مورد عمل قرار گرفته است و آن كار گروهي به معني به نسبت فني و دقيق كلمه است كه از اين پس بدان نيز اشارتي خواهيم داشت.
منبع: روزنامه اطلاعات
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید