فرهنگ فارسی به فارسی

فرهنگ فارسی به فارسی مشاهده نسخه

در حال حاضر تنها صفحات ابتدا و انتهای نسخه قابل نمایش است.

دو گفتار کوتاه است، به دنبال «لغت فرس، بخش چهارم معیار جمالی» (هف). هر دو به ترتیب الفبایی است از «الف» تا «یاء» و شیوه هر دو یکی است، گویا یک تن بوده، در تدارک «فرهنگ فارسی به فارسی دیگر». گفتار یکم با سربندهای «حرف الالف، حرف الباء...»، «حرف الیاء» ایزد، آذین، ارجهند، آونگ، آزر، آور، آغاز، اخگر، آزرم، ارم، انوشه، افسانه، آسمانه (سقف خانه بود).
آغاز (حرف الالف):   بسمله. «ایزد» خدای بود، «آذین» آرایش بود، «ارجمند» پرمایه و عزیز و مکرم باشد، «اونک» معلق بود، «آزر» آتش بود و دیگر آتش‌پرست، «آور» کوشیدن بود «آغاز»، «اخگر». اذر... اِرم... (گ 14 ر ـ 18 ر).
انجام:   «یختی» دختر بود، «یال» دست باشد، «یتر، تیر باشد... ، «یکسو» و «یکسون»و «یَکون» به معنای یکسان، «یلنجوج» چوب عود، «ینجیدن» خشم کردن، (گ 14 ر ـ 18 ر).
      گفتار دوم: این یکی نیز همان ترتیب الفبایی دارد: ارسنک، اهرمن، روی‌آسا، آرمان، اختر، ارغون، ایجو، آغالش، انبویید، افراخته، اندوخته، ارغده...
آغاز:   بسمله «آرسنک» کارخانۀ مانی (نقاشی)، «اهرمن» «آژنگ» چین‌روی «آسا» شکل و مانند، «آرمان» پشیمانی «اختر» ستاره، «ارغون» گل آذر گون «ایجو» خورنده، «آغالش» بر یکی دیگر انداختن، «انبویید» پوسیدن.
انجام:   «یل» مبارز، «یاور» یاری‌دهنده، «یارا» زهره، «یله» کر، «یلدا» شب اول زمستان، «یغما» غارت.
 

خرید فایل اسکن

اشتراک گذاری:

مشخصات

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: